ذخایری که نادیده انگاشته می شوند

۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۷۵۲۵
ذخایری که نادیده  انگاشته می شوند

سیما رفسنجانی نژاد  

با توجه به پتانسیل موجود در ایرانیان خارج از کشور و همچنین امکانات، ظرفیت، سطح و طبقه اجتماعی آنان، انتظار می‌رود که ایرانیان خارج از کشور بتوانند تصویری مثبت از کشور ارایه دهند که به نفع منافع ملی ایران عمل کند و نقش مهمی در «دیپلماسی عمومی» کشور ایفا نمایند.  شناخت و مطالعه توانمندی علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایرانیان مقیم خارج از کشور یک ابزار ارزشمند سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای تامین و تقویت منافع ملی کشور هست.

1- عناصر اصلی دیپلماسی عمومی نوین و نقش ایرانیان خارج از کشور؛

در گذشته به دلیل شرایط و مقتضیات جهان، حضور ایرانیان خارج از کشور در ورای مرزهای سرزمینی چندان نمی‌توانست منافعی برای کشور داشته باشد، ولی امروزه با کم‌رنگ‌شدن مرزها در فضای انتقال سریع اطلاعات و تسهیل ارتباطات، فاصله‌ها کم‌کم بی‌معنا شده و فرد می‌تواند حضور فیزیکی نداشته باشد، اما تاثیرگذاری داشته باشد و نقش مهمی در دیپلماسی عمومی کشور ایفا کند. تغییر شرایط باعث شده است که مفهومی به نام «دیپلماسی عمومی نوین» شکل گیرد و این مفهوم به نحوی بازتعریف شده که با قلمرو عمومی جدید جهانی سازگار باشد. این دیپلماسی ترکیبی از «تحولات فناوری»، «ایده‌های جدید»، «توانایی‌های شبکه‌ای»، «بازیگران غیردولتی» و «روابط پویا با جامعه مدنی جهانی» بوده و مخاطب آن علاوه بر دولت‌ها، بازیگران قلمرو عمومی داخلی و جهانی هستند. کاربست آن باعث افزایش قدرت نرم یا هوشمندانه یک کشور و توسعه نفوذ آن در عرصه جهانی می‌شود. دولت‌ها در آن نقش هدایت و نظارت‌کننده اصلی دارند، اما از ظرفیت و همکاری بازیگران غیردولتی نیز استفاده می‌کنند.

دکتر حسام‌الدین آشنا، رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، دیپلماسی عمومی را اینگونه تعریف می‌کند: «دیپلماسی عمومی (دیپلماسی مردم‌محور) به معنای کاربرد ابزارهای بین‌فرهنگی و ارتباطات بین‌المللی در سیاست خارجی است و به‌گونه‌ای فراگیر شامل دیپلماسی فرهنگی و ارتباطی می‌شود». مرکز مورو، دیپلماسی عمومی را تاثیرگذاری بر نگرش‌های عمومی برای شکل‌دهی و اجرای سیاست‌های خارجی و شامل ابعادی از روابط بین‌المللی می‌داند که فراتر از دیپلماسی سنتی عمل می‌کند و عواملی نظیر «شکل‌دهی به افکار عمومی در سایر کشورها»، «تعامل میان منافع گروه‌های خصوصی یک کشور با منافع گروه‌های خصوصی در کشوری دیگر»، «برقراری ارتباط بین ارتباط‌گران نظیر دیپلمات‌ها و فرستندگان به خارج» و سرانجام، «فرایندهای ارتباطات میان‌فرهنگی» از جمله؛ عناصر این دیپلماسی هستند. بر اساس تعریف و ویژگی‌های دیپلماسی عمومی نوین، مهم‌ترین عناصر آن عبارت هستند از: 1- برنامه مبادلات فرهنگی و آموزشی، 2- تصویر، رسانه و اعتبار، 3- اقناع، تعامل و گفت‌وگو.

