مردم، قدرت و منافع(30)

۱۳۹۸/۰۴/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۸۶۵۶
مردم، قدرت و منافع(30)

نوشته: جوزف استیگلیتز|

ترجمه: منصور بیطرف|

  نابرابری در سلامت

هیچ آماری بهتر از تنگناهای وخیمی که بسیاری از امریکایی‌ها در بخش بهداشت می‌بینند، خلاصه نمی‌شود. عمر مفید امریکایی‌ها کمتر از شهروندان اکثر کشورهای پیشرفته است – بیش از پنج سال کمتر از ژاپن – و دارند جوانتر از این شهروندان می‌میرند – مرکز کنترل بیماری‌ها گزارش داده است که عمر مفید از سال 2014 به این طرف رو به کاهش نهاده است . این کاهش با وجود پیشرفت‌های پزشکی‌ای رخ می‌دهد که در اکثر نقاط دنیا منجر به آن شده نرخ مرگ و میر کاهش یابد و عمر مفید بیشترشود. علاوه بر این میان عمر مفید ثروتمندان و فقیران نابرابری بزرگی وجود دارد .‌گری بورتلس از انستیتو بروکلین توضیح داده است که بر سر عمر مفید یک زن 50 ساله در سال 1970 و در سال 1990 چه رخ داده است: «در این دو دهه، شکاف عمر مفید میان زنان در دهک پایینی جامعه و دهک بالایی جامعه از حدود سه و نیم سال به بیش از 10 سال افزایش یافته است.» با توجه به اینکه تا قبل از اوباماکر در امریکا حق هر امریکایی برای دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی به رسمیت شناخته شده نبود  حقی که حتی مجازا در هر کشور پیشرفته دیگری شناخته شده است، وجود چنین نابرابری‌هایی میان ایالات متحده و دیگر کشورهای پیشرفته و میان ثروتمندان و فقیران امریکا مورد انتظار بود. آن کیس و آنگوس دیتون (دیتون جایزه نوبل اقتصادی را در سال 2015 دریافت کرد) آمارهای فوتی که در دسترس قرار داشت را با دقت بررسی کردند و چیزی نشان دادند که ملت را شوکه کرد: نرخ مرگ و میر در میان سفید پوستان میانسال که تحصیلات دانشگاهی نداشتند از سال 1999 تا 2013 بطور قابل ملاحظه‌ای افزایش داشته است . کیس و دیتون علل فوت را که بر آن برچسب بیماری‌های نابرابری می‌زنند، بسیار آزاردهنده دانست: الکلی بودن، مصرف مواد مخدر بیش از حد و خودکشی . با توجه به درجا زدن درآمدها در در دهک‌های متوسط و پایین درآمدی که توصیف کرده‌ام – که ترکیبی از دست دادن شغل‌ها و خانه‌هایی است که شاخصه کسادی بزرگ است – هیچکدام از اینها غافلگیر‌کننده نیست .

  اُفت عمر مفید به این اندازه که نه به جنگ مربوط است و نه به بیماری‌های فراگیر (مانند اچ‌ای وی)، فقط یک‌بار پیش از این در حافظه‌های اخیرمان به جا مانده رخ داده: در میان شهروندان اتحاد جماهیرشوروی سابق بعد از فروپاشی، که پس از آن فروپاشی اقتصادی و اجتماعی رخ داد و تولید ناخالص داخلی حدود یک سوم کاهش یافت.  یدیهی است در کشوری با چنین نابرابری و با تعداد زیادی معتاد به مواد مخدر یا نوشیدن بیش از حد الکل، نیروی کار سالم وجود نخواهد داشت. یک معیار خوب از اینکه چگونه یک جامعه در خلق شغل‌های خوب و کارگران سالم عمل می‌کند، جدا کردن جمعیت سنی کار است که در نیروی کار و کارگری مشارکت می‌کند. در اینجا، ایالات متحده خیلی بدتر از بسیاری کشورهای دیگر عمل می‌کند. حداقل مشارکت برخی از نیروی کار فقیران مان را می‌توان بطور مستقیم با آمارهای بهداشتی فقیران کشورمان مرتبط است.در مطالعات اخیری که توسط آلن کروگر، سرپرست سابق شورای مشاوران اقتصادی صورت گرفته، تقریبا نیمی از «مردان سن کار» که کار نمی‌کنند از بیماری جدی رنج می‌برند و برای دو سوم از آنها مسکن تجویز شده است . اما بهداشت فقیران امریکا ناشی از شرایط غیر بهداشتی یا به خاطر اینکه افراد بیمار به این کشور مهاجرت کردند، نیست. در اینجا هیچ اپیدمی وجود ندارد که بتوان توضیح داد چرا امریکایی‌ها جوانتر از کشورهای اروپایی و دیگر نقاط می‌میرند و مراقبت‌های پزشکی کمتری دارند. در عوض، علت آن حداقل چیز دیگری است: اقتصاد ما نتوانسته شغل‌های خوب با دستمزدهای شایسته درست بکند، افراد تسلیم شدند و این نابرابری منجر به بیماری‌های اجتماعی مانند الکلیسم و اعتیاد به مواد مخدر شده است .

 

 

ارسال نظر