جنگ‌های امریکا چه زمان تمام می‌شود؟

۱۳۹۶/۰۸/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۹۸۵۷

گروه جهان| ایالات متحده از حملات 11 سپتامبر 2001 تاکنون همیشه در جنگ بوده و اکنون بیش از 240‌هزار نظامی فعال و ذخیره در دستکم 172 کشور و سرزمین جهان مستقر کرده است. هر چند شمار نظامیان اعزامی امریکا به کشورهای دیگر در 60 سال گذشته به میزان قابل توجهی کاهش یافته، اما نحوه گسترش نیروهای نظامی آن، تغییری نکرده است. نیروهای ارتش امریکا نه تنها به صورت فعال در جنگ‌های افغانستان، عراق، سوریه و یمن درگیر هستند و بخش عمده‌یی از اخبار را تشکیل می‌دهند، بلکه در نیجر و سومالی نیز حضور دارند که اخیرا صحنه حملات مرگباری بوده است و همچنین در اردن، تایلند و مناطق دیگر جهان مستقر هستند. 37‌هزار و 813 نظامی امریکایی نیز در ماموریت‌های محرمانه و پنهانی در مکان‌هایی فعالیت می‌کنند که صرفا به عنوان نامشخص عنوان شده و پنتاگون توضیح بیشتری درباره این ماموریت‌ها منتشر نکرده است.

حدود 40هزار نظامی ایالات متحده در ژاپن و 23هزار و 591 نفر در کره جنوبی بطور سنتی برای دفاع در صورت لزوم در برابر کره شمالی و چین، 36هزار و 34 نظامی امریکا در آلمان، 8هزار و 286 نفر در بریتانیا و یک‌هزار و 364 نفر در ترکیه مستقر هستند که همگی متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به شمار می‌روند. همچنین 6‌هزار و 55 نظامی امریکا در پایگاه‌های دریایی این کشور بحرین و 3هزار و 55 نظامی آن در قطر استقرار یافته‌اند.

عملیات نظامی امریکا در مناطق درگیری مانند آفریقا در حال گسترش است، به گونه‌یی که 400 نیروی ویژه این کشور در سومالی، نظامیان محلی را که با گروه تروریستی الشباب می‌جنگند، آموزش و اطلاعات در اختیار آنان قرار می‌دهنده و گاهی نیز به همراه آنان با ستیزه‌جویان الشباب می‌جنگند. یک عضو یگان ویژه نیروی دریایی امریکای در ماه مه در ماموریتی در سومالی جان خود را ازدست داد و در حمله گسترده تروریستی 14 اکتبر الشباب در یک خیابان موگادیشو، بیش از 270 نفر جان باختند که نشانگر افزایش یافتن گستره عملیاتی این گروه است. حدود 800 نظامی امریکا نیز در نیجر مستقر هستند که چهار تکاور در چهارم اکتبر در آن کشته شدند. بسیاری از این نیروها در عملیات ضد تروریستی علیه طالبان در افغانستان، داعش در عراق و سوریه و یک گروه وابسته به القاعده در یمن مشارکت دارند. به نظر می‌رسد که تاکنون مردم امریکا پذیرفته‌اند که این ماموریت‌ها و اعزام نیروهای نظامی مربوط به آنها، تا ابد ادامه خواهد یافت.

اما هنوز این یک پرسش واقعی است که آیا این ماموریت‌ها و عملیات، افزون بر تایید تعهداتی که در 16 سال گذشته برای امریکا تریلیون‌ها دلار هزینه داشته و منجر به از دست رفتن زندگی‌های بسیاری شده است، اشتباهات تازه‌یی به گونه‌یی که دونالد ترامپ رییس‌جمهوری امریکا به نظر می‌رسد با تهدیدهای تند و تصمیم‌های سئوال برانگیز خود درباره کره شمالی و ایران قرار است مرتکب شود، به همراه خواهد داشت. تنها برای همین دلیل، اکنون هنگام بررسی این موضوع رسیده است که نیروهای امریکا تا چه اندازه‌یی به مناطق دورافتاده و پراکنده متعهد هستند و به صورت جدی‌تری درباره مقدار و میزان سرمایه‌گذاری لازم، مدت زمانی لازم برای ادامه عملیات و اینکه آیا اصلا راهبردی نیز در پشت این عملیات کشتار تروریست‌های وجود دارد، تفکر شود که کنگره متاسفانه تاکنون به آن نپرداخته است.

