سرای محله؛ ایستگاه تقویت انسجام اجتماعی

۱۳۹۸/۰۶/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۲۴۴۳
سرای محله؛ ایستگاه تقویت انسجام اجتماعی

گروه راه و شهرسازی| آزاده کاری |

در گذشته محله‌های شهری هویت خاص خود را داشتند و روابط شکل سنتی و چهره به چهره داشت. نه تنها همسایه‌ها یکدیگر را می‌شناختند و از حال هم خبر داشتند بلکه در یک محل نیز افراد با یکدیگر آشنا بودند و با هم تعامل داشتند. زمانی که هنوز خبری از پاساژها و مال‌های بزرگ نبود افراد نیازهای روزمره خود رادر محل زندگی خود تامین می‌کردند و تقریبا همه بقال، نانوا و آرایشگر محله خود را می‌شناختند. در واقع ساختار خانه‌ها و اماکن عمومی به گونه‌ای بود که خود به خود مردم در تعامل عمیق با یکدیگر بودند. برخورد چهره به چهره و چانه زدن‌ها با کاسبان و فروشندگان حس همدلی و هویت یابی و تعلق به محله را در شهروندان بیشتر می‌کرد. علاوه بر این نقش محوری مساجد، صندوق‌های قرض الحسنه محلی، برخورداری از مشاوره‌های معتمدان و ریش سفیدان محله در حل و فصل مشکلات و مسائل مبتلابه محله در حوزه‌های مختلف و همیاری اهالی برای رسیدگی به مسائل نیازمندان و جوانان و ... همه و همه نمودهایی از مشارکت عمیق و همدلانه اهالی محل با یکدیگر برای بهبود زندگی و مدیریت محله بود.  به گفته کارشناسان در چنین فضایی میزان آسیب‌ها و انحراف‌های اجتماعی نیز به حداقل می‌رسید و امنیت اجتماعی در سایه نظارت گروهی تامین می‌شد. اهالی محله در گذشته در مدیریت، آبادانی، پاکسازی و ایجاد امنیت و نگهبانی از محله مشارکت داشتند و در تمام مسائل مربوط به محله، نقش مردم حائز اهمیت بود.اما امروزه شرایط زندگی تغییر کرده است. با سبک زندگی مدرن و رشد فردگرایی و نیز تغییر در ساختار معماری مسکونی و معابر و امکانات شهری در محلات مختلف، امکان آشنایی‌ها محدود شده حتی همسایه‌ها در داخل یک واحد مسکونی آپارتمانی گاه با یکدیگر بیگانه‌اند و کمتر همدیگر را می‌بینند و حداقل تعامل را با هم دارند. به اصطلاح همسایه از همسایه خبر ندارد. این عدم تعامل مانع شناخت و درک هم محلی‌ها از مسائل، نیازمندی‌ها و توانمندی‌های یکدیگر است و هویت یابی اجتماعی افراد به درستی تحقق نمی‌یابد.

