نکاتی پیرامون تحریم و آینده ایران

۱۳۹۸/۰۵/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۱۰۴۱
نکاتی پیرامون تحریم و آینده ایران

عباس ملکی|دکتری مدیریت استراتژیک|

سال 1398 با حوادث تکان‌دهنده‌ای آغاز شد. نخست اینکه سیل‌های متعدد و ویرانگری رخ داد و بعضی هم‌وطنان جان خود را از دست دادند، بعضی بی‌خانمان شدند و بعضی صدمه بسیار دیدند. مدیریت بحران سیل نخستین چالش دولت در سال جدید بود. چالش دوم مساله تشدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران بود. دولت آمریکا که در 1397 رسماً از برجام خارج شد، در سال جاری تحریم‌های جدید و سختی علیه ایران اعمال کرد. نظر به اهمیت این مساله در سیاست خارجی ایران، در بخشی از این یادداشت، می‌خواهم نکاتی را پیرامون آن گوشزد کنم.

رفتار آمریکا از ابتدای ایجاد روابط ایران و آمریکا در 1850 م تا کنون در سه دسته زیر جای می‌گیرد:

1- نیروی سوم: از 1850 تا 1953 م، دولت آمریکا درصدد ایجاد روابط دوستانه، نزدیک و همه‌جانبه با ایران بود. ایران به‌دلیل منابع سرشار نفت و سپس گاز، تسلط بر خلیج فارس و نزدیکی با روسیه و سپس اتحاد شوروی، در سیاست خارجی آمریکا کشور تأثیرگذاری بوده و هست. به همین دلیل، کمک‎های آمریکا به ایران در پس از جنگ جهانی دوم در چارچوب اصل 4 ترومن و طرح مارشال ادامه یافت.

2- نیروی هژمون: از 1953 تا 1979 م، پس از کودتای 28 مرداد 1332، ایالات متحده دریافت که می‌تواند نیروی بلامنازع در منطقه خلیج فارس و خصوصاً ایران باشد. به همین دلیل، رفتار تشویق‌آمیز و یاری‌دهنده این کشور به ایران، به رفتار تحکم‌آمیز و همه‌جانبه‎خواه تبدیل شد. هرچند شاه و دولت‌های ایران در آن دوران بعضاً با خواسته‌های آمریکا مخالفت‌های لفظی می‌کردند، اما در واقعیت، هر آنچه آمریکا در مسائل مختلف ـ- خصوصاً در مورد اتحاد شوروی، قیمت و تولید نفت و مساله اعراب و اسراییل ـ- در نظر داشت، بدون کم و کاست، توسط ایران اجرا می‎شد.

3- نیروی مخالف: از 1979 م تا کنون را دربر می‌گیرد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در بُعد خارجی، غلبه بر استعمار و به‌خصوص علیه آمریکا بود. در ایران، سیاست‌گذاران همواره به رفتار و اهداف آمریکا در منطقه آسیای غربی به دیده شک می‌نگریستند. در واشنگتن نیز جریانات مختلف درون جمهوری اسلامی ایران، به‌صورت کلی، به عنوان مخالفین تسلط آمریکا در منطقه و مخالف با همکار استراتژیک آمریکا در منطقه، یعنی اسراییل، ارزیابی می‌شدند. از همین رو، از ابتدای انقلاب تاکنون، علی‌رغم تماس‌ها و مذاکرات متعدد، روابط بین ایران و آمریکا هیچ‌گاه عادی نشد و موانع به‌صورت جدی از میان برنداشته نشد. اکنون در چهلمین سال انقلاب، ما همچنان همان مشکلات و موانعی را با واشنگتن داریم که در گذشته داشتیم. در عین حال، رویکرد رییس‌جمهور جدید آمریکا مطمئناً تفاوت‌های اساسی با اسلاف خود دارد. گرایش او و همکارانش به رفتارهای راست افراطی و به نوعی سرسپردگی به صهیونیسم جهانی عیان است. اکنون با نسل جدیدی از رهبران کشورهای عربی مواجه هستیم که دیگر همکاری با اسراییل را کفر نمی‌دانند، بلکه تحت تأثیر جریان سیاسی مسلط غرب، ایران را مایه تهدید کشورهای خاورمیانه می‌دانند.

