مرد قدرتمند کرملین را بهتر بشناسیم

۱۳۹۸/۱۱/۰۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۲۲۳۱

بهروز اشرف سمنانی| ایرنا|

 کتاب «اسطوره روسیه» نوشته «علی مخدومی» اثری است درباره زمینه‌ و ویژگی‌های روانشناختی «ولادیمیر ولادیمیروویچ پوتین». پرسش اصلی این کتاب آن است که کدام پس زمینه‌های روانشناختی، رویکردهای سیاسی امروز ولادیمیر پوتین به عنوان یکی از قدرتمندترین مردان جهان را شکل می‌دهند. تاکید می‌کند که روزهای سخت زندگی پدر و مادر پوتین در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن و همچنین فقر و تنگدستی خانواده وی، زمینه‌ساز شکل‌گیری شخصیتی او در آینده شده است. در ادامه در می‌یابیم که پوتین در دوران نوجوانی خود به ورزش جودو روی می‌آورد و سپس با ورود به رشته حقوق، برنامه خود را برای عضویت در کا.گ.ب، سازمان جاسوسی شوروی، آغاز می‌کند. جالب آنجا است که وی برای عضویت در کا.گ.ب با مخالفت جدی اعضای خانواده خود مواجه می‌شود که ترجیح می‌دادند وی وارد آکادمی هوانوردی شود. با وجود وساطت‌های فراوان مربیان وی، با این حال پوتین قاطعانه بر تصمیم خود پافشاری کرده و در نهایت پس از تحصیل در دانشکده حقوق، به عضویت کا.گ.ب در می‌آید.  عضویت پوتین در کا.گ.ب باعث می‌شود تا وی ضمن طی دوره‌های آموزشی سخت و ویژه، اطلاعات و تجربیات بسیار خوبی به دست آورد و سپس برای انجام ماموریت‌های سری، به کشور آلمان شرقی اعزام شود. حضور پوتین در آلمان شرقی نه تنها منجر شد تا وی تجربیات کافی به دست آورد که شکست شوروی در حمایت از آلمان شرقی و تنها گذاشتن این متحد راهبردی، باعث شد تا حمایت همه‌جانبه از متحدان، همواره به عنوان یک اصل ثابت در ذهن وی حک شود. مخدومی تاکید می‌کند که کسانی که پوتین را از دوران کودکی تا دوران حضور در کا.گ.ب می‌شناسند، تاکید دارند که وی فردی درون‌گرا، آرام، قاطع، سرسخت، درس‌خوان و با پشتکار، رسمی و لایق بوده است.ولادیمیر پوتین پس از پایان ماموریت در آلمان شرقی، به روسیه بازگشت و پس از مدتی دریافت که شوروی در حال فروپاشی است. در نتیجه با استعفاء از سازمان کا.گ.ب که در آن زمان تا حد زیادی بدنام شده بود، توانست به بازسازی هویت و جایگاه سیاسی خود بپردازد و سپس، از پس از مدتی فعالیت در شورای شهر سن پترزبورگ، به مسکو نقل مکان کرد و ظرف چهار سال از معاونت اداره بازرسی نهاد ریاست‌جمهوری به سمت معاون اولی رییس‌جمهوری رسید. پوتین که توانست با حمایت بلوک قدرت «بوریس یلتسین»، به مقام ریاست‌جمهوری برسد و در انتخابات پیروز شود، با سرعت هرچه بیشتری توانست به کسب محبوبیت در میان مردم روسیه پرداخته و جایگاه از دست‌رفته روسیه در بازی قدرت‌های جهانی را دوباره احیا کند. با این حال نکته، جالب توجهی که کتاب به آن اشاره می‌کند، حضور گسترده نفراتی پیرامون او است که سابقه کارهای امنیتی را در کارنامه خود دارند.  آنچه که اهمیت دارد آن است که پوتین تا سال ۲۰۰۷ رویکرد اصلی خود را بر مبنای نزدیکی هرچه بیشتر به اروپا قرار داد، اما پس از آنکه دریافت غرب تمایل چندانی برای این دوستی از خود نشان نمی‌دهد و همچنان در پی فشار بیشتر بر روسیه است، رویکرد سیاسی خود را تغییر داد و تلاش کرد تا فعالانه‌تر در نظم جهانی، نقش ایفا کند. پوتین تا سال ۲۰۰۷ کارنامه اقتصادی مثبتی از خود برجای گذاشت. او توانست بسیاری از شاخص‌های اقتصادی کشور را بهبود ببخشد، رشد ناخالص داخلی را با شتاب قابل قبولی افزایش دهد، از میزان بدهی‌های کشور خود بکاهد و مبالغ قابل توجهی را در صندوق ذخیره ارزی کشورش ذخیره سازد. همین کارنامه موفق اقتصادی باعث شد تا کشور روسیه از شرایط سخت خود در دهه ۱۹۹۰ میلادی خارج شود و با موفقیت راه خود را در پیش بگیرد. مخدومی ضمن بررسی خاطرات اطرافیان و اظهارنظرهای پوتین، به این نتیجه رسیده است که شخصیت مورد علاقه پوتین، پطر کبیر، پادشاهی بوده است که سنگ بنای توسعه روسیه را گذاشته است. او همچون پطر کبیر ابتدا تلاش کرد تا به بازسازی وضعیت اقتصادی و اجتماعی روسیه پس از دوران شوروی بپردازد و سپس سیاست خارجی مبتنی بر قدرت خود در منطقه را در پیش بگیرد. به نظر نویسنده کتاب، سیاست «توازن قدرت» در دکترین دفاعی و امنیتی پوتین، جایگاهی ویژه دارد و به همین منظور، پوتین همواره تلاش دارد تا مراقب وضعیت تعادل قوای روسیه و امریکا باشد. مخدومی معتقد است که پوتین از شکست‌های رهبران بلوک شرق، آموخته است که برای پیشرفت و حفظ قدرت باید منعطف بود و در عین حال از الگوهای امنیتی که پیش از این در دوران حضور خود در کا.گ.ب آموخته، دریافته است که باید در برخی از معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی، با سرعت و قاطعیت وارد میدان شد. نویسنده در پایان اثر خود ضمن یادآوری خدمات پوتین به روسیه، به این جمع‌بندی می‌رسد که «هدف اصلی پوتین، تلاش برای تحقق ایده‌های آرمانی و بازگرداندن اعتبار از دست رفته اتحاد جماهیر شوروی است. بنابراین نباید از نظر دور داشت که او شرایط و واقعیت‌های محیط سیاست خارجی را به خوبی درک کرده و تشخیص داده و با تکیه بر توانمندی‌های ذهنی خود از تجربیات گذشته و دانش خود برای رسیدن به اهدافش بهره جسته است. در بیشتر موارد از الگوهای ذهنی استفاده و پاره‌ای موارد با ذهن خلاق خود اقدام به الگوسازی کرده و سیاست‌های جدیدی را تجربه کرده است. در هر حال عامل اصلی موفقیت او که توانسته است همچنان رییس‌جمهور روسیه باقی بماند، جهت دادن به انرژی فراوانش در رسیدن به اهداف مشخص است».

 

ارسال نظر