تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی با الگوی بومی

۱۳۹۶/۱۲/۲۳ - ۰۰:۱۶:۴۴
کد خبر: ۱۱۸۷۲۷
تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی با الگوی بومی

سید محمد جواد قربی  

کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی   

برخی محققان در برخی نوشتارهای تخصصی از نظریه‌های غیربومی برای تبیین اقتصاد مقاومتی بهره گرفتند، اما کاربست این نظریه‌ها برای توصیف، ارائه مدل نظری و تبیین مفهومی اقتصاد مقاومتی تا حدودی نارسا و غیربومی است. به همین منظور در این نوشتار سعی داریم به نقد و ارزیابی ایده‌های غربی اقتصاد در توصیف مفهومی و نظری اقتصاد مقاومتی بپردازیم.

برخی محققان با بهره‌گیری از نظریات اقتصادی مطرح‌شده در غرب تلاش داشتند تا مدلی نظری برای ایده اقتصاد مقاومتی بیابند و در برخی نوشتارهای تخصصی از نظریه‌های غیربومی بهره گرفتند، اما کاربست این نظریه‌ها برای توصیف، ارائه مدل نظری و تبیین مفهومی اقتصاد مقاومتی تا حدودی نارسا و غیربومی است. به همین منظور در این نوشتار کوتاه سعی خواهیم کرد تا به نقد و ارزیابی ایده‌های غربی اقتصاد در توصیف مفهومی و نظری اقتصاد مقاومتی بپردازیم.

برخی از نقدهای مربوط به اقتباس اقتصاد مقاومتی از نظریات غیربومی به شرح زیر است:

 الف. عدم همخوانی اصطلاحات غربی

با محتوای جامعه اسلامی

در خصوص این رویکرد در ابتدا باید اذعان داشت که معنای اصطلاحات و ادبیات اقتصادی که از غرب گرفته می‌شود، برای آنها طراحی شده است و به ظاهر، معنای زیبایی برای جامعه ما خواهد داشت اما این مساله مطرح است که محتوای آن با شرایط جامعه ایرانی و فرهنگ اسلامی تناسب دارد یا خیر؟ امام خمینی(ره) در این خصوص بیان می‌دارند: «الفاظ در زمان ما معانی خودش را از دست داده است اصلاً. الفاظ خیلی الفاظ خوشگلی است، خیلی بزک کرده است، لکن محتوا ندارد!... اصلاً الفاظ معنای خودش را از دست داده. لفظ یک لفظی است، معنا معلوم نیست این باشد.» ایشان در جمله‌یی مشابه می‌فرمایند: «همه‌اش همان الفاظی است که خیلی لفظْ غلنبه است و جالب است، نقاشی شده است الفاظ اما این الفاظ را روی چه گذاشتند؟ وقتی زیر این لفظ را می‌بینیم چه دارد؟ کی چه چیز را معرفی می‌کند؟ وقتی زیر پرده را می‌بینیم، می‌بینیم محتوا ندارد!»

در این راستا، امام خمینی(ره) به این نکته تاریخی در حیات سیاسی ایران اشاره می‌کنند که قدرت‌های بزرگ با استعانت از عناصر وابسته خویش سعی می‌نمایند که با بهره‌گیری از الفاظ فریبنده و به‌ظاهر مطابق با نیازهای فعلی اشخاص و جامعه، مملکت را رو به تباهی ببرند و بر ناکارآمدی نظام سیاسی بیفزایند. ایشان در خصوص تاثیر استفاده از اصطلاحات مدرن و منطبق با ادبیات غربی در رژیم پهلوی بیان می‌دارند:

«با اسم‌های فریبنده، با الفاظ ‌بزک کرده مملکت ما را رو به خرابی بردند. بالاتر از همه جوانهای ما را فاسد کردند. نیروی انسانی ما را به عقب نشاندند.»