   مهم‌ترین رکن ساختار اجتماعی محلات

یکی از مهم‌ترین بسترهای تقویت و ترویج مشارکت و مسوولیت‌پذیری شهروندان در حوزه محله‌های شهری، سرای محله است. سرای محله‌ها در چارچوب شورای اجتماعی محلات با استفاده از امکانات فیزیکی و کارشناسی محلی در جهت مدیریت محله گرایی فعالیت می‌کنند.هدف از راه‌اندازی سرای محله مشارکت شهروندان در امور مربوط به‌ خودشان و در نهایت واگذاری تصمیم‌گیری‌های محله به‌خود آنها است. این نکته‌ از اهداف اصلی شروع به کار سراهای محله است که در لایحه مربوط نیز به آن اشاره شده است. این سراها توسط هیات‌های مدیره‌ای اداره می‌شوند که اعضای آن اعضای شورایاری، شهردار محله و مسوولان کارگروه‌های تخصصی هستند. وظیفه آنها نیز برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و نظارت بر امور محله در چارچوب‌های سیاست‌های اجرایی شهرداری است. می‌توان گفت سراهای محله مهم‌ترین رکن ساختار اجتماعی محلات هستند و توانمندسازی مردم و افزایش مشارکت آنها از طریق سراهای محله در جهت احیا و برجسته‌سازی هویت و جایگاه محله‌ای مورد تاکید است. در مجموع هدف از راه‌اندازی سراهای محلات را می‌توان اینگونه برشمرد: افزایش مشارکت مردمی در اداره محله از طریق به کارگیری توانمندی‌ها و ظرفیت‌های مادی و معنوی شهروندان، استفاده از امکانات محلات، افزایش اعتماد و ارتباط متقابل بین شهرداری و ساکنین محلات، تلاش در جهت احیای و برجسته‌سازی هویت و جایگاه محلی، افزایش همکاری مشترک شهروندان و شهرداری در انجام فعالیت‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و رفاهی از مهم‌ترین اهداف تأسیس این سراها بوده است.

   دور شدن سرای محلات از اهداف خود

طی سال‌های اخیر سراهای محله از اهداف خود دور شده‌اند در نتیجه هم دچار معضل شده و هم مشکلاتی را برای شهرداری و شهروندان به وجود آورده‌اند.

حسن خلیل آبادی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در گفت‌وگو با «تعادل» در این باره گفت: سراهای محله می‌توانند با افزایش استقلال عمل مسوولان سرای محله در تصمیم‌گیری‌ها؛ نظارت مستمر و موثر نیروی انتظامی و شهرداری برای تضمین افزایش امنیت و آسایش در طرح‌های سرای محله، تمهیدات ترافیکی در نزدیکی سرای محله، اطلاع‌رسانی از برنامه‌ها، فعالیت‌ها، خدمات و تسهیلات سرای محله و تشویق اهالی به همکاری و مشارکت در آنها، همکاری و مشارکت مستمر و موثر در برنامه‌های آموزشی متناسب با نیاز اهالی محل، برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی و سخنرانی و... در حوزه پیشگیری از جرایم و ارایه راهکارهای افزایش امنیت در سطح محله فعالیت کنند.

او با بیان اینکه سرای محلات به عنوان یک مرکز محلی در اکثر محله‌های شهر تهران ساختمانی دارد و اهالی محل در آن به فعالیت‌های اجتماعی مشغولند، به بیان مشکلات و موانع سرای محله‌ها پرداخت و گفت: مشکل اساسی که اکنون سرای محله‌ها با آن مواجه هستند این است که قرار بود زیرنظر شورایاری‌ها و با مدیریت محلی فعالیت کنند اما نتوانستند به اهداف در نظر گرفته شده برای آنها دست پیدا کنند و با مشکل نیروی انسانی و کمبود بودجه مواجه شدند. علاوه بر این برخی مدیران نیز ساختمان‌های سرای محله‌ها را برای کارهایی به غیر از اهداف سرای محلات اجاره دادند.کارکنان سرای محلات امنیت شغلی ندارند و حقوق و دستمزدی به آنها داده نمی‌شود. همچنین افراد مختلفی در مدیریت و اداره این سراها مداخله می‌کنند.

   سراهای محله درانتظار تصمیم مدیران

خلیل آبادی ادامه داد: اکنون مسوولان ستاد مدیریت محلات تهران در معاونت فرهنگی و اجتماعی در حال برنامه‌ریزی هستند تا سرای محلات را ساماندهی کنند و کارکرد و عملکرد آنها را مطابق با اهداف تعیین شده به روز کنند. سرای محلات محل آموزش مسائل مربوط به حقوق شهروندی و دیگر آموزش‌های فرهنگی و اجتماعی در جهت پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگ محلات است. همچنین محلی برای گفت‌وگوی اهالی به شمار می‌رود و باید فعالیت‌های سرای محلات را به این سمت سوق دهیم.

عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه بودجه مورد نیاز سرای محله‌ها چگونه تامین می‌شود، اظهار کرد: بخشی از هزینه‌ها از محل درآمدهایی که سرای محله‌ها دارند تامین می‌شود و بخشی دیگر نیز از طریق کمک‌هایی که شهرداری‌های مناطق به آنها می‌کنند، البته این درآمدها خیلی روشن نیست و این یکی دیگر از مشکلات سرای محله است.

خلیل آبادی در پاسخ به اینکه چرا تاکنون در شورای پنجم برای ساماندهی سراهای محلات اقدامی صورت نگرفته است، تصریح کرد: در این زمینه مطالعات و بررسی‌های مورد نیاز انجام شده است و اکنون زمان آن است که شورای شهر و شهرداری درباره فعالیت سرای محله‌ها تصمیم جامع و کامل و به روز بگیرد.

به گفته خلیل آبادی، سراهای محله به عنوان «خانه تولیدکننده مشارکت و تعاملات چهره به چهره» می‌تواند مرکز آشنایی برای اهالی محله باشد و از سوی دیگر با روش‌های پیشگیری از جرم از جمله آموزش در قالب برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی و غیره مشکلات روزمره را از طریق تولید مشارکت و گفت‌وگو، به بوته نقد سپرده و در راستای حل آنها، راهکار ارایه کند.

خلیل آبادی در این باره افزود: توسعه فرهنگی- اجتماعی شهرها و به ویژه کلان‌شهرها جز از طریق جلب مشارکت شهروندان در سه بعد تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و اجرا با رویکرد محله محور به درستی تحقق نمی‌یابد. سرای محله‌ها به عنوان بستری برای گسترش مشارکت شهروندان و واسطه‌ای بین مدیریت کلان‌شهر و شهروندان عمل می‌کند و مدیریت شهری را به شیوه‌ای از پایین به بالا و با صرف هزینه‌ای کمتر و بازدهی و کارآمدی بیشتر امکان پذیر می‌کند.

   فعالیت سرای محله نیازمند بازنگری

الهام فخاری، رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران نیز معتقد است فعالیت‌های سرای محله‌ها سنخیتی با اهداف تعیین شده ندارد و نیازمند بازنگری است. به گفته او بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد فعالیت‌هایی که در این مجموعه‌ها در حال حاضر انجام می‌شود هیچ سنخیتی با اهداف تعیین شده ندارد و اکثر فعالیت‌های سراهای محله که عمدتا باید فرهنگی باشد نه اجتماعی، شبیه فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ شده که همین مساله موجب بروز موازی‌کاری در امور فرهنگی شهر شده است.

فخاری در گفت‌وگو با «تعادل» با بیان اینکه فلسفه ایجاد سرای محلات، استفاده از ظرفیت مردمی برای مدیریت محله است، ‌تصریح کرد: در واقع مدیران محله، واسطه بین مردم و سازمان‌ها و نهادها هستند. آنها هم نماینده مردم و هم نماینده سازمان‌ها هستند و برای برون رفت از زمان مندی و پیچ و خم‌های نظام بوروکراتیک، نقش تسهیلگری و به نوعی اوژانس حل مسائل را دارند.

فخاری با اشاره به اینکه در واقع رسالت مدیریت محله این است که از «پتانسیل‌های محله» برای «بهبود وضعیت محله» استفاده کند، عنوان کرد: این نقش از تبدیل شدن به یک نظام اداری و «وظیفه گرا» به‌شدت دوری کند. زیرا فلسفه اصلی تاسیس سرای محلات کاهش روحیه «وظیفه گرایی» و «ماموریت محوری» و تقویت «روحیه رسالت محوری» است. رسالت مدیریت محله این است که بتوانیم نیازهای واقعی محله را بشناسیم و با توجه به ظرفیت‌های محله مشکلات را حل نماییم. هدف ما قطعا این نیست که مدیریت محله را با ساختار عریض و طویل به شهرداری اضافه کنیم. در این صورت کارآمدی از بین می‌رود. باید در این زمینه نهادسازی اتفاق بیفتد. در واقع مقصود اصلی سراهای محله، نهادسازی در این زمینه است. در نتیجه این نهادسازی که فرآیندی توسعه‌ای است با مساعدت‌های اعضای محله، منجر به خودگردانی مردمی و بهبود کیفیت زندگی برای همه اعضا محله و شهر می‌شود.

رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران ادامه داد: منظور از نهادسازی و تبدیل شدن به نهاد، درگیر شدن در یک سازمان بوروکراتیک نیست، بلکه تبدیل شدن به نهاد به معنای باارزش شدن مجموعه فعالیت‌ها در نظر مردم است. وقتی مردم مدیریت محلی را مهم تلقی کنند نهادسازی اتفاق افتاده است و این امر نیازمند شکل‌گیری اعتماد و مشارکت در میان شهروندان است.

عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر با بیان اینکه اکنون یکی از مشکلات سرای محلات پیچیدن نسخه واحد، یکسان و عام برای تمام سراها است، ‌اظهار کرد: منطق ایجاد سرای محلات، گام برداشتن در راه «تحقق عدالت اجتماعی» است. اما این موضوع بسیار ظریف است و نیازمند تدقیق. فقط یک غفلت و «سوء مدیریت» قادر است که نه تنها عدالت را تقویت کند، بلکه کاملا بر عکس منجر به افزایش شکاف اجتماعی و اقتصادی در محله شود و صرفا به افراد برخوردار خدمت رسانی کند. برای جلوگیری از افتادن در تقویت شکاف اجتماعی، باید در زمینه «اطلاع‌رسانی»، «قیمت‌گذاری» دقت‌های لازم را به عمل آوریم.در واقع هر محله، نیازها و پتانسیل‌های منحصر به فرد خود دارد و هنر اصلی مدیر محله و هیات امنا، باید شناخت این نیازها و پتانسیل‌ها و استفاده از پتانسیل‌ها در جهت رفع نیازها باشد. زیرا هر محله بافت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی منحصر به فرد خودش را دارد و با توجه به همین شاخص‌ها می‌توان محلات را به برخوردار، نیمه برخوردار و نابرخوردار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سلامتی تقسیم‌بندی کرد.

فخاری ادامه داد: واقعیت این است که بسیاری از این سراها در ارتقای اعتماد اجتماعی به مدیریت شهری موثر نیستند، کارایی سراهای محلات در کاهش آسیب‌های اجتماعی که یکی از اهداف اولیه بود ارزیابی نشده و مشخص نیست که این سراها در اهداف تشکیل خود چقدر موثر بودند.بنابراین لازم است معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران نسبت به بازنگری ساختار مشارکت اجتماعی محلات اقدام کند و واحدهای مطالعاتی و پژوهشی برای بررسی دوباره ابعاد و کارکردهای سرای محله شکل بگیرد تا این سراها نظام و ساز و کار نظارتی مناسبی داشته باشند. به گفته فخاری، شهرداری تهران باید نظام و سازوکار نظارتی سرای محلات را در راستای اهداف اجتماعی مدیریت شهری به ویژه بهبود سبک زندگی، ترویج فرهنگ شهروندی، ترویج گفتمان مدیریت شهری و اعتماد‌سازی شهروندان و مدیریت شهری و در نتیجه بهبودعملکرد سرای محله در وضعیت موجود تدوین کرده و با هماهنگی شورای شهر تهران اجرایی کند.

