اپوزیسیون سیاسی و چالش‌های کنونی عراق

۱۳۹۸/۰۸/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۶۹۶۲

عبدالرحمن فتح‌الهی|  کارشناس مسائل عراق|

با تداوم شرایط سیاسی متشتت، نامطلوب و متزلزل این روزهای عراق به واسطه استمرار اعتراضات مردمی، روز به روز جای خالی اهرمی به نام اپوزیسیون سیاسی در ساختار قدرت این کشور بیشتر احساس می‌شود. چرا که این اهرم (اپوزیسیون) با کارکردهای متفاوت خود می‌توانست به شیوه‌های گوناگون عراق را از چالش یا به تعبیری بن بست کنونی خلاصی بخشد یا حداقل باعث تعدیل شرایط شود.

در این راستا قبول و پذیرش یک حزب سیاسی به عنوان جریان اپوزیسیون در ساختار سیاسی کشوری مانند عراق می‌تواند این بستر و زمینه را ایجاد کند که دیگر احزابی که منتقد، البته راستین شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خدماتی در این کشور هستند با در پیش گرفتن جریان اپوزیسیون سیاسی، دولت را وادار به تغییر و تحول در جهت بهبود شرایط و اوضاع کنند؛ شرایطی که اکنون بیش از هر چیزی می‌تواند دموکراسی نوپای عراقی را به واسطه فساد گسترده و فراگیر، محاصصه (سیاست سهمیه بندی)، ناتوانی در بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی، افزایش اشتغال، کم کاری فاحش در رسیدگی به وضعیت خدماتی و نظایر آن خشک کند.

البته با آغاز اعتراضات مردمی در عراق از همان اولین روز ماه اکتبر، احزاب و جریان‌های سیاسی به دنبال کسب وجه‌های مخالف با سیاست‌های دولت عادل عبدالمهدی بوده و خواستار نشان دادن چهره‌ای اپوزیسیون از خود برای تداوم حیات سیاسی‌شان هستند؛ حتی احزابی تا پیش از آغاز تظاهرات مردمی در عراق خود را صاحب دولت می‌دانستند. اما این نوع از جریان اپوزیسیون بیش از آنکه نشان از ترقی سیاسی و رشد دموکراسی این احزاب داشته باشد، بدون شک حکایت از فرصت‌طلبی سیاسی آنها دارد.  از این رو در کنار کارکردهای جریان اپوزیسیون باید این واقعیت مهم را هم یاد آور شد که اگر یک جریان اپوزیسیون در ساختار عراق به عنوان یک واقعیت انکار‌ناپذیر از جانب شحصیت‌های سیاسی، احزاب و به خصوص دولت پذیرفته شود، مانع از آن خواهد شد که هرج و مرج و صد‌البته فرصت طلبی، موج‌سواری و سوءاستفاده جریان‌های سیاسی دیگر در تسویه حساب با دولت شکل گیرد. این مهم در رابطه با واقعیات کنونی عراق بیشتر به چشم می‌آید. چون در طول بیش از 40 روزی که از جریان اعتراضات مردمی در عراق می‌گذرد، هر جریان و حزب سیاسی تنها با فضای‌سازی رسانه‌ای و سوءاستفاده از احساسات قومی، دینی و نظایر آن، شرایط را برای تداوم و تشدید اعتراضات خیابانی مردم شکل داده‌اند، آن هم در جامعه‌ای مانند عراق که به واسطه حضور طیف گسترده و متنوعی از اقوام و مذاهب به راحتی می‌توان با هر ترفند و به هر نامی اعتراضات را سمت وسو داد، تا از این طریق فشارهای خود را به دولت برای انجام خواسته‌هایشان به وجود آورند، بدون آنکه دغدغه‌ای برای حل اساسی مشکلات عراق داشته باشند یا راه‌حلی برای برون رفت این کشور از چالش‌های کنونی ارایه کنند. این جریانات در حال حاضر تمام هم و غم و تمرکز خود را به استعفای دولت عادل عبدالمهدی و برگزاری انتخابات پارلمانی زود هنگام گذاشته‌اند.

لذا پیرو نکات یاد شده آن چه امروز، عراق در قالب اهرمی به نام جریان راستین اپوزیسیون به آن نیاز دارد، برقراری دیالکتیکی درست میان قدرت حاکمه و جریان منتقد است که می‌تواند ساختار سیاسی دولت بغداد را نسبت به شناسایی و رفع مشکلات تواناتر کند. اگر چه همواره دیالکتیک جریان اپوزیسیون با دولت حاکم یک نسبت رقابتی است. چرا که یکی از نتایج این جبهه و جریان اپوزیسیون تشکیل «دولت در سایه» خواهد بود که می‌تواند ابزار اپوزیسیون برای نظارت هر چه بهتر و دقیق‌تر بر عملکرد دولت و ارزیابی حرفه‌ای آن به شمارآید.  در کنار آن اگر بپذیریم که وظیفه جریان اپوزیسیون سیاسی، البته در یک ساختار دموکراتیک، طراحی و اجرای فرآیندی است که می‌کوشد از گرفتار شدن دولت منتخب مردمی در فضای اتوکراسی فردی یا احیانا الیگارشی حزبی جریان‌های پیروز در انتخابات جلوگیری کند، می‌توان گفت اپوزیسیون با این کارکرد، یک فرصت برای تعالی، رشد و ترقی ساختار سیاسی حاکم و مهم‌تر از آن پررنگ‌تر شدن فرهنگ دموکراسی است. اینها علاوه بر آن است که اپوزیسیون در هر جامعه‌ای می‌تواند به عنوان راه‌حلی به منظور ایجاد انسجام در تحولات و تکاپوی‌های اجتماعی، به‌ویژه در سامان‌دهی به نحوه اعتراضات مردمی تبلور یابد. این کارکرد اپوزیسیون یقینا برای جامعه‌ای مانند عراق که تا به اکنون تمامی اعتراضات مردمی آن در سایه کم کاری‌های دولت مرکزی بغداد در طول سال‌های گذشته بدون انسجام، شاکله درست و نهایتا بدون هیچ‌گونه دستاورد و خروجی ملموسی بوده است، اهمیت بسزایی خواهد داشت. اتفاقا حضور یک جریان اپوزیسیون رسمی می‌تواند علاوه بر انسجام و قدرت‌گیری در انتقادات اجتماعی از برخی تجربیات تلخ گذشته مانند کشته یا مجروح شدن افراد جامعه در درگیری با نیروهای امنیتی نیز جلوگیری کند؛ تجربه‌ای که در طول سال‌های اخیر نمونه‌های بسیار زیادی از آن در عراق روی داده است، به‌ویژه اعتراضات اخیر عراق که از همان روز اول ماه اکتبر تا به اکنون آمار کشته‌ها و زخمی‌های زیادی برجای گذاشته است. اما اگر جریان اپوزیسیونی وجود داشت، می‌توانست به عنوان پل ارتباطی میان جامعه و ملت عراق با ساختار سیاسی عمل کند و نهایتا کار به این میزان از خشونت و خون‌های ریخته‌شده کشیده نمی‌شد.

 

ارسال نظر