بخشی از سکوت جامعه امریکا به این علت است که خانواده‌های بسیار کمی، بار بسیار سنگین عملیات نظامی را بر دوش می‌کشند و بخشی دیگر به این علت است که امریکا در جنگی قابل مقایسه با جنگ ویتنام، درگیر نیست که در آن تلفات سنگین وارد شده به مردم امریکا موجب اعتراض‌های مداوم همگانی شده بود. به همین علت است که کنگره، زمان اندکی به بررسی فراگیر و گسترده چنین موضوعاتی یا بحث و مذاکره درباره علت ضروری بودن همه این اعزام نیروهای نظامی، اختصاص داده است.

کنگره ایالات متحده بارها مانع تلاش‌های سناتور دموکرات تیم کین و دیگران برای قرار دادن پایه و اساس مستحکم قانونی برای جنگ علیه داعش شده است که با وجود داشتن حمایت گسترده همگانی، فاقد مجوز ویژه کنگره است و ترامپ نیز مانند باراک اوباما سلف خود تاکید می‌کند که قانون مصوبه 2001 برای مجاز شمردن جنگ علیه القاعده کافی است. اما پس از حوادث غم‌انگیز نیجر، باب کورکر رییس کمیته روابط خارجی سنا با برگزاری دستکم یک نشست درباره صدور مجوز برای این عملیات موافقت کرد که قرار است در تاریخ 30 اکتبر (هشتم آبان ماه) برگزار شود.  آندرو باسویچ سرهنگ بازنشسته ارتش امریکا که پسرش را در عراق از دست داده و منتقد و مخالف عملیات ارتش است، می‌گوید: بی‌تفاوتی همگانی نسبت به جنگ، به نشانه امریکای معاصر تبدیل شده است. این تصور که مردم امریکا ممکن است به جنگ عادت کنند و تمامی وحشت‌هایش، تکان‌دهنده و پیش درآمدی برای تصمیمی‌های خطرناک با تاثیرهای گسترده است.

عوامل بسیاری در این گرایش نقش دارند: نخست اینکه، فراخوان همگانی و سربازگیری در جنگ‌های پیشین امریکا مانند ویتنام، بیشتر خانواده‌های امریکایی را درمعرض خطر قرار داده بود که یکی از عزیزانشان به جنگ بروند. اما اکنون نیروهای داوطلب، تمامی نیروهای مسلح امریکا را تشکیل می‌دهند و کمتر از یک درصد از جمعیت این کشور عضو ارتش هستند، در حالی که این میزان در دوره جنگ دوم جهانی بیش از 12 درصد بود. بنابراین اکنون یک عضو خانواده بیشتر مردم امریکا در معرض خطر قرار ندارد.

دوم اینکه میزان تلفات امریکا، به ویژه در سال‌های اخیرو پس بازگردانده شدنن بیشتر نیروهای امریکا از افغانستان و عراق نسبتا پایین بوده است. همچنین ایالات متحده راهبرد نظامی خود را به تامین پوشش هوایی و اطلاعاتی و آموزش و کمک به نیروهای نظامی محلی تغییر داده است که بیشتر بار رزم بر عهده آنان است و بیشتر تلفات را می‌دهند. مثلا در سال جاری (2017) در مقابل 11 نظامی امریکایی که در افغانستان و 14 نظامی امریکا که در عراق، جان خود را از دست داده‌اند، 6‌هزار و 785 نیروی امنیتی افغانستان در سال 2016 و 2‌هزار و 531 نظامی در پنج ماه نخست سال جاری کشته شده‌اند.  سران ایالات متحده از 11 سپتامبر 2001 نبرد با تروریسم را مبارزه‌یی همیشگی با تهدیدی دایمی، تعریف کرده‌اند. هر چند اوباما بخش بزرگی از نیروهای امریکا را از افغانستان و عراق خارج کرد، اما ظهور داعش در عراق و سوریه و شورش طالبان در افغانستان، منجر به اعزام مجدد نظامیان امریکا هر چند در سطوح پایین‌تری به این کشورها شد. همچنین وقوع حملات تروریستی در داخل ایالات متحده و اروپا و سخنان هراس افکنانه ترامپ، احساس همگانی امریکاییان را در مورد وقوع جنگ، تقویت کرده است.

منبع: نیویورک‌تایمز

 

ارسال نظر