به گزارش تعادل، در خصوص سرای محله‌ها و با توجه به اهداف تعیین شده برای آنها اکنون این پرسش مطرح است که آیا دست یابی به انسجام و پایداری اجتماعی به کمک طراحی فضاهای جمعی همچون سرای محله و عرصه‌های عمومی با مقیاس محلی و برخوردار از هنجارهای مطلوب محقق شده است یا خیر ؟باید دید تا چه حد مدیران محله در جذب فعالان اجتماعی و جوانان رویکرد مثبتی داشته و توانسته‌اند این سرمایه‌های اجتماعی را به داخل سرای محلات جذب کنند.این در حالی است که بسیاری از مدیران محله به نوعی خود را وام‌دار شهرداری و موظف به انجام امور بالا دست می‌دانند که این رویکرد باعث کاهش سرمایه اجتماعی و عدم اعتماد عمومی نسبت به مدیریت شهری از جنس مردم (مدیریت محله) می‌شود.

توانمندی سرای محله زمانی مشخص می‌شود که مدیر سرا بتواند با ظرفیت‌سازی از توانایی مردم محله استفاده کند و مردم محله را به سمت شهروند محوری هدایت کند اما به نظر می‌رسد برگزاری کلاس‌های رایگان و و اردوهای گردشگری تاکنون جز بار تبلیغاتی و جمع‌آوری گزارش بار دیگری نداشته است و قشری که به سرای محلات مراجعه می‌کنند اغلب بانوان خانه‌دار و سالمندان هستند و حضور دانشجویان و جوانان به ندرت دیده می‌شود.

   بی‌هویت خواندن تهران ناعادلانه است

بسیاری معتقدند تهران به دلیل وجود شهروندانی از اقوام و قومیت‌های گوناگون تبدیل به یک شهر بی‌هویت شده و ساکنان آن در بسیاری محلات نسبت به هم بی‌تفاوتند.شهری که مردم در آن با هم غریبه‌اند و در خیابان هنگام عبور از کنار یکدیگر لبخند را از هم دریغ می‌کنند. یکی از اهداف سرای محلات نیز ایجاد نزدیکی و پیوند عاطفی بین اهالی یک محل است تا اهالی ضمن آشنایی با یکدیگر در جریان مشکلات قرارگرفته و با کمک هم مشکلات محل را بر طرف کنند. صرف نظر از اینکه سرای محلات تا چه اندازه توانسته‌اند به این هدف خود برسند، این موضوع می‌تواند بی‌هویت بودن شهر تهران را تا حدودی کمرنگ کند. این در حالی است که عده‌ای دیگر از کارشناسان شهری مانند سعید سادات‌نیا معتقدند نسبت بی‌هویت دادن به شهر تهران ظلم به این شهر است. او معتقد است تهران نه تنها بی‌هویت نیست بلکه از ریشه‌های عمیق فرهنگی و اصالت برخوردار است.

او در این باره به «تعادل» گفت: تهران شهر با هویتی است اما اکنون هویت آن انکار و مخدوش شده است. مشکل این است که ما یک هویتی را ندیده‌ایم، هویتی که در جریان مدرنیسم گم شده است. یافته‌ها نشان از این دارد که تهران چندین هزار سال سابقه داشته و حدود 400 سال است که حصار تهران را دارد. ری نیز تاریخی 6 هزار ساله دارد. بسیاری از روستاهای اطراف تهران با فاصله کمتر از 30 کیلومتر تمدن‌های 10 هزار ساله دارند و این نشان از این دارد که تهران منطقه‌ای کهن است اما رشد بی‌رویه آن باعث شده که نتوانیم ارزش‌های میراثی شهر را به خوبی کاوش کنیم.