1-1- برنامه مبادلات فرهنگی و آموزشی: این بعد دیپلماسی شامل برنامه مبادله شهروندان جهت دوره‌های آموزشی، مطالعاتی، فرهنگی، علمی، هنری، ورزشی و آموزش زبان، برگزاری نمایشگاه، جشنواره‌های موسیقی، فیلم و غیره می‌شود و کشورهای مختلف روی آن سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. 5 کشور امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و ژاپن در این زمینه پیشگام هستند. میزان تبادل هنرمندان و ورزشکاران، صادرات و واردات محصولات فرهنگی و جشنواره‌ها، مبادلات دانشگاهی و اعزام و دعوت استاد و دانشجو و پژوهشگر حائز اهمیت است.

بسیاری از شاخص‌های دیپلماسی عمومی منجر به تقویت قدرت نرم کشورها می‌شود. به‌منظور اندازه‌گیری و راهنمایی در پیشبرد اهداف قدرت نرم کشورها موسساتی مانند موسسه مشورتی پورتلند فعالیت دارند. در توضیحات اهداف این موسسه آمده است که موفقیت بیش از هر زمان دیگر بستگی به توانایی جذب، ساخت و بسیج شبکه‌های بازیگران برای همکاری با یکدیگر دارد. بر اساس گزارش موسسه پورتلند در خصوص «30 قدرت برتر نرم در سال 2016» توانمندی قدرت نرم کشورها موردبررسی قرارگرفته است. داده‌های عینی به 6 مقوله ظرفیت‌های فرهنگی، دیجیتالی، آموزش عالی، بخش خصوصی، حکومت‌داری و تعامل بین‌المللی تقسیم‌شده است، اما در رابطه با جایگاه ایران در شاخص‌های قدرت نرم، اطلاعات کافی نه از سوی نهادهای ملی و نه از سوی نهادی بین‌المللی منتشرنشده است.

1-2- تصویر، رسانه و اعتبار: در گذشته این مهم بود که یک ملت چه درکی از خود دارد، اما اکنون این مساله مهم شده است که دیگران چه درکی از آن کشور دارند. لذا، نشان یا تصویر یک کشور عبارت است از آنچه مردم دیگر کشورها در مورد آن فکر و احساس می‌کنند. با اهمیت دیپلماسی عمومی نوین، توسعه برنامه مبادلات فرهنگی و آموزشی، اقناع افکار عمومی داخلی و جهانی، پایش افکار عمومی، مدیریت نشانه‌ها و تصاویر، افزایش اعتبار و اعتماد ملی، تعامل و گفت‌وگوی نزدیک‌تر با عرصه عمومی و هماهنگی بین نهادهای دخیل در دیپلماسی عمومی به وظایف اصلی دستگاه دیپلماتیک ملی تبدیل‌شده است.

1-3- اقناع، تعامل و گفت‌وگو: رکن مهم دیگر دیپلماسی عمومی، اقناع، تعامل و گفت‌وگو است. با ظهور قلمرو عمومی جهانی و تنوع و تحول منابع اطلاع‌رسانی زمینه شکل‌گیری شهروندان و افکاری عمومی آگاه به وجود آمده که توجیه، کنترل و اقناع آن نسبت به گذشته سخت‌تر است. بر این پایه، تنها توجه به افکاری عمومی مهم نیست، بلکه مهم‌تر از آن، مشورت و دخالت‌دادن عموم در سیاست‌گذاری‌ها یا اجرای سیاست‌ها است. در فرایند اقناع‌سازی، گفت‌وگو و تعامل با عرصه عمومی اهمیت زیاد دارد. در رویه‌های سنتی دیپلماتیک از کارویژه شنیدن و گفت‌وگو غفلت شده بود، اما در دیپلماسی عمومی نوین این نقطه عزیمت است. در نتیجه، اهداف دولت‌ها، توسعه روابط فردی و نهادی با لایه‌های مختلف قلمرو عمومی داخلی و جهانی به‌منظور تبیین و توجیه سیاست‌ها است. از دیدگاه جوزف نای اکنون فرایند تصویب یک موافقت‌نامه شامل گفت‌وگوی مستمر با نهادهای ذی‌نفع داخلی و بین‌المللی است و این نیازمند هماهنگی از سطح افقی درون‌بوروکراتیک به سطح عمومی روابط درون‌جامعه‌ای است.