آنچه تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران را بیشتر بااهمیت می‌کند، این است که این بار تمرکز تحریم بر دو بخش اساسی اقتصاد ایران، یعنی نفت و پول، است. برایان هوک، رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجة آمریکا، هفتم نوامبر (16 آبان) در یک کنفرانس خبری به آخرین تحولات مربوط به تحریم ایران پرداخت. بخش عمدة صحبت‌های او بر نفت و کشتیرانی متمرکز بود. او توضیح داد با توجه به قطع دسترسی نفتکش‌های ایرانی به بیمه‌های بین‌المللی، آنها مجبور هستند از بیمه‌های داخل ایران استفاده کنند. در حالی که هزینه اولیة پاسخگویی به سوانح نفتی و پاکسازی محیط، به گفته او، می‌تواند از صدها میلیون دلار تا میلیاردها دلار باشد. هوک گفت اگر جرایم و هزینه‌های دادرسی (احتمالاً در اثر شکایت افراد آسیب دیده از آلودگی) اضافه شود، هزینه‌ها از این هم بالاتر می‌رود. او هشدار داد بیمه‌های ایرانی نمی‌توانند از پس چنین هزینه‌هایی برآیند و کشورها، بنادر، مسوولین کانال‌ها و شرکت‌های خصوصی مشتری نفت ایران خود مجبور به پرداخت هزینه‌ها خواهند بود.

این سوال اصلی نیست. هوک در واقع می‌خواهد مشتریان نفت ایران را از ضعف بیمه‌های ایران در پوشش هزینه‌های سرسام‌آور نشت نفت بترساند. او با اشاره به حادثه نفتکش سانچی می‌گوید حوادث دریایی اتفاق بعیدی نیست، پس برای یک تخفیف کوچک خودتان را در معرض خطرات پرهزینه قرار ندهید. آیا آنچنان که هوک می‌گوید بیمه‌های ایران توان پرداخت هزینه‌های سوانح نفتی را ندارند؟

اگر به بخش‌های دیگر تحریم و رفتار ایران بپردازیم، متوجه خواهیم شد که آنچه این بار در صحنه میدانی دیده می‌شود، آن است که برنامه مشخصی برای مقابله با تحریم آمریکا وجود ندارد. گرچه ترامپ و اطرافیانش نتوانستند جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی را به زانو درآورند، اما در طرف دیگر، این سوال همچنان مطرح است که چرا کشور برنامه‌ریزی دقیق و مشخص برای مقابله با چنین تحریمی نداشت و ندارد. در فاصله سال‌های 2015 تا 2018 م، چرا بیشتر به بحث‌های داخلی پرداختیم؟ چرا برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی، به سرمایه‎گذاران خارجی مجوز اقامت پنج‌ساله می‎دهیم؟ چرا وزارت نفت بیشتر به‌دنبال ابداع یک نوع قرارداد جدید در صحنه توافق‌های نفت و گاز با شرکت‌های بین‌المللی بود و به‌جای آن، پروژه‌ها را زودتر راه‌اندازی نکرد؟ چرا همه ما به‌دنبال آن بودیم که وزیر نفت را در عقد قراردادهای نفتی محدود کنیم؟ چرا کسی این کار را برای مسوولان معدن نکرد؟ مگر نه این است که دست تصمیم‌گیران باید برای مانور دادن و انعطاف و رسیدن به منافع بهینه در برابر شرکت‌های خارجی باز باشد؟