 ب. تمایز مبادی فرانظری در واژگان اسلامی و غربی

جدای از تاثیر به کارگیری ادبیات غربی در جامعه ایرانی، مبانی و مبادی فرانظری این اصطلاحات با ارزش‌های دینی و فرهنگی جامعه ایرانی همخوانی ندارد زیرا اکثر این اصطلاحات از دامنه لیبرال دموکراسی و نظام‌های رفاهی بیرون آمده‌اند و رویکردی مادی گرا به اقتصاد، فرهنگ و سیاست دارند و رویکرد رحمانی و معنوی در آنها دیده نمی‌شود. در برخی ظواهر، مولفه‌ها و ابعاد ممکن است شباهت‌هایی میان نظریات و ادبیات اقتصادی غیربومی با نظریات و اصطلاحات میهنی وجود داشته باشد ولی اصول و مبانی موجود در نظریات و واژه‌های ادبیات اقتصادی اسلامی-ایرانی متفاوت از رویکرد غربی و مادی آن است. در این خصوص می‌توان به نتیجه یک بررسی علمی اشاره کرد، مبنی بر این که؛ در چند دهه اخیر، با توجه به ناکامی نظریات کلاسیک و مدرن توسعه در برآوردن نیازهای راستین بشری، ایده و مفهوم خطی توسعه در نظریات و مکاتب مسلط توسعه به چالش کشیده شده و معانی و تفاسیر جدیدی از توسعه با محوریت فرهنگ و انسان و اهمیت تقدم کارگزاری ملت بر دولت، عرضه شد که در اصطلاح به نظریات پساتوسعه مشهور گردیده است. در ایران نیز با درک این واقعیت و سنجه‌های صحیح از شرایط موجود جهانی در این عرصه، مفهوم اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری برای برونرفت اقتصاد ایران از معضلات کنونی مطرح گردیده است. اگرچه این دو رویکرد در برخی جهت‌گیری‌ها، مانند طرد و نفی بسیاری از مولفه‌های الگوی مدرنیستی توسعه، مانند تک‌خطی بودن، نگاه تقلیل‌گرایانه، تبعات ویران‌کننده زیست‌محیطی و اخلاقی آنها و نیز تاکید بر توسعه بومی، محلی، مقوله فرهنگ، اخلاق توسعه و غیره سنخیت‌هایی دارند، اما از منظر شالوده‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی، ارزش‌شناسی و غایت‌شناسی، تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند. با این اوصاف، نمی‌توان اقتصاد مقاومتی را با تکیه بر اندیشه‌ها، نظریات و دکترین‌های اقتصاد سرمایه‌داری بنا نهاد. باید نوآوری و بومی‌سازی کرد؛ به گونه‌یی که نظریات اقتصادی مبتنی بر موازین و ارزش‌های حاکم بر اقتصاد اسلامی باشند.

نگرش به انسان، هستی، طبیعت و ارتباط فیمابین آنها در اقتصاد اسلامی با نظریات توسعه و اقتصادی غربی که عموما لیبرال و مادی گرا هستند، تمایز فراوانی دارد و همین امر منجر به تفاوت‌ها در غایت، ابزار، روش‌ها و... در نظریه اقتصاد مقاومتی با الگوی فنریت اقتصادی و تاب‌آوری اقتصادی است.

 پ. لزوم بومی‌سازی علوم و شجاعت علمی

رهبران انقلاب اسلامی بر بومی‌سازی علوم تاکید دارند و معتقدند که شجاعت و شهامت علمی لازمه پیشرفت متعالی در نظام اسلامی است. شعار بومی‌سازی علوم، بیان‌گر بهترین نوع مواجهه ایران اسلامی با علوم نوین غربی است. طی دو قرن واردات گسترده و بی‌رویه این علوم اکنون در شرایطی قرار گرفته‌ایم که ماحصل آموزش این دانش‌ها در دانشگاه، ایجاد تعارضات بنیادین با سیر طبیعی جامعة ایرانی است. بومی‌سازی علوم، رفع همین تعارض را وجهه همت خویش قرار داده و درصدد است با طراحی الگویی به انطباق این علوم با نیازهای اصلی داخلی بپردازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص شجاعت علمی بیان می‌دارند: «آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجهه همت خودشان باید قرار بدهند، اولًا «شجاعت علمی» در همه بخش‌هاست؛ هم در بخش‌های علوم انسانی، هم در بخش‌های علوم تجربی، هم در بخش‌های نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخش‌های علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‌‌بسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد.»

در ادامه بیان می‌کنند که «مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‌های مختلف در همه زمینه‌های علمی چشم‌‌بسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربی‌‌ها چه می‌گویند. درست است که غربی‌‌ها حد اقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‌‌ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه افتخارات گذشته‌‌مان، به خاطر تنبلی‌‌ها و سوءسیاست‌ها؛ در این تردیدی نیست. ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمی‌‌آید؛ ولی می‌‌گوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم.»

بر همین اساس است که رهبر انقلاب اسلامی تاکید دارند که «نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولا، استاد ما شخصا اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمی‌‌اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیا، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و توانایی‌های این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تاثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه کم‌‌کاری هایمان و تنبلی‌‌هایمان در بخش‌ها و سطوح مختلف ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست.»

