ترور سردار برای رهایی از عواقب استیضاح

۱۳۹۸/۱۰/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۰۷۳۳

دکتر محمدمهدی مظاهری|  استاد دانشگاه|

 ایرنا| ایران اسلامی، صبح روز جمعه ۱۳ دی ماه سال ۹۸ را با خبری تلخ و دردناک آغاز کرد که بی‌شک این جمعه را به جمعه سیاه دیگری در خاطره تاریخی ملت ایران تبدیل خواهدکرد. در پی حمله هوایی نیروهای امریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چند تن از همراهان وی از جمله فرماندهان و رزمندگان حشد الشعبی، به شهادت رسیدند. در حالی که رییس‌جمهوری امریکا بعد از هدف قرار دادن پایگاه کتائب حزب‌الله و به شهادت رساندن شماری از نیروهای محور مقاومت، در مراسم آغاز سال نو اعلام کرده بود که قصد افزایش تنش‌ها با ایران را ندارد، اما در اقدام خصمانه و تنش‌زای دیگر، پهبادهای امریکایی فرمانده سپاه قدس ایران را در کشور دوست و همسایه، عراق هدف قرار دادند و به شهادت رساندند. بعد از این حمله، مقامات امریکایی در اقدامی بزدلانه از همه شهروندان امریکایی و حتی نیروهای ناتو خواستند که به سرعت خاک عراق را ترک‌کنند و وزیر خارجه این کشور نیز با دستپاچگی و نگرانی از خشم ایران، اعلام کرد که قصد افزایش تنش‌ها و درگیری نظامی با ایران را ندارد. اما به راستی در مقطعی که ایالات متحده امریکا به انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شود و دونالد ترامپ هم به این نکته واقف است که آغاز جنگی دیگر در خاورمیانه به نقطه‌ای سیاه در پرونده او تبدیل می‌شود که حتی در صورت رهایی از بحران استیضاح، باز هم امکان انتخاب مجددش را کاهش می‌دهد، چرا باید دست به چنین اقدامی بزند؟ پاسخ شاید در بحران‌های داخلی امریکا، وضعیت ناامید‌کننده ترامپ در رقابت‌های سیاسی و تضعیف هر چه بیشتر موقعیت و جایگاه وی بر اثر به جریان افتادن فرآیند استیضاح باشد. در واقع بعد از جدی شدن مساله استیضاح، رییس‌جمهور به‌شدت از طرف منتقدان دموکرات خویش مورد حمله قرار گرفت و بخش زیادی از اعتبار و پایگاه مردمی خود را از دست داد. در نتیجه وی نیازمند ایجاد یک بحران خارجی و نمایش قدرت و اقتدار در آن بود تا بتواند در نقش یک ناجی به مردم امریکا، جمهوری‌خواهان و لابی صهیونیستی نشان دهد او تحت هر شرایطی قدرت و ابهت امریکا را در اولویت سیاست‌های خود قرار می‌دهد و اگر خطری متوجه منافع کشورش و نیروهای امریکایی باشد، به صورت پیشگیرانه علیه آن اقدام خواهد کرد. کما اینکه بعد از شهادت سردار سلیمانی، بسیاری از مقامات جمهوری‌خواه امریکا همچنین بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی از این تصمیم رییس‌جمهور امریکا حمایت کردند و در موضعی واحد این اقدام را تصمیمی درست دانستند. با این وجود، موضع‌گیری وزیر امور خارجه امریکا و خروج سریع نیروهای امریکایی از منطقه نشان می‌دهد این اقدام تروریستی سیاستی برنامه‌ریزی شده در جهت یک استراتژی جدید امنیتی نبوده و ایالات متحده قصد تغییر رویکرد نسبت به جمهوری اسلامی ایران و ایجاد یک درگیری تمام عیار و جنگ علیه کشورمان را ندارد، بلکه تنها یک سیاست تاکتیکی در راستای منافع شخصی و حزبی ترامپ بوده است. البته همان‌گونه که دموکرات‌های امریکایی نیز اذعان کرده‌اند، اقدام مذبوحانه امریکا در ترور یک فرمانده ارشد ایرانی نمی‌تواند بی‌پاسخ بماند و قطعاً معادلات امنیتی در منطقه خلیج فارس و کل خاورمیانه را تغییر خواهد داد. شهادت سردار سلیمانی قلب و روح مردم ایران و نیروهای مقاومت را جریحه‌دار کرده و حال همه بی‌صبرانه منتظر پاسخ شکننده هستند. با این وجود واکنش‌ها به شهادت سرداری که جان خود را برای امنیت ایران فدا کرد نیز باید در راستای اهداف خود وی باشد. بنابراین انتظار می‌رود در مقام پاسخ به این جنایت، این نکته به خوبی لحاظ شود که چه اقداماتی می‌تواند ضمن تسلی روحیه مردم، منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در بالاترین سطح تأمین کند. در حال حاضر شهرها و مکان‌های دیپلماتیک و مهم امریکا در داخل و خارج این کشور در بالاترین سطح وضعیت هشدار امنیتی قرار گرفته‌اند تا از اقدامات تلافی جویانه احتمالی ایران محفوظ بمانند. قرار گرفتن مردم امریکا در چنین وضعیت امنیتی آن هم در نخستین روزهای سال نوی میلادی که قرار بود زمان تفریح و استراحت آنها باشد، به خودی خود اشتباه بودنِ این سیاست و بارسنگینی را که بر دوش ملت امریکا تحمیل کرده نشان می‌دهد و پیشاپیش تنبیهی برای مقامات و مردم این کشور خواهد بود. بنابراین تا زمانی که آنها در دلهره نتایج تصمیمات اشتباه خود به سر می‌برند، مقامات امنیتی، نظامی و دستگاه سیاست خارجی کشورمان این فرصت را دارند که فارغ از احساسات و دستپاچگی به همه پاسخ‌های ممکن به این حمله بیندیشند و تصمیم بگیرند که کدامیک منافع و امنیت بیشتری را نصیب ملت داغدار و رنج دیده ایران خواهد کرد. هر چند بر اساس عرف و حقوق بین‌الملل، ایران حق اقدام متقابل را دارد  بنابراین این پاسخ می‌تواند شامل انتقام نظامی باشد که البته نظامیان و مقامات امنیتی باید در مورد آن اظهارنظر کنند اما بی‌شک راه‌های دیگری نیز برای محکوم و پاسخگو کردن دولت یاغی امریکا وجود دارد.  حمله پهپادی به خودروی حامل سردار سلیمانی بی‌شک مصداق بارز تروریسم دولتی است و مقامات دستگاه سیاست خارجی کشور باید هر چه سریع‌تر پرونده شکایت خود را علیه ایالات متحده تنظیم کرده و این کشور را در دادگاه‌های بین‌المللی به چالش کشیده و مجبور به پرداخت غرامت کنند.شکایت به سازمان ملل و درخواست از دبیرکل این نهاد بین‌المللی برای محکومیت اقدامات تروریستی امریکا از دیگر اقدامات دیپلماتیک و اثرگذاری است که موفقیت درآن می‌تواند بیش از پیش اعتبار بین‌المللی امریکا را خدشه‌دار کرده و حقانیت ایران در جامعه بین‌المللی را به تصویر بکشد.

 

ارسال نظر