کنترل اقتصاد بدون نفت با تمرکز بر صنایع کوچک و متوسط

۱۳۹۸/۰۸/۲۲ - ۰۱:۱۹:۴۶
کد خبر: ۱۵۶۹۲۲
کنترل اقتصاد بدون نفت با تمرکز بر صنایع کوچک و متوسط

علی‌اکبر محمودی|

هدایت اقتصاد یک کشور به سمت سیاست‌های اقتصادی اجرا شده توسط کشور دیگر نمی‌تواند نتایج مشابهی برای کشورهای حتی با شرایط مشابه داشته باشد آنچه باید بدان توجه کرد در مرحله اول تهیه پیوست فرهنگی سیاست‌های اقتصادی متناسب با فرهنگ آن جامعه بوده و مرحله بعد آنچه در مسیر توسعه مهم تلقی می‌شود دریافت نقاط ضعف و قدرت هر کشور برای پیاده‌سازی تصمیمات توسعه است. با تصمیم‌گیری صحیح برای مقابله با بحران و استفاده از فرصت‌ها می‌توان به آرمان مناسب دست یافت. در این بین دو کشور آلمان و ژاپن جهت مطالعه مسیر توسعه‌یافتگی بسیار شاخص هستند که مسیر توسعه را با وجود بسیاری از محدودیت‌ها به خوبی طی کرده‌اند. پس از جنگ جهانی دوم این دو کشور متحمل خسارت‌های بسیاری شده و علی‌رغم خسارت‌هایی که این دو کشور متحمل شدند و بیش از میلیون‌ها کشته دادند، ملزم به پرداخت غرامت به متفقین شدند. اکنون اقتصاد آلمان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا بوده و جایگاه چهارم تولید ناخالص داخلی را در جهان دارد.

 آلمان از بنیانگذاران اتحادیه اروپا  و حوزه یوروست

 اصرار آلمان برای ایجاد اتحادیه اروپا دستیابی به قدرت پولی بزرگ‌تری برای مقابله با دلار است و در این زمینه نیز موفق عمل کرده است. سیاست‌های حمایتی از اقتصاد‌های منطقه یورو مانند یونان نیز بر اساس این استراتژی اتخاذ شده است، با این حال آلمان در سیاست خارجه خود همیشه سعی کرده است نفر دوم در صحنه باشد و بیشتر نقش مجری را در صحنه بازی می‌کند. جایگاه اقتصادی این کشور بعد از انقلاب صنعتی مطرح شده است و تا به امروز از آن به عنوان یک کشور پیشرو و نوآور و همچنین سرمایه‌گذار در پروژه‌های تحقیقاتی نام برده می‌شود. اقتصاد آلمان از سیستم اقتصادی بازار اجتماعی پیروی می‌کند. این کشور همچنین در سال‌های اخیر سومین صادر‌کننده بزرگ دنیا محسوب شده است با صادراتی معادل 1.28 تریلیون دلار. اکنون این کشور در صادرات خودرو، ماشین آلات صنعتی، تجهیزات الکتریکی و کالاهای شیمیایی دست برتر را در جهان داراست.همچنین کمپانی‌های مختلف و متنوعی در آلمان فعالیت دارند. برای نمونه شرکت مرسدس- بنز، گروه زیمنس، شرکت خودرو‌سازی بی‌ام‌دبیلیو گروه آلیانز و خودرو‌سازی فلوکس واگن و غیره از این دسته‌اند. زمانی که به مدل کسب و کار شرکت‌ها در آلمان با دقت  می نگریم درمی یابیم که بیش از 90 درصد اقتصاد آلمان در صنایع کوچک و متوسط خلاصه شده است که به‌صورت خانوادگی مدیریت می‌شوند برای مثال آن هنگام که صنعت الکترونیک را در آلمان مورد بررسی قرار می‌دهیم ابتدا به گروه زیمنس برخورد می‌کنیم که هلدینگی بزرگ است در ادامه می‌بینیم که این هلدینگ محصولات خود را از همین صنایع کوچک و متوسط آلمانی خریداری می‌کند.