از این رو صاحب‌نظران و محققان ایرانی باید تلاش کنند برای تبیین اندیشه‌های رهبران انقلاب اسلامی به جای بهره‌گیری از اندیشه‌ها و نظریات غربی که دارای مبانی و اصول متناسب با ارزش‌های جوامع لیبرالی و غربی هستند، از نظریات بومی و مستخرج از منابع اصیل اسلامی استفاده کنند. با شهامت و شجاعت علمی می‌توان اندیشه‌های اقتصادی رهبر معظم انقلاب اسلامی را براساس داشته‌های قرآنی، حدیثی، روایی و سیره اسلامی مفصل‌بندی و تئوریزه نمود و احتیاجی به گشت و گذار در ادبیات اقتصاد لیبرالی برای شاخص‌سازی اندیشه‌های بزرگان اسلامی نیست.

 ت. واژه‌گزینی بومی

به جای استفاده از ادبیاتی نظیر فنریت اقتصادی، اقتصاد ترمیمی و... غیره می‌توان از منابع اسلامی استفاده نمود. آیت‌الله خامنه‌ای قبل از مطرح نمودن اقتصاد مقاومتی، چنین هشداری را در خصوص موضوع توسعه داده‌اند و اعتقاد داشتد که این موضوع در اقتصاد متعارف دارای مبانی، ارزش و اصول خاص خودش است و ما برای جلوگیری از سوءتفاهم‌ها، از ادبیات اصیل اسلامی و ایرانی استفاده می‌نماییم و از این رو، واژه پیشرفت جایگزین و بدیل مناسبی برای توسعه در ادبیات اقتصادی و دانشگاهی کشور شد که با ارزش‌های جامعه ایرانی، فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مبانی اقتصاد اسلامی همخوانی دارد. ایشان در خصوص اهمیت واژه گزینی اصطلاحات در اقتصاد و لزوم انتخاب صحیح کلمات براساس ارزش‌های دینی و فرهنگی بیان می‌دارند: «کلمه پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمه توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه، یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمی‌خواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن می‌فهمند، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه می‌کنیم؛ این مفهوم عبارت است از «پیشرفت». معادل معنای فارسی پیشرفت را می‌دانیم؛ می‌دانیم مراد از پیشرفت چیست. تعریف هم خواهیم کرد که منظور ما از این پیشرفتی که در فارسی معنایش روشن است، چیست؛ پیشرفت در چه ساحت‌هایی است، به چه سمتی است. ما این وام نگرفتن مفاهیم را در موارد دیگری هم در انقلاب داشته‌ایم. ما از کلمه «امپریالیسم» استفاده نکردیم؛ کلمه «استکبار» را آوردیم. ممکن است یک زوایایی در معنای امپریالیسم وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست. حساسیت ما روی آن زوایا نیست؛ حساسیت ما روی آن معنایی است که از کلمه «استکبار» به دست می‌آید. لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد؛ دنیا هم امروز منظور ما را می‌فهمد. و همچنین مفاهیم دیگری.»

از این رو، هر انقلابی برای تداوم خود نیازمند تولید و بازپروری اندیشه است. اگر انقلاب‌ها نتوانند در پاسخ به نیازهای جدید تولید اندیشه‌ کنند، ارتباط خود با زمان و زمانه را از دست داده و با خطر تحجر و واپس‌گرایی مواجه می‌شوند. از سوی دیگر تجربه تاریخی ایران نشان داده است که تحمیل واژه‌های دشمن بر نهضت‌ها و حرکت‌های انقلابی در طول تاریخ سبب انحراف آنها شده است. به همین دلیل یکی از هشدارهای مستمر رهبر انقلاب اسلامی بر مراقبت از کلمات و واژه‌سازی در مسیر حفظ انقلاب بوده است. پس هر انقلاب نیازمند ادبیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مخصوص به خود نیز هست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص چنین می‌فرمایند: «یکی از چیزهایی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایه‌یی این نهضت و این جریان، هم بایستی «واژه‌سازی» بشود، هم بایستی «نهادسازی» بشود. وقتی یک فکر جدید... مطرح می‌شود، مفاهیم جدیدی را در جامعه القاء می‌کند؛ لذا این حرکت و این نهضت باید واژه‌های متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژه‌های بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند.»

