ایران بازی دیگری را هم به ترکیه واگذار کرد و در تولید پنبه - طلای سفید - از رقیب منطقهیی خود، ترکیه، عقب افتاد. براساس آمارهای موجود، ترکیه سالانه بیش از850هزارتن پنبه تولید میکند حال آنکه ایران با تولید سالانه تنها 50هزارتن از این طلای سفید، در فهرست تولیدکنندگان پنبه پایینتر از کشورهایی چون ازبکستان، ترکمنستان، پاکستان و حتی کشورهای آفریقایی مثل بنین و چاد(که بنا به یک گزارش فائو تولید پنبه بیش از 50درصد صادرات آنها را تشکیل میدهد) قرار گرفته است. این عملکرد کشت و تولید در کشورهای توسعهیافته با کمک یارانه دولتها و نیز تلاش کشاورزان محقق شده است. در جهان، دولتها بهطور متوسط 75سنت به کشت پنبه یارانه میدهند درحالی که ایران تنها دو سنت به طلای سفید خود کمک مالی دولتی میکند.
«طلای سفید» عنوانی بیمسما نیست. کشت و تولید پنبه از لحاظ اقتصادی بسیار باصرفه است. علاوهبر استحصال پنبه محلوج، که یکی از مهمترین مواد اولیه صنعت نساجی محسوب میشود، از دانه پنبه در کارخانجات روغنکشی روغن بهدست میآید و از چوب پنبه، میتوان به جای چوب درختان در کارخانجات نئوپان استفاده کرد. کنجاله پنبه خوراک دام است و صنایع پوشکسازی و حتی صنایع تولید مهمات، دیگر بهرهبرندگان صنعت کشت پنبه هستند. کشورهای مختلف جهان نیز گویا در پی سهم یکدیگر از بازار این محصول هستند: ترکیه درحالحاضر بهصورت تقریبی سالانه 850هزارتن پنبه تولید میکند و تقریبا همین میزان نیز واردات دارد. ارزش افزوده تبدیل حجم تقریبی 7/1میلیونتن پنبه به محصولات نساجی در ترکیه نیز نکتهیی نیست که ایرانیانِ «ترکپوش» با آن بیگانه باشند. چین بزرگترین تولیدکننده این محصول در جهان است و ضمن تولید سالانه 6.8میلیونتن پنبه، واردات گستردهیی نیز دارد. این حجم عظیم، ارزشافزوده بالای خود را همچون ترکیه، در صنعت نساجی قدرتمند این کشور نشان میدهد. اوضاع در کشورهای کمتر توسعهیافته نیز بر همین روال است. بهگزارش فائو، پنبه حدود 50درصد صادرات
کشورهای آفریقایی بنین، چاد و بورکینافاسو و بین 2.5 تا 6.7درصد از تولید ناخالص داخلی آنها را تشکیل میدهد.
تخصیص یارانه به کشت پنبه و حمایتهای دولتی
محمدحسین کاویانی، مدیر صندوق پنبه ایران در گفتوگو با «تعادل» گفت: «در کل دنیا به کمک یارانه، قیمت پنبه نسبت به سایر محصولات کشاورزی پایینتر نگه داشته میشود. یارانه متوسط هر کیلوگرم پنبه در جهان 75سنت است درحالی که در ایران دولت به هر کیلوگرم پنبه تنها دو سنت یارانه میدهد. حتی جالب است بدانید که در کشورهای گرمتر اروپا مثل یونان و اسپانیا که تولید پنبه دارند، یارانه پرداختی دولت بیش از قیمت تمامشده پنبه است!» ماجرای تخصیص یارانه در تولید پنبه، در سال گذشته میلادی حتی مناقشهبرانگیز هم شد؛ برزیل از امریکا در سازمان تجارت جهانی شکایت کرده بود که خلاف قوانین این سازمان به کشت پنبه یارانه اختصاص داده است و باعث شکسته شدن قیمت پنبه در بازارهای جهانی شده است. ایالات متحده امریکا نیز به پرداخت 400میلیون دلار به برزیل محکوم شد تا خسارت کشاورزان برزیلی را جبران کند.
