چرا چین به دنبال تقویت نفوذ در یمن است؟

۱۳۹۸/۰۹/۳۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۶۲۲

میدل ایست نیوز|

 «چانگ جون»، نماینده دایم چین در سازمان ملل متحد در 22 نوامبر گذشته به بیان دیدگاه پکن درخصوص آینده یمن پس از پایان یافتن درگیری‌ها در این کشور پرداخت، وی در این بیانیه رسمی، از جامعه جهانی خواست برای بهبود شرایط معیشتی، کمک‌هایی را به کشور یمن اختصاص دهند و در این باره یمن را به عنوان مثالی برای موضع‌ چین مطرح کرد که از توسعه به عنوان راهکاری فعال در صلح و ثبات کشورهایی که درگیر جنگ داخلی هستند، استفاده می‌کند.

این سخنان چانگ جون که به بیان مواضع چین در لزوم راهکار سیاسی جنگ یمن پرداخت، در حالی مطرح می‌شود که پکن حضور خود در یمن را توسعه بخشیده است اما از آنجا که چین شراکت راهبردی با عربستان، ایران و امارات دارد، با احتیاط از دولت یمن حمایت می‌کند دولتی که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده است.

چین در عین حال کانال‌های ارتباطی با الحوثی‌ها و شورای انتقالی جنوب را حفظ کرده است و برای توسعه نقش اقتصادی خود در یمن و در ادامه تقویت نفوذ خود در دریای سرخ، مناسبات تنگاتنگ خود با گروه‌های یمنی درگیر را افزایش و مورد تقویت قرار داده است.

  ایجاد نفوذ

از زمان ابتدای جنگ داخلی در یمن، چین رسما دولت «عبدربه منصور هادی» را مورد تایید قرار داد و در قطعنامه سال 2015 میلادی سازمان ملل که در محکومیت اقدامات حوثی‌ها صادر شد، به این قطعنامه رای مثبت داد.

در همین رابطه، دولتمردان چینی به‌طور منظم با اعضای دولت منصور هادی مانند «علی محسن الاحمر» معاون وی دیدار می‌کنند همچنین با گروه الاصلاح، شاخه یمنی

اخوان المسلمین نیز همکاری کردند.

چین در قبال حمله نظامی ائتلاف عربی به رهبری عربستان موضعی میانه در مقایسه یا موضع روسیه و امریکا اتخاذ کرد؛ از یک سو نه همانند روسیه از رفتار عربستان انتقاد کرد و نه مانند امریکا نسبت به موفقیت اقدامات نظامی ائتلاف عربی اظهار خوشبینی کرد.

چین با وجود حمایت از دولت منصور هادی، رابطه‌ای دوستانه با حوثی‌ها و شورای انتقالی جنوب برقرار کرد.

در همین راستا، روزنامه‌نگاری یمنی که از نزدیک مناسبات چین با گروه‌های یمنی را پیگیری می‌کند، ضمن اشاره به دیدارهای منظم «کانگ یونگ»، سفیر چین در یمن با گروه‌های مختلف این کشور اظهار داشت: «چین از نیروهای جمهوریت در دوران جنگ داخلی شمال یمن در سال‌های 1962 تا 1970 میلادی حمایت می‌کرد که این امر در شکل‌گیری رابطه با حوثی‌ها کمک کرد، به‌طوری که پکن در گفتمان غیررسمی خود نیروهای جمهوری را گذشتگان و اسلاف حوثی‌ها توصیف می‌کنند.»

اما درخصوص مناسبات تاریخی چین با شورای انتقالی جنوب یمن، «احمد عاطف»، از دیپلمات‌های سابق یمنی می‌گوید: «ارتباط ایدئولوژیکی ویژه رییس جنوب یمن با ایدئولوژی مائویی به دهه 70 میلادی باز می‌گردد که سنگ‌بنای مناسبات شورای انتقالی کنونی جنوب یمن با چین به شمار می‌رود اما این مناسبات به معنای حمایت چین از استقلال جنوب یمن نیست بلکه در راستای تقسیم قدرت با دولت منصور هادی است.»

  نخست اقتصاد

برعکس کشورهایی مانند عمان و روسیه که رویکردهای چندبُعدی در قبال جنگ داخلی یمن دارند، چین از مناسبات تنگاتنگ خود با طرف‌های درگیر در یمن برای میانجیگری استفاده نکرده است بلکه به جای آن، این مناسبات را در راستای سرمایه‌گذاری در یمن به‌کار گرفته است به‌طوری که چین، یمن را در ابتکار «یک کمربند - یک جاده» خود جای داده و برای مشارکت در بازسازی اقتصادی این کشور اعلام آمادگی کرده است.

در همین ارتباط، «محمد باهارون»، مدیرکل مرکز پژوهش‌های سیاسی دوبی با اشاره به سرمایه‌گذاری‌های چین در زمینه پالایشگاه و شیرین‌سازی آب اظهار داشت: «این سرمایه‌گذاری‎ها می‌توانند موفق باشند چرا که شرکت‌های چینی به علت سرعت تحویل و بهای پایین رقابتی نزد مردم یمن از احترام و مقبولیت برخوردار هستند.»

در همین حال، دولت منصور هادی تلاش می‌کند تا در زمینه نفت و گاز و احیای توافق‌نامه‌های قدیمی با چین که به دلیل جنگ متوقف شده است، به جذب سرمایه‌گذاری‌های این کشور اقدام کند، آمادگی چین برای سرمایه‌گذاری در یمن در دوره بحران سیاسی موجب افزایش قدرت نرم این کشور در سراسر یمن و تقویت رابطه آن با همه گروه‌های درگیر یمنی می‌شود.

در پایان باید گفت هدف چین از تلاش‌های خود برای سرمایه‌گذاری در یمن و ارتباط با گروه‌های مختلف این کشور به این دلیل است که پکن به یمن به عنوان دروازه‌ای برای ورود به دریای سرخ و تقویت نفوذ خود در خاورمیانه نگاه می‌کند به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود چین در ماه‌های آتی حضور خود در یمن را تعمیق بخشد.

 

ارسال نظر