اصلاحات لاجرم در بورس

۱۴۰۰/۰۲/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۷۸۵۲
اصلاحات لاجرم 
در بورس

محسن عباسی

رییس‌جمهوری دیروز یک ‌بار دیگر از عزم دولتش برای حمایت از بازار سرمایه و ضرورت پاسخگویی به مطالبات سرمایه‌گذاران و سهامداران صحبت کردند. حمایت‌های ضروری که تحلیلگران و کارشناسان صاحب‌نظر بازار سرمایه ماه‌هاست در ضرورت آن سخن گفته‌اند و ابعاد و زوایای گوناگون آن را تشریح کرده‌اند. واقع آن است که در این ۸ ماه به اندازه‌ای در کشور جلسه‌های حمایتی در خصوص بورس برگزار شده و آنقدر طرح و مصوبه برای کمک به بورس اجرا شده که شاید در ۲۰ سال اخیر این حد از توجه عمومی به بورس و برگزاری جلسه در دولت در این خصوص بی‌سابقه بوده است. اما باید پرسید به‌رغم این حجم وسیع از جلسات حمایتی چرا روند نزولی شدن بازار سرمایه همچنان تداوم دارد و چرا نتایج مورد نظر این جلسات به دست نیامده است؟ شرایط به اندازه‌ای پیچیده شده که حتی فعالان باسابقه و پیشکسوتان بازار هم اعلام می‌کنند هرگز نوساناتی از این دست را تجربه نکرده‌اند. معتقدم که برای تحلیل وضعیتی که بازار سرمایه کشور به آن دچار شده، نیازمند ارزیابی‌های تحلیلی تازه‌ای هستیم که موضوعات را از سرچشمه و ریشه بررسی کند.

نخست) از نظر من مجموعه تحولات بورس به مجموعه تصمیم‌سازی‌های دولت و در بطن بازار ارتباط دارد. این توهم و سناریوسازی که برخی افراد و جریانات مخالف دولت تلاش می‌کنند بازار را دچار مشکل و تکانه سازند به نوعی آدرس اشتباه دادن است و باعث می‌شود تا راهکارهایی که برای حل مشکلات ارایه می‌شود، منجر به نتایج مورد نظر نشوند. مانند پزشکی که برای درمان بیماری نیازمند اطلاعات درست در خصوص زمینه‌های بیماری و دلایل بروز آن است؛ برای درمان معضلات بورس نیز ابتدا باید ریشه اصلی مشکل و چرایی وقوع آن را استخراج کرد تا بعد بتوان راهکاری درمانی موثر ارایه کرد. بدون رسیدن به یک چنین درک روشنی، نوسانات کاهنده در بازار سرمایه همچنان تداوم خواهد داشت.

دوم) بعد از شناسایی محل اصلی درد و مشکل باید برای درمان آن اقدام کرد. یکی از مهم‌ترین راهکارهای درمان بیماری بورس، ایجاد یک جریان سیال نقدینگی در بورس است. دولت آنقدر امکانات و سرمایه دارد که بتواند بازار را به حرکت درآورد. این امکانات بعد از برجام و بهبود درآمدهای دولت افزایش نیز پیدا می‌کند. همان طور که دولت در زمان مشکلاتش از نقدینگی بازار سرمایه بهره برد تا مشکلات خود را پوشش دهد، امروز که حساب‌هایش پر پول است، باید از بازار سرمایه حمایت‌های اعتباری و مالی لازم را داشته باشد. آمارهای مستند حاکی از آن است که روند فروش نفت بهبود پیدا کرد و درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده است.  