بررسیهای «تعادل» نشان میدهد ایران از یک تولیدکننده نسبتا بزرگ پنبه در سالهای پیش از انقلاب، به یک واردکننده کوچک و یک مصرفکننده کوچکتر تبدیل شده است که ابعاد تولیدات صنعتی آن در زمینه نساجی، خود حدیث مفصلی از این مجمل است. بهگفته کاویانی، ایران مابین سالهای 54-53 خورشیدی، 180هزار هکتار زمین زیرکشت پنبه در اختیار داشته است، حال آنکه مساحت زمینهای زیرکشت پنبه امروز به زحمت به 12هزار هکتار میرسد. از کاویانی در مورد وظیفه صندوق پنبه میپرسم. بهگفته او این صندوق بازوی وزارت کشاورزی برای تنظیم بازار پنبه کشور است و جایی است که تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این صنعت رویارو میشوند. «سهامداران این صندوق کشاورزان، کارخانجات روغنکشی، کارخانجات نساجی و بانکهای مختلف هستند. مثلا بانک کشاورزی پنج درصد از سهام صندوق را در اختیار دارد.» وظیفه این صندوق نیز تامین حداقل اعتبار برای خرید 20درصد پنبه کشور، به کمک تسهیلاتی است که جذب کرده است. کاویانی معتقد است صندوق پنبه دلیل وجودی خود را از دست داده است چراکه توان بازپرداخت وامهای با بهره زیاد را ندارد و درصورت متضرر شدن هم دولت دیگر حمایتش نخواهد کرد.
«با وامهای 25درصد و 30درصد ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. در واقع آخرین نقشآفرینی صندوق در بازار پنبه به سالهای 80-79 برمیگردد.» بهگفته کاویانی، قیمت خرید تضمینی پنبه از کشاورزان امسال 2200تومان به ازای هر کیلوگرم است و متولی آن نیز سازمان تعاون روستایی کشور است، هر چند این به معنی موازیکاری سازمان تعاون روستایی با صندوق پنبه نیست. «سازمان تعاون روستایی از نظر دراختیار داشتن امکاناتی مثل انبار و پرسنل وضعیت بهتری دارد ولی در شرایط ویژهیی مثل شرایط سال79، به نظر من صندوق بهدلیل تخصصیتر عمل کردن کارآیی بیشتری دارد.» هر چند به نظر نمیرسد این روزها شاهد وضعیت مازاد 47هزارتنی پنبه در کشور باشیم، چراکه ایران در این سالها بهطور متوسط سالانه 50هزارتن واردات پنبه داشته است. کاویانی میگوید این روزها تجار و کارخانهداران ایران شخصا به واردات پنبه میپردازند. مبدا واردات این محصول هم عمدتا کشور ازبکستان است که 90درصد پنبه وارداتی ایران از آنجا میآید.
هنوز دیر نشده است
کاویانی معتقد است ایران باتوجه به پتانسیل داخلی و تجربهاش در زمینه تولید پنبه، هنوز فرصت را بهطور کامل از دست نداده است و میتواند با اصلاح روشهای آبیاری و دسترسی به بذور بهتر و با همین سطح زیرکشت فعلی، پس از چند سال تولید پنبه خود را به 100هزارتن و حتی بیشتر برساند. هر چند به عقیده وی راندمان برداشت پنبه در ایران بسیار پایین است. «برداشت ما 700کیلوگرم پنبه محلوج در هر هکتار است، درحالی که چین از هر هکتار زیرکشت پنبه خود 1400کیلوگرم برداشت میکند.» بهگفته وی طرحهای خوبی در پایان دولت قبل و با شروع دوره دولت فعلی برای احیای تولید پنبه در کشور کلید خورده است که بعضا ناظر به افزایش سطوح زیرکشت این محصول نیز هستند. در پایان میتوان گفت که گرچه دولت یازدهم و بازار آزاد جهانی یک نقطه مشترک دارند و آن هم توجه به ارزشها و مکانیسم نظام بازار است، بهنظر میرسد میتوان با عطف توجه به تجربه سایر کشورها، دستکم برای محصولات با ارزشافزوده بالا مثل پنبه، چتر حمایت دولتی را روی سر کشاورزان کشید. در زمانه رکود طلای سیاه، شاید بهتر باشد به روزگار عسرت طلای سفید پایان بخشید.