2- تجربیات جهانی در زمینه بهره‌گیری از نخبگان سایر کشورها؛

بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد در حالی که سایر کشورها به فکر بهره‌مندی از ظرفیت نخبگان دیگر کشورها در تقویت قدرت اقتصادی، سیاسی و قدرت نرم خود هستند، در کشور ما از ظرفیت متخصصان ایرانی داخل و خارج از کشور به درستی استفاده نمی‌شود. در این بخش، نمونه‌ای از تجربیات جهانی در زمینه چرخش نخبگان و جایگزین‌کردن نخبگان با متخصصانی از سایر کشورها ذکرشده است:

2-1- الگوی کره جنوبی و کانادا: این کشورها با جایگزین‌کردن نخبگان از سایر کشورها، خلأ مهاجرت متخصصان خود را جبران کرده و مانع این پدیده واقعی، طبیعی و اجتناب‌ناپذیر نمی‌شود. بطوری‌که بر اساس شواهد در مقاطع تخصصی به ازای هر یک نفر که از کانادا به امریکا مهاجرت می‌کنند، ٤ نفر متخصص شایسته از اقصی نقاط جهان از کشورهای درحال‌توسعه به این کشور پذیرفته می‌شوند.

2-2- استارتاپ‌‌های آلمانی: در سال 2016م حدود 43 درصد از استارتاپ‌های آلمانی توسط افراد غیرآلمانی تاسیس‌شده است.

2-3- قانون ویزای کارآفرینان در اروپا: اتحادیه اروپا برای استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت کارآفرینان خبره در سراسر دنیا، برنامه‌های خاصی را طراحی و به اجرا گذاشته است. قانون ویزای کارآفرینان یکی از این برنامه‌ها است.

2-4- برنامه ویزای استارتاپ ایتالیا: این برنامه روش جدیدی را برای صدور ویزای خوداشتغالی برای شهروندان غیراتحادیه اروپا که قصد راه‌اندازی استارتاپ نوآورانه در ایتالیا دارند، معرفی کرده است.

2-5- پول در ازای انتقال کسب‌وکار به شیلی: دولت شیلی برای ترغیب کارآفرینان بالقوه برنامه‌ای را به اجرا گذاشته است. به این شکل که در ازای ارایه مبلغ 40 هزار دلار به کارآفرینان از آنها می‌خواهد کسب‌وکار خود را برای مدت 6 ماه به شیلی منتقل کنند. این برنامه دولتی نه‌تنها سهامی را از کارآفرینان دریافت نمی‌کند، بلکه شرایطی را برای شبکه‌سازی با دیگر کارآفرینان و سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند. کشور شیلی با این هدف به دنبال آن است که بتواند به قطب نوآوری‌های فناورانه تبدیل شود و از ظرفیت‌های موجود در داخل کشور خود برای رسیدن به این هدف استفاده کند.

2-6- سنگاپور: به‌منظور جبران کمبود نیروی فنی ماهر دو رویکرد کلی را مدنظر قرار داده است؛ اول اینکه قوانین انعطاف‌پذیرتری برای مهاجرت به این کشور وضع کرده است تا راحت‌تر بتوان نیروی ماهر خارجی جذب کرد. دوم اینکه کارهایی را به افراد خارج از کشور برون‌سپاری می‌کند.

2-7- ویزای مقیاس‌پذیری و استارتاپی اسلواکی: برای شرکت‌های نوآورانه این امکان را فراهم می‌کند تا متخصصانی را در حوزه IT و سایر زمینه‌های خاص از کشورهای جهان سوم که در بازار محلی در دسترس نیستند، در مدت 2 هفته استخدام کنند. این نیروها به گسترش توزیع محصولات موجود شرکت‌ها به بازارهای خارجی و کمک به شرکت‌ها برای معرفی محصولات و خدمات جدید کمک می‌کنند.

2-8- استارتاپ‌های حوزه ویزا و گردشگری برای کارآفرینان هندی در پرتغال: پرتغال با این اقدام تسهیلاتی را برای ورود راحت‌تر شرکت‌های هندی به اروپا درنظر گرفته است.

