امید به زندگی به تمامی ابعاد سلامت وابسته است

۱۳۹۸/۰۲/۰۵ - ۰۰:۴۳:۰۱
کد خبر: ۱۴۳۱۲۱

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های توسعه امید به زندگی است. این مقوله نشان می‌دهد مردم هر جامعه‌ای بر پایه میزان توسعه‌یافتگی آن کشور چند سال امید به زنده ماندن دارند. پژوهشگر ایرنا در این خصوص با «پیمان ابهریان» عضو هیات علمی و مدیر گروه توانبخشی شناختی پژوهشکده علوم شناختی گفت‌وگو کرده است.

  در مساله امید به زندگی چه عواملی تاثیرگذار هستند؟

یکی عواملی که باعث مرگ و میر افراد می‌شود و دیگری موضوعی که اختلال‌هایی را در افراد ایجاد می‌کند و این 2 عامل بر جنبه‌های جسمانی و روانی افراد تاثیر می‌گذارند.

  در ایران امید به زندگی از 56.6 درصد در 1356 به 75 در 1396 رسیده است. چه عواملی را موثر می‌دانید؟

عواملی که باعث افزایش امید به زندگی در کشور شده را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. یکی اینکه امروزه خدمات پزشکی در کشور پیشرفت پیدا کرده است. به خصوص در زمینه قلب و عروق و مغز و اعصاب پیشرفت‌هایی به دست آمده که جلوی بسیاری از این مرگ و میرها گرفته شده است. مساله دیگر که با امید به زندگی ارتباط پیدا می‌کند، مقوله ذخیره شناختی است؛ یعنی اینکه افراد چه سطح تحصیلاتی باید داشته باشند، چه میزان مطالعه کنند، چه اندازه فعالیت‌های فرهنگی، ورزشی و ... داشته باشند و ... اینها امکاناتی هستند که باعث می‌شود امید به زندگی در یک جامعه بالا برود. در واقع توانمندی شناخت باعث می‌شود که افراد به سالمندی برسند، زندگی موفقیت آمیزتر و در نتیجه امید به زندگی بهتری هم خواهند داشت.

 آِیا در جهت جلوگیری از عواملی که سطح امید به زندگی را پایین می‌آورد موفق عمل کرده ایم؟

یکی از این مسائل تصادف است. در ایران میزان تصادف‌ها و مرگ و میرهای ناشی از آن، آمار بالایی دارد که اگر بتوانیم این مساله را کنترل کنیم، خواهیم توانست امید به زندگی در کشور را بالاتر ببریم. موضوع دیگر اعتیاد به شمار می‌رود که به سبب عوارضی که در افراد ایجاد می‌کند، مرگ و میر نیز به دنبال دارد و امید به زندگی را کاهش می‌دهد. از این رو با راهکارهایی مناسب می‌توان امید به زندگی را افزایش داد. مساله دیگر آلودگی هوای ناشی از صنعت و خودرو است که ارایه راهکارها در این حوزه امید به زندگی در کشور را افزایش می‌دهد. در واقع ما در حوزه فاکتورهای عفونی و واگیردار موفقیت خوبی به دست آورده‌ایم اما مساله‌ای همچون سرطان که ناشی از همین آلودگی‌ها بوده، هنوز کاهش پیدا نکرده است، گرچه در زمینه درمان آن موفقیت‌هایی داشته‌ایم. بنابراین ایران در زمینه درمان و توانبخشی پیشرفت‌هایی داشته است. به ویژه در زمینه شناختی که در سال‌های گذشته مطرح نبود اما امروزه کلینیک مغز و شناخت تاسیس شده است و در این حوزه فعالیت می‌کند. البته در زمینه پیشگیری ضعف داشته‌ایم به جز پیشگیری عفونی که موفق بوده‌ایم. یکی از مهم‌ترین مشکل‌های کشور چاقی بوده که رو به افزایش است. اگرچه ما درمان‌ها را بهتر کرده‌ایم و امید به زندگی بالا رفته اما در زمینه پیشگیری موفقیت آنچنانی نداشته‌ایم و اگر این مورد هم با مساله درمان و توانبخشی همسو کنیم بطور قطع امید به زندگی در کشور بالاتر خواهد رفت.

  منظور از توانبخشی برای بالا بردن امید به زندگی چیست؟

به جز پیشگیری و درمان باید به مساله توانبخشی نیز اهمیت بدهیم. بنابراین برای امید به زندگی همراه با سلامت باید اهمیت زیادی به حوزه توانبخشی به خصوص توانبخشی ذهنی و شناختی بدهیم. برای نمونه عملکردهای مغزی در سالمندان بر اثر افزایش سِن دچار افت می‌شود و در تصمیم‌گیری‌های خود اختلال دارند و نمی‌توانند بطور مستقل کارهای خود را انجام دهند و ما مجبور می‌شویم یک شخص یا یک تیم برای پرستاری از او به کار بگیریم و سرمایه‌ای اضافه بگذاریم. در صورتی که اگر ما این هزینه را صرف توانمندسازی شخص کنیم و وقتی که مستعد ازکار افتادگی است بر روی آموزش، تقویت تمرکز و حافظه، عملکردهای حرکتی و ... شخص کار کنیم، باعث می‌شود که ما در حوزه سالمندان مانع از این شویم که این افراد زودتر به طرف آسیب بروند و بتوانند به صورت مستقل کارهای خود را انجام دهند.

  این روزها دیگر نرخ امید به زندگی را شاخصه توسعه در هر کشور نمی‌دانند و چیزی که به آن توجه می‌کنند «امید به زندگی توأم با سلامت» است. مساله سلامت در ایران چه جایگاهی دارد؟

ما باید سلامت را تعریف کنیم زیرا این مقوله تنها نداشتن بیماری نیست؛ یعنی باید از بُعد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت را مد نظر قرار دهیم. با توجه به این مساله در ایران سلامت از لحاظ جسمی تا حدودی بهتر شده است اما گاهی مشکلاتی و مسائل غیر پیش بینی که به وجود می‌آید باعث می‌شود که به سلامت روانی آسیب وارد شود. بنابراین برای اینکه ما امید به زندگی همراه با سلامت داشته باشیم، نیاز به توجه و فعالیت‌هایی بیشتری داریم.

  دولت‌ها چه نقشی در بالا رفتن نرخ امید به زندگی در کشور دارند؟

تمامی سیاست‌گذاری‌های کلان در حوزه عوامل بالا برندهِ نرخ امید به زندگی در کشور برعهده دولت است. برای نمونه در حوزه پیشگیری باید دولت وارد عمل شود زیرا مساله‌ای نیست که بخش خصوصی از عهده آن بربیاید زیرا دولت باید هزینه‌های آن را پرداخت کند. در کشورهای دیگر سازمان‌های بیمه‌گر برای اینکه هزینه‌های خود را پایین بیاورند، در قسمت پیشگیری سرمایه‌گذاری می‌کنند و با این کار در هزینه‌های بعدی صرفه‌جویی می‌شود. به همین ترتیب اگر سیاست‌گذاران و مسوولان این کار را در ایران فرهنگ‌سازی کنند، قدم بزرگی برداشته خواهد شد.

 

 

ارسال نظر