از سوی دیگر درآمدهای بلوکه شده کشور نیز به زودی عودت داده خواهند شد. در این شرایط وضع صندوق‌های حمایتی هم خوب است. ابزارهای مربوط به ایجاد خط اعتباری برای شرکت‌ها هم فراهم است. از سوی دیگر بانک مرکزی هم گوش به فرمان دولت است و در یک چشم به هم زدن می‌تواند با ابزارهای بی‌شمارش نقدینگی را دوباره به سمت بورس هدایت کند. دولت همچنین با تغییر قوانین و مقررات کسب و کار نظیر مالیات و تعرفه و قیمت‌گذاری و... می‌تواند رونق را دوباره به بازار سرمایه بازگرداند.

سوم) به‌رغم این چشم‌اندازهای مشخص اقتصادی و مالی، دولت هنوز هیچ اقدامی برای رونق بورس و بهبود شاخص‌های سرمایه‌گذاری در این بازار انجام نمی‌دهد. در واقع آمارها می‌گویند ۸ ماه است از سوی دولت کوچک‌ترین نقدینگی به بورس تزریق نشده است. به نظر می‌رسد یک دست نامریی بر فراز بازار قرار دارد و اجازه‌ رشد بورس را صادر نمی‌کند. البته بدون تردید دولت مایل نیست با یک چنین شرایطی بازار سرمایه را تحویل دولت بعدی دهد و چنین کارنامه ناخوشایندی را از خود به یادگار بگذارد. در مختصات زمانی باقی مانده از عمر دولت، تلاش خواهد شد تا رونق نسبی به بورس بازگردد و بازار سرمایه با شاخص‌های رشد مناسبی به دولت آینده تحویل داده شود. پرسشی که با این توضیحات مطرح می‌شود، زمان انجام این رویکردهای اصلاحی برای رونق دوباره بورس است؟

چهارم) پاسخ این پرسش و بسیاری از ابهامات دیگر، ظاهرا به برجام بازمی‌گردد. برخی معتقدند با توجه به اینکه دولت قصد دارد مجموعه نابسامانی‌های اقتصادی را بعد از احیای احتمالی برجام سر و سامان بدهد، روند احیای بازار سرمایه نیز در این بازه زمانی انجام خواهد شد. البته این‌ نوع تحلیل صرفا حدس و گمانه‌زنی است، برای تحلیل درست باید منابع اطلاعاتی جامعی در اختیار داشت تا بتوان به ‌طور جامع‌تری تحلیل کرد. اما یک نکته کلیدی و روشن در این میان وجود دارد و آن اینکه با توجه به مشکلات اعتباری و مالی دولت، احیای برجام مقطعی است که دولت پس از آن روند احیای بازارها را در دستور کار قرار خواهد داد. با افزایش اخبار امیدبخش از وین باید امیدوار بود که دولت هم روند حمایت‌های اعلامی از بازار سرمایه را با سرعت و قوت بیشتری تداوم بخشد.

پنجم) نقشه‌ احیای بازار هم در دست خود دولت است. باید منتظر ماند تا در زمانی که در نظر گرفته شده است اجرایی شود. دولت به خوبی آگاه است که اوضاع کلی بازار سرمایه مناسب نیست. برخلاف برخی اظهارنظر‌ها که دولت را نسبه به مشکلات بازار بی‌تفاوت جلوه می‌دهند، ساختار اجرایی اعتراضات را می‌بیند. ابزار بهبود اوضاع هم در دست دولت قرار دارد. بدون تردید این اصلاحات قبل از پایان عمر دولت عملیاتی خواهند شد. چرا که در صورت عدم احیای بورس، دولت یکی از بدترین کارنامه‌های اقتصادی در مواجهه با بورس را در میان دولت‌ها به جای خواهد گذاشت. ضمن اینکه آسیب جدی به جایگاه سیاسی، گروه‌های میانه‌رو، اصلاح‌طلب و اعتدالگرایان به عنوان گروه‌های حامی خود وارد خواهد ساخت. بنابراین با هر منطقی که به دورنمای پیش روی بازار سرمایه نگاه شود، احیای بازار در چشم‌انداز ماه‌های آینده لاجرم به نظر می‌رسد.

 

ارسال نظر