2-9- پروژه اراسموس برای کارآفرینان جوان: برنامه‌ای است که به‌منظور مبادله تجربه کارآفرینی و مدیریت درنظر گرفته‌شده است. به این صورت که با تسهیل شرایط اقامتی کارآفرینان مجرب ساکن سایر کشورها سعی می‌شود تبادل دانش و تجربه بین این افراد و کارآفرینان جوان راحت‌تر صورت بپذیرد.

3- چالش‌های پیش‌رو همکاری با ایرانیان خارج از کشور و راه‌کارهای پیشنهادی؛

3-1- فقدان آمار و اطلاعات در رابطه با ایرانیان فعال خارج از کشور در حوزه‌های مختلف

با توجه به اینکه دیپلماسی عمومی نوین ترکیبی از «تحولات فناوری»، «ایده‌های جدید»، «توانایی‌های شبکه‌ای»، «بازیگران غیردولتی» و «روابط پویا با جامعه مدنی جهانی» است، ضرورت شناخت بازیگران مختلف که در حوزه‌های مختلف مرتبط با قدرت نرم و دیپلماسی عمومی فعالیت می‌کنند، وجود دارد، اما نتیجه مطالعات نشان می‌دهد که در بسیاری از شاخص‌های دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، ایران با کمبود داده و آمار روبه‌روست. نظر به عدم وجود مرجع رسمی و بانک اطلاعاتی برای دستیابی به آمار و اطلاعات رسمی از ایرانیان شاغل در خارج از کشور مشتمل بر تعداد و میزان پراکندگی آنان در کشورهای خارجی، نوع مشاغل تحت تصدی آنان و ... و همچنین در راستای نیل به اهداف و اجرای آن بخش از سیاست‌های دولت تدبیر و امید در زمینه ایجاد بستر لازم به‌منظور برخورداری ایرانیان شاغل در خارج از کشور از حمایت‌ها و مزایای مصرح قانونی، سایت «بانک اطلاعات ایرانیان شاغل در خارج از کشور» از سال 1394 شروع به فعالیت نموده است، اما همچنان به دلیل ضعف منابع آماری، گاهی در محافل رسانه‌ای، تحلیل‌هایی در خصوص شرایط بحرانی کشور در حوزه‌هایی مانند مهاجرت نخبگان، فرار مغزها، کاهش ضریب هوشی و نظایر آن ارایه می‎شود که موجب شکل‌گیری مباحثی جدی و چالش‌برانگیز در محافل سیاستی و تخصصی شده است. این در حالی است که بسیاری از تحلیل‌های ارایه‌شده در رسانه‌ها مبتنی بر برداشت‌های شخصی و تجربیات محدود افراد است که ممکن است تطابق کافی با واقعیات نداشته و یا از دقت کافی برخوردار نباشد. همچنین، در بسیاری از ارکان شاخص قدرت نرم موردبررسی موسسه پورتلند از جمله؛ کمک‌های توسعه به سایر کشورها، تعداد ماموریت‌های دایم به سازمان‌های چندجانبه، اندازه مخاطبین هفتگی شبکه دولتی، تعداد فیلم‌ها و آلبوم‌های موسیقی نمایش داده‌شده در فستیوال‌های هنری و ... اطلاعات و داده‌های کافی وجود ندارد.

3-2- تنوع سازمان‌های درگیر در امور ایرانیان خارج از کشور و دیپلماسی عمومی و ضرورت بهره‌گیری از نهادهای مدنی و غیردولتی

از مهم‌ترین مشکلات موجود، پراکنده و جزیره‌ای‌عمل‌کردن است. بحث ایرانیان خارج از کشور به یک دستگاه یا متولی محدود نمی‌شود؛ چون نوع نیازهای ایرانیان خارج از کشور و همچنین نوع نیازهای داخل به ایرانیان خارج از کشور تنوع بسیار زیادی دارد. به نظر می‌رسد که چند دستگاه دولتی از جمله؛ وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، شورای عالی ایرانیان، بنیاد ملی نخبگان و چند دستگاه دیگر در حوزه ایرانیان خارج از کشور و ارتباط با آنها فعالیت می‌کنند. تعدد نهادهای دخیل در موضوع دیپلماسی عمومی و امور ایرانیان خارج از کشور و در عمل فقدان نهاد متولی در این بخش باعث شده با وجود اینکه ده‌ها نهاد مختلف با بودجه‌های عظیم عهده‌دار دیپلماسی عمومی‌اند، ولی به شکل عملی حاصل کار آنها در حد صفر بوده است. دیپلماسی عمومی مدرن بیشتر بطور ناخودآگاه و توسط عامه مردم و نهادهای مستقل مانند رسانه‌های تاثیرگذار، انواع هنرها، رویدادهای ورزشی و ... انجام می‌شود، در آن کنشگران بسیار متعدد و متنوعی نقش دارند و کارکرد اصلی دولت تسهیل آگاهانه عملکرد آنها است. ساده‌اندیشی است اگر تصور کنیم چند مامور اعزامی به یک کشور می‌توانند جایگزینی برای چنین کنشگرانی باشند.