او در این باره ادامه داد: مانند روستای قیطریه که به دلیل مالکیت زمین کاوش سریع و غیر دقیق انجام دادند و بعد هم در آن ساخت و ساز کردند. بنابراین بسیار ناعادلانه است که بگوییم تهران شهر بی‌هویتی است در واقع با این ادعا تاریخ یک شهر را نادیده می‌گیرید.تهران نیز مانند بسیاری از شهرهای دیگر در دوره‌هایی از سکنه خالی شده یا تعداد سکنه آن کاهش پیدا کرده است.اما در مجموع شخصیت خودش را دارد. علاوه بر این وقتی جمعیت شهر از 30 هزار به 150 هزار نفر و بعد به چند میلیون نفر افزایش می‌یابد، قطعا معضلات آن چندین برابر خواهد شد.اکنون تهران تبدیل به یک ایران کوچک شده و از تمام قومیت‌های نژادی در آن ساکن شده‌اند و جالب اینکه هر کدام از این قومیت‌ها شخصیت خودشان را حفظ کرده‌اند .حتی بر خی شغل‌ها در تهران انحصاری است، مانند فروش لوازم‌التحریر یا سوپرمارکت‌های دریانی که البته اینها نشان از سیستم اشتباه دولت‌ها است که نتوانسته این قومیت‌ها را به خوبی در شهرتهران ساماندهی، هدایت و کنترل کنند.

   توجه به فرهنگ و تاریخ محله‌ها

او ادامه داد: اکنون محلاتی که در تهران شکل گرفته‌اند به غیر از حصار ناصری و حصار طهماسبی هنوز ریشه‌هایی از تهران قدیم را دارد. ونک، نارمک، تجریش، ری و یکسری روستاهای اطراف تهران هنوز اصالت و شخصیت خود را حفظ کرده‌اند. بنابراین درتعریف محلات باید دقت بیشتری شود تا این محله‌ها بتوانند موفق‌تر باشند.اگر بخواهیم سرای محله موفق داشته باشیم باید به این ریشه‌ای قومیتی، فرهنگی و نیز تاریخ محله‌ها توجه کنیم.موضوعی که من شخصا درباره آن کار کردم و به آن اعتقاد دارم این است که بین شرق و غرب تهران تفاوت‌های بارز وجود دارد و این تفاوت در شکل‌گیری هسته اولیه تهران از گذشته تاکنون وجود داشته است. در شرق تهران پیوندهایی با اصالت و سنت بیشتر دیده می‌شود اما در غرب تهران مردم نوگراتر هستند.

سادات نیا ادامه داد: در دوره پهلوی اول و دوم نیز فضاهای پیونده خورده با مدرنیسم در غرب تهران شکل می‌گیرد و مردم شرق تهران بیشتر حافظ سنت‌های قدیمی‌اند و این موضوع در رفتار، آداب و حتی پوشش آنها تاثیرگذار است.این‌ها موضوعاتی است که باید دیده شود تا سرای محله‌ها را بر اساس آن پیش برد. در واقع در برنامه‌ریزی برای سرای محله باید ریشه‌های تاریخی و فرهنگی هر محل را در نظر گرفت و با توجه به نیاز مردم منطقه برنامه‌ریزی کرد.

این کارشناس شهری تاکید کرد: باید به خواسته مردم محل توجه شود تا در مسیری که پتانسیل آن را دارند رشد کنند. سرای محله‌ها می‌تواند به نوعی پایه‌گذاری شورای محلات باشد و طبیعتا شوراها اساس زندگی نوین شهری هستند و اگر از همان ابتدا نتوانند در مسیر درست گام بر دارند هیچگاه به یک دموکراسی سالم نخواهیم رسید.باید سمت و سوی محلات را به نوعی از اقتدار شوراهای محل و پیوندشان با شورای شهر ببریم، دراین صورت خیلی از مشکلات در سطوح بالاتر حل خواهد شد.

نظر به اینکه دوسال از آغاز به کار دوره پنجم شورای شهر می‌گذرد و سخنگو و برخی اعضای شورای شهر تهران، ری و تجریش از همان ابتدا اشاره‌ای به تغییر کیفی شورایاری و مدیریت محله داشته‌اند به نظر می‌رسد این سردرگمی و بلاتکلیفی مناسب مجموعه‌ای که به تعداد ۳۵۷ محله تهران ساختمان و تجهیزات و نیروی انسانی در اختیار دارد نباشد و هر چه زودتر باید با تقویت ستاد راهبردی مدیریت محله درباره وضعیت و نوع فعالیت سراهای محله تصمیم‌گیری شود.

 

ارسال نظر