مردم، قدرت و منافع (98)

۱۳۹۸/۰۷/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۴۹۳۲
مردم، قدرت و منافع (98)

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور   بیطرف|

فصل هفتم

منتقدان مقررات مدعی هستند که سیستم حقوقی امریکا برای بازدارندگی استثمار و بهره‌جویی کفایت می‌کند و نمونه بارز جنایتکاران محکوم شده مانند برنی مداوف که از دیگران بهره‌کشی کرده بود، کفایت آن را نشان می‌دهد.اما موضوع این نیست: ما به مقرراتی نیاز داریم تا کار را برای رفتارهای بدی که در وهله اول رخ می‌دهد بسیار سخت و مشکل کند. بهتر این است که از این کنش‌ها جلوگیری شود تا بعد از آنکه رخ داد لجن‌ها را پاک کرد زیرا خرابی را نمی‌توان به‌طور کامل بازسازی کرد- همچنان‌که نمونه مداوف به اندازه کافی واضح و روشن است. به همین خاطر ما باید مقرراتی داشته باشیم که مانع رفتارهای غارتگرانه شود مانند دانشکده‌هایی که از تمایل طبیعی افراد برای پیش بردن بهره می‌برد و  به نفع خود استفاده می‌کنداما هیچ ارزشی را حمل نمی‌کند؛ یا وام‌های غارتگرانه‌ای که بازار رهن پیش از بحران را نشانه گرفته بود یا آنکه امروزه روز پرداخت وام را نشانه می‌گیرد.  کوتاه سخن آنکه، ما به مقرراتی نیاز داریم که بازارها را مانند آن‌طور که باید کار کند به کار بیندازد- به یک روش رقابتی، با تراکنش‌هایی میان گروه‌های مطلع که یک گروه به دنبال آن نیست که از دیگری بهره ببرد. بازارها بدون اطمینان از اینکه می‌توانند به‌طور منطقی خوب تنظیم شوند، ممکن است حتی از بین هم بروند. اگر یک بخت خوبی وجود می‌داشت اما جز یک کلاهبرداری چیز دیگری نبود، چه کسی سهم می‌خرید؟

    فرآیند تنظیم مقررات

طراحی یک سیستم مقرراتی خوب، کار آمد بسیار سخت است اما اگر این کار با ترکیب تخصص و امتحان و توازن صورت گیرد یک کار بسیار خوب صورت گرفته است. ما می‌خواهیم تا آنجا که ممکن است از سیاسی شدن فرایند تنظیم مقررات اجتناب کنیم. کنگره مجموعه‌ای از اهداف و برنامه‌های هدف مقررات را همراه با مسوولیت برای جزییات مقرراتی که بر عهده آژانس‌های مستقل اما پاسخگو می‌گذارد، می‌ریزد که به نوبه خود نیت کنگره را تا آنجا که امکان پذیر است بی‌طرف نشان می‌دهد (حداقل در تئوری). ما مقررات را خلق کرده‌ایم تا اطمینان حاصل کنیم که مقررات عادلانه و کارآمدانه ساخته و اعمال شده‌اند. برای مثال، تمامی مقررات اصلی سیستم ما الزام دارند تا یک تجزیه و تحلیل هزینه – فایده بکنند – منافع قواعد در برابر هزینه‌ها را بسنجند. نوعا، منافع ضریبی از هزینه‌ها هستند. مقررات باید، «نکته‌ها و اظهارنظرها» را بگنجاند، یک فرایند شفافی که در آن، افرادی که نگران مقررات هستند بتوانند اعتراضات خود را مطرح سازند. اظهارنظر‌کنندگان می‌توانند بهبودها و جایگزین‌ها را پیشنهاد سازند. در این صورت آژانس پیشنهاد می‌کند که مقررات باید به اظهارنظرات پاسخ دهد که در نهایت یک نسخه نهایی صادر می‌شود. و آن دسته از افرادی که مقررات را دوست ندارند می‌توانند آن را در دادگاه به چالش بکشند و این بحث را مطرح سازند که این مقررات با اهدافی که توسط کنگره تنظیم شده تطابق ندارد، اینکه از برخی ازقواعد، مقررات، برداشت دولت تخلف شده یا اینکه فرایند صدور قاعده به‌طور مناسب صورت نگرفته است. کوتاه سخن آنکه ما در فرایند صدور مقرراتی خودمان حفاظ‌های بی‌شمار دمکراتیک را اعمال کرده‌ایم. اما این به آن معنا نیست که هر قاعده آیده آل است. غالبا نسبت به آنجا که بازار رو به تحول است، اطلاعات دقیقی وجود ندارد و دنیا آن طور که مورد انتظار ما است نمی‌چرخد.گاهی اوقات دنیا تغییر می‌کند و یک قاعده که در یک زمان معنا می‌داد در زمان دیگر معنا نمی‌دهد. اما تمامی نهادهای بشری جایزالخطا هستند. ما در خلق یک چارچوبی که کار بکند، یک کار معتبری انجام داده‌ایم .

 

ارسال نظر