برنامه‌ریز و هدایت‌گر دیپلماسی عمومی دولت‌ها هستند، اما اجرای دیپلماسی عمومی، کارویژه عوامل دولتی و غیردولتی است. با توجه به سازوکارهای دیپلماسی عمومی، نسبت هزینه و تاثیرگذاری بستگی به ساختار سیاسی کشورها و نسبت میان حاکمیت و جامعه مدنی دارد و در کشورهای مختلف، اثرات گوناگونی برجای می‌گذارد. در جوامعی که نهادهای مدنی حضوری فعال دارند، هزینه‌های دیپلماسی عمومی کمتر است، در حالی که در کشورهایی که ساختار سیاسی متمرکز دارند، این هزینه بیشتر است و چون دیپلماسی عمومی‌شان در ادامه دیپلماسی سنتی قرار می‌گیرد، ممکن است تاثیر کمتری داشته باشد.  از مهم‌ترین نهادهای مدنی و غیردولتی فعال، «شبکه انجمن‌های دوستی ایران با سایر کشورها» است، اما سازمان‌ها و نهادهای مختلف با انجمن‌های دوستی تعامل ندارند. کم‌رنگ‌بودن حضور بخش خصوصی از دیگر موانع شکوفایی دیپلماسی عمومی کشور است. البته، هماهنگی میان بخش دولتی و بخش خصوصی ضروری است. حضور شخصیت‌های فرهنگی، هنری، ورزشی و دانشگاهی کشور در محافل گوناگون خارجی و همکاری آنها با انجمن‌های دوستی می‌تواند زمینه‌های بهتری را برای معرفی ایران به مردم جهان فراهم کند. از دیگر راهکارها برای تقویت انجمن‌های دوستی و به دنبال آن دیپلماسی عمومی ایران، افزایش توان رسانه‌ای به ویژه با مشارکت بخش خصوصی و افزایش تبادلات دانشگاهی و فرهنگی است.

3-3- تشکیل شبکه نخبگان در خارج از کشور و لزوم استفاده از حضور مجازی افراد و فراهم‌کردن زمینه برای همکاری متخصصان خارج از کشور