 صنایع کوچک و متوسط چیست؟

تعریف صنایع کوچک و متوسط در هر کشوری متفاوت بوده اما آنچه در تعاریف مختلف یکسان است تمرکز بر روی محصول است. همین تمرکز باعث افزودن بر کیفیت محصولات آلمانی شده است. کمیسیون اتحادیه اروپا برای شناخت صنایع کوچک و متوسط از سه معیار استفاده می‌کند. 1- تعداد کارکنان2- حجم گردش مالی سالانه 3- صورت بدهی و درآمد سالانه. با توجه به این معیارها، صنایع متوسط، شرکت‌هایی هستند که کمتر از 250 نفر پرسنل دارند وگردش مالی سالانه آنها کمتر از 50 میلیون یورو و صورت بدهی و درآمد سالانه آنها کمتر از 43 میلیون یورو است. همچنین صنایع کوچک، شرکت‌هایی هستند که تعداد کارکنان آنها کمتر از 50 نفر است و گردش مالی سالانه آنها و صورت بدهی و درآمد سالانه آنها از 10 میلیون یورو تجاوز نمی‌کند.

 مروری به تجربه آلمان

در مسیر توسعه اقتصادی آلمان، صنایع کوچک و متوسط نقش پر رنگی ایفا کرده و می‌کنند، صنایع کوچک و بزرگ دارای مشخصاتی هستند که اهم آنها به این ترتیب است: 1- در مقابل تغییرات محیط و بازار انعطاف‌پذیرند 2- فعالیت‌ها و ابتکار عمل افراد به سرعت به نتیجه می‌رسد 3- انگیزه کارکنان بالاست. این مشخصات از آن جهت برای اقتصاد ایران حایز اهمیت هستند که این روزها ما با تحریم‌های همه‌جانبه امریکا روبه رو هستیم و تمرکز در این صنایع (کوچک و متوسط) که از قابلیت انعطاف‌پذیری بالاتری برخوردار هستند مفید فایده واقع خواهد شد.

 از سوی دیگر در این زمان تجارت با صنایع کوچک و متوسط بسیار راحت‌تر از صنایع بزرگ خواهد بود زمانی که امریکا ایران را تحریم می‌کند، گروه زیمنس نمی‌تواند قراردادی با ایران انعقاد کند چرا که منافع اقتصادی درگیر با امریکا بسیار بیشتر از منافع تجارت با ایران است ولی برای شرکت‌های کوچک و متوسط آلمان یا هر کشور دیگری تحریم‌های امریکا مهم نیست چرا که منافع همکاری با ایران بسیار بیشتر از مضرات احتمالی تحریم‌های امریکا است.

 این قابلیت انعطاف‌پذیری و ابتکار عمل در صنایع کوچک و متوسط راه نجات اقتصاد متکی به نفت ایران است چرا که هم در تولید و هم در صادرات این صنایع از مزیت رقابتی بیشتری نسبت به تمرکز بر صنایع بزرگ برخوردار هستند. بدین‌طریق می‌توان با تمرکز بر صنایع کوچک و متوسط اقتصاد کشور را بیش از پیش شکوفا کرد و تراز تجاری را افزایش داد اقتصاد امروز ما نیازمند تلاش همه‌جانبه برای توسعه است. صنایع بزرگ برای شروع فعالیت خود نیازمند هزینه اولیه زیادی هستند و از سوی دیگر اعمال تحریم‌ها بر صنایع بزرگ، تاثیر مستقیمی بر این صنایع دارد و نیز همچنین درصد اشتغال‌زایی صنایع کوچک و متوسط نسبت به صنایع بزرگ به دلیل زود بازده بودن بیشتر است. می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که اقتصاد امروز ما با استفاده از صنایع کوچک و متوسط توانای رشد و شکوفایی و انجام تجارت بین‌المللی را در عرصه جهانی با وجود تحریم‌ها برخوردار است.

 

ارسال نظر