با این اوصاف، این سوال در مقابل صاحب نظران ایرانی مطرح می‌شود؛ زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص مباحث اقتصادی، نظریه و حرف تازه‌یی را مطرح می‌سازند چه احتیاجی وجود دارد که برای تبیین اندیشه ایشان از اصطلاحات غربی و غیربومی استفاده نماییم؟ اقتصاد مقاومتی یک اصطلاح برآمده از آموزه‌های اسلامی و فرهنگ ایرانی است پس چرا باید آن را در قالب‌های ادبیات اقتصادی غرب مطرح کرد؟ توجه به این نکته ضروری است که رهبر معظم انقلاب اسلامی واژه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را براساس نیاز بومی طراحی و استفاده می‌کنند و انتظارشان از متفکران داخلی نیز همین است که از واژه‌ها و اصطلاحات غیربومی استفاده نکنند و با دقت از کلمات و واژه‌های مستخرج از منابع اسلامی و ایرانی بهره گیرند تا در دام القاء‌های ادبیات متعارف جهانی نیفتاده و از آشفتگی فضای عمومی جامعه جلوگیری کنند البته علاوه بر واژه‌های تولید شده در ادبیات اقتصادی غرب، خود تئوری‌های اقتصادی و سایر رشته‌های آنها عموما ناقص است: «تئورى‌‌پردازى‌‌هاى غربى در زمینه‌‌ سیاست، در زمینه‌‌ى اقتصاد، تئورى‌‌هاى ناقص و عقیم و بى‌‌خاصیتى است؛ ما را بیشتر تشویق می‌کند که برویم به درون خودمان مراجعه کنیم و فکر اسلامى و اندیشه‌‌ى اسلامى را پیدا کنیم.»

 ث. تمایز در رویکردهای استحکام‌بخشی

به اقتصاد

باید این مساله را مطرح کرد که اکثریت رویکردهای مقاوم‌سازی اقتصاد ملی، بیشتر ناظر بر دگرگونی‌ها و تحولات بین‌الملل در حوزه اقتصادی است و موضوعات چالش‌برانگیز در حوزه‌های فردی و اجتماعی اقتصادی نظیر نحوه مصرف افراد در خانواده‌ها و غیره را مورد بررسی قرار نمی‌دهد به عنوان نمونه بیشترین توجه ایده فنریت اقصادی ناظر بر تکانه‌های اقتصادی بین‌المللی است و در حوزه فرهنگ اقتصادی و اصلاح فرهنگ‌های اقتصادی هیچگونه دستورالعملی ندارد و بیشتر در تبیین پژوهشگرانی قرارد دارد که از تحریم‌های اقتصادی، بحران‌های مالی و... به عنوان تهدید اصلی اقتصاد ملی یاد می‌کنند. از این رو، رهبران انقلاب اسلامی همواره بر چالش‌های فرهنگی و درونی اقتصاد توجه دارند و اینگونه توضیح می‌دهند که رفع آسیب‌های داخلی اقتصاد ملی، کشور را در برابر تهدیدات اقتصادی بیرونی نظیر تحریم، تکانه‌های اقتصادی جهانی و... مستحکم می‌سازد. از این رو، رویکرد اقتصاد مقاومتی، استحکام ساخت درونی اقتصاد ملی در مرحله اول است و بعد از تقویت پایه‌های درونی اقتصادی، به سمت و سوی رفع تهدیدات بیرونی اقتصاد گام بر می‌دارد. اما در نظریه اقتصاد تاب آور و فنریت اقتصادی، بیشتر بر تهدیدات بیرونی اشاره می‌شود و کمتر بر استحکام درونی اقتصاد اشاره می‌شود. در گفتمان انقلاب اسلامی، استحکام داخلی اقتصاد براساس اهمیت دادن به خودکفایی، استقلال اقتصادی، رونق تولید ملی، برپایی عدالت اقتصادی و... حائز اهمیت است. در انتها باید اذعان شود که برای تبیین مفهومی و نظری اقتصاد مقاومتی باید به تجربیات جهانی و رویکردهای کشورهای مختلف توجه شود و از نقاط مثبت آنها استفاده شود اما مفهوم‌سازی ایده‌های بومی در کشور ایران احتیاجی به واژه‌های غیربومی و دارای مبادی فرانظری مادی گرایانه ندارد؛ زیرا منابع اسلامی نظیر قرآن کریم، سیره پیامبر و معصومین، احادیث و... سرشار از داده‌های مفهومی هستند که با مداقه صحیح و علمی می‌توانند واژگانی اصیل را به جامعه علمی کشور ارائه دهند. از این رو پیوند حوزه و دانشگاه در ترسیم مدل اقتصاد مقاومتی لازم و ضروری است.

منبع: شمس

 

ارسال نظر