برای اینکه بیشترین استفاده را از توان بسیار گسترده ایرانیان خارج از کشور و جایگاه‌ بسیار تاثیرگذار علمی آنها داشته باشیم، بهترین راه تشکیل شبکه نخبگان در خارج از کشور است. هر فرد با جایگاه سیاسی، اقتصادی و نفوذ ارتباطی می‌تواند تاثیرگذار باشد. در تمام کشورهای دنیا افراد می‌توانند تاثیرگذاری خودشان را داشته باشند و از ارتباطات و موقعیتی که دارند، کشور را منتفع نمایند. با این کار یعنی تشکیل شبکه نخبگان در خارج از کشور و وصل این شبکه به داخل و جایگاه‌هایی که آنها می‌توانند در داخل تاثیرگذار باشند، می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد.  به‌منظور حل مشکل مذکور، بنیاد ملی نخبگان سامانه‌ای با عنوان «سامانه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» راه‌اندازی کرده است. از جمله؛ اهداف این پایگاه، شناسایی راه‌کارهای بهره‌گیری از متخصصان ایرانی مهاجر، حفظ سرمایه‌های انسانی و کاهش جریان مهاجرت بین‌المللی نیروهای متخصص کشور است. با وجود موفقیت‌های سامانه مذکور در جذب شماری از نخبگان، بررسی‌ها نشان می‌دهد که این پایگاه به دلیل دارانبودن زیرساخت‌های موردنیاز بستر لازم را برای تعامل میان نخبگان و ارتباط نخبگان با حاکمیت فراهم نمی‌کند. شکل‌دهی به یک شبکه اجتماعی مجازی برای نخبگان ایرانی مستلزم ایجاد سازوکارهایی به‌منظور تعامل هرچه بیشتر نخبگان با یکدیگر است. از سوی دیگر، به «اشتراک‌گذاری دانش و ایده‌ها» از اساسی‌ترین اجزای یک شبکه اجتماعی مجازی شناسایی‌شده است. ضروری است شبکه اجتماعی نخبگان ایرانی، سرویس‌های تعاملی با امکانات و قابلیت‌های مفید و کارا را به همراه داشته باشد. وجود زیرساخت‌های مختلف که تعامل میان نخبگان با یکدیگر و تعامل نخبگان و دستگاه‌های اجرایی کشور را امکان‌پذیر می‌سازد، مهم‌ترین الزام ساخت این شبکه اجتماعی است. همچنین، وجود «سیستم‌های مدیریت دانش» نظیر «سیستم پرسش و پاسخ»، «دانشنامه» و «کتابخانه» از دیگر الزامات شبکه اجتماعی نخبگان ایرانی است.

شبکه تعاملی نخبگان نیازمند ویژگی‌های دیگری نیز هست از جمله: 1- «موتور جست‌وجوی پیشرفته»: جست‌وجوی افراد، موسسات، تحقیقات، سوالات و مشاغل، 2- «سیستم پیشنهاددهی هوشمند» افراد مرتبط، تحقیقات مرتبط، مشاغل مرتبط و ... امکان درج نظر در خصوص محتواهای تولیدشده توسط سایر اعضا، 3- «جمع‌سپاری»: سپردن وظایف به افراد از طریق فراخوان عمومی به‌منظور حل مساله و انباشت دانش و تخصص، 4- «شفافیت شبکه»: همه کاربران بتوانند کنش‌ها، تعاملات، پست‌ها و کلیه رخدادهای موجود در شبکه را مشاهده کنند، 5- «سیستم امتیازدهی» به فعالیت‌های نخبگان –فعالیت‌های شبکه‌ای - حرفه‌ای و فعالیت‌های علمی. 6- همچنین، «مسوولیت اجتماعی» نیز عامل مهم دیگری برای عضویت هست و مسوولیت اجتماعی نشان از تعهدی دارد که افراد برای حل مسائل کلان کشوری و برطرف‌نمودن موانع و چالش‌های پیش رو بر سر راه تولید علم بر عهده دارند.  در دیپلماسی عمومی نوین، علاوه بر گفت‌وگو، همکاری نیز مهم است و مبنا و ساختاری مناسب برای شکل‌دهی روابط بادوام فراهم می‌کند. همکاری عبارت است از؛ مشارکت بازیگران ملی و فراملی در برنامه‌ها، ابتکارات و رویدادهای مشترک جهت رسیدن به اهداف جمعی و مشخص است و نقشی مهم در افزایش اعتماد و درک متقابل و کاهش تنش‌های سیاسی دارد. بخش عمده‌ای از محققان، دانشگاهیان و متخصصان ایرانی هیچ تعامل معناداری با عرصه عمومی و به خصوص فرایند سیاست‌گذاری ندارند.