مشخص نیست که چرا دولت ایران توجه و دقت لازم را در موضوع سیاست‌گذاری‌های مربوط به مطالعه زمین‌شناسی کشور، عملیات لرزه‎نگاری، اکتشاف، توسعه میدان، استخراج، تولید، انتقال، صادرات و یا پالایش، خطوط لوله و مخابرات ندارد. در عین حال که وزارت نفت تلاش خود را برای ادامه فعالیت‌ها انجام می‎دهد، تردیدی نیست که این بخش از فعالیت‌های کشور نیازمند توجه جدی‎تر و همچنین سیاست‌گذاری در رده‌های بالاتر است. سیاست‌گذاری انرژی در ایران اگر جدی گرفته شده بود، در دوران تحریم می‌توانستیم همه‌جانبه‌تر با موانع خارجی و ضعف‌های داخلی برخورد کنیم.

این متن کوتاه در پی آن بود که نشان دهد، راه‌حل توسعه کشور، توجه جدی و عمیق به بخش نفت و گاز است. در این بخش نیاز به سرمایه‌گذاری به‌شدت احساس می‌شود. توصیه می‌شود که بخش نفت و گاز در سطحی بالاتر از دولت مورد توجه قرار گیرد. مواردی که می‌تواند در دستور کار قرار گیرد عبارتند از:

- آیا از سرمایه‌های کوچک داخل کشور می‌توان به سرمایه‌های بزرگ مورد نیاز پروژه‌های نفت و گاز رسید؟

- چگونه از سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم؟

- جذب سرمایه‌های خارجی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم چگونه انجام‌پذیر است؟

- قراردادهای نفت و گاز چگونه می‌توانند برای طرف خارجی جذاب‌تر شوند؟

- منابع مشترک ایران با همسایگان با چه فرآیندی دنبال شود؟

- دانش و فناوری نفت و گاز تا چه اندازه بومی شده است و چگونه ادامه پیدا کند؟

- ازدیاد برداشت و مبارزه با پدیده پیری مخازن نفت و گاز چگونه امکان‌پذیر است؟

- دانشگاه‎ها چگونه می‌توانند به روند توسعه نفت و گاز کمک کنند؟

- چگونه با الزامات مربوط به محدودسازی گازهای گلخانه‎ای برخورد کنیم؟

- با افزایش تولید از مخازن نفت و گازهای غیرمتعارف چگونه روبه‌رو شویم؟

- با ضوابط جدید سازمان بین‎المللی دریانوردی مبنی بر محدود نمودن میزان سولفور همراه با سوخت کشتی‌ها از 5/3 به 5/. درصد چه کنیم؟

- با توجه به تحریم حمل و نقل نفت خام و میعانات گازی ایران، برای حمل تولیدات خود به کشتی و نفتکش‎های جدید نیازمندیم؟

- اکتشافات جدید در 2018 م به حدود 10 میلیارد بشکه در سراسر جهان رسید. چقدر اکتشافات جدید در ایران داشتیم؟

- آیا همچنان در اوپک بمانیم؟

- شکاف میان مدیریت بخش‌های نفت و گاز در تهران و مناطق نفت‌خیز را چگونه مدیریت کنیم؟

- افزایش روزانه مصرف بنزین و محدود بودن تولید پالایشگاه‌هایمان را چگونه تدبیر کنیم؟

- انباشت بدهی‌های به پیمانکاران به‌خصوص در بخش حفاری را به چه صورت حل کنیم؟

- چرا این قدر یادداشت تفاهم و یا رئوس تفاهم (HOA) داریم؟

- آیا می‌توان تحریم‌های آمریکا را از طریق روش‌ها و راهکارهای صادراتی و فروش نفت دور زد؟

- آیا بهتر است منتظر سازوکار ویژه اروپا (SPV) باشیم و یا سازوکار ویژه انسان‎دوستانه (HSPV) این قاره را بپذیریم؟

- آیا می‌توان از ظرفیت بالای پایانه‎های نفتی عراق برای صادرات نفت ایران استفاده کرد؟

منبع:مرکز بررسی‌های استراتژیک

 ریاست جمهوری

 

ارسال نظر