فراهم‌کردن زمینه برای همکاری متخصصان خارج از کشور با اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر نقش مهمی در بهبود ارتباط این قشر با حاکمیت خواهد داشت. اندیشکده‌ها ساختارهای سازمانی ابداع‌شده برای تسهیل تعامل فکری و سیاستی دولت و بخش‌های مختلف جامعه مدنی، نخبگان، بخش خصوصی، احزاب و سایر ذی‌نفعان سیاست‌گذاری عمومی می‌باشند. اندیشکده‌ها سازمان‌هایی برای تاثیرگذاری صاحب‌نظران بر سیاست‌گذاری عمومی از طریق ارایه افکار و ایده‌ها، دستورکارسازی، اجماع‌سازی و ارایه رویکردها و روش‌های بدیل هستند. اندیشکده‌ها سازمان‌هایی برای فراهم‌کردن امکان به‌اشتراک‌گذاشتن تجارب آنها و همچنین، تولید حس دیده‌شدن و اثربخش‌بودن است. نیروی انسانی که جذب اندیشکده‌ها می‌شوند یا به‌صورت مقیم و یا به‌صورت غیرمقیم فعالیت می‌کنند. با توجه به اینکه بسیاری از اندیشکده‌های معتبر مانند اندیشکده کاتو و منهتن به انحصار متکی بر پژوهشگران غیرمقیم هستند، بنابراین، می‌توان از ظرفیت نیروهای متخصص خارج از کشور به‌صورت پژوهشگر غیرمقیم در بخش‌ها و حوزه‌های مختلف اندیشکده‌ها استفاده کرد تا هم اشتراک تجربه صورت گیرد و هم اینکه بتوانند ضمن آشنایی با اهداف و منافع ملی به عنوان نمایندگان دیپلماسی عمومی کشور فعالیت کنند. «شبکه مشارکت اجتماعی (شما) » عنوان سامانه‌ای است که در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به منظور پاسخگویی به ضرورت وجود شبکه تعاملی نخبگان پیشنهادشده است. شبکه شامل خبرگان کشور در حوزه‌های مختلف است که اتاق فکر دولت در سطوح مختلف استانی تا ملی را شکل می‌دهد. خبرگان می‌توانند در صفحه شخصی خود به انتشار مطلب پرداخته و نظرات آنان در خصوص موضوعات تخصصی به عنوان ورودی کمیسیون‌های هیات دولت و پیوست پیشنهادها و مصوبات مرتبط به شمار آمده و در اختیار اعضاء قرار گیرد. نظرات خبرگان عضو شبکه می‌تواند توسط فرد در شبکه‌های اجتماعی نیز به اشتراک گذارده شود. کارکردهای شبکه مشارکت اجتماعی (شما) عبارت است از:

1- گردآوری دانش ضمنی و خبرگی: تمامی پیشنهادهای ارسال‌شده به کمیسیون‌های هیات دولت (با دسترسی آزاد و غیرمحرمانه) پیش از طرح در شبکه منتشر می‌شود و هر فرد عضو شبکه می‌تواند در موافقت یا مخالفت طرح، گزارش یا یادداشت خود را ارسال کرده و یادداشت‌ها پیش از تصویب در اختیار تمامی اعضاء قرار ‌گیرد.

2- نظرسنجی و رأی‌گیری: دولت در خصوص موضوعات مختلف از جمله؛ انتصابات یا راهبردهای خود می‌تواند از اعضاء شبکه نظرسنجی کند. نظرسنجی به صرف مشورتی بوده و الزامی برای اجرا ندارد.

3- نظارت بر مطالبات عمومی: اعضاء شبکه به صورت داوطلبانه می‌توانند نظارت بر مطالبات عمومی الزام‌آور (رسیدن به حد نصاب) را بر عهده گرفته یا در فهرست انتخاب حامیان جای گیرند.

   نتیجه‌گیری

فرایندهای توسعه بی‌تردید در محیط‌هایی شکل می‌گیرد که مرجعیت آنها، حفظ و پاسداشت تنوع و تکثر در سطوح ملی و بین‌المللی باشد. لذا، تا زمانی که مبنا و مرجعیت سیاست‌گذاری مبتنی بر گفتمان حذف رقبا و برچسب‌زنی باشد، شاهد به‌هدررفتن توانمندی‌های سرمایه انسانی، افزایش مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از کشور و کاهش سرمایه اجتماعی دولت خواهیم بود و طرح و برنامه جدی نیز به‌منظور استفاده از ظرفیت‌های موجود نیروی انسانی متخصص داخلی و خارجی شکل نمی‌گیرد. ضرورت دارد شبکه مشارکت اجتماعی زمینه حضور و بهره‌مندی از ظرفیت متخصصان و خبرگان ایرانی خارج از کشور را نیز فراهم کند.

منبع :  شمس

 

 

ارسال نظر