توسعه پایدار واژگانی غریب برای سرزمینی غریب

۱۳۹۶/۰۵/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۵۶۱
توسعه پایدار واژگانی غریب برای سرزمینی غریب

نفیسه صالحی

کارشناس

مدیریت صحیح منابع آب برای این نعمت خدادادی پایان‌پذیر نخستین شرط توسعه پایدار است. آب فقط هنگامی که به طور مناسبی مدیریت شود، می‌تواند باعث تقویت وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیستم زیست محیطی یک جامعه هنگام تغییرات سریع و غیرقابل پیش‌بینی شود. سالیان متمادی منابع آبی مشترک بین مرزهای دولت‌ها در بحث توسعه پایدار همواره چالش‌برانگیز بوده‌اند. در دنیا حدود 160دریاچه مشترک بین مرز کشورها وجود دارد که بسیاری از این دریاچه‌های مشترک فاقد هر گونه چارچوب حقوقی همکاری مشترک بین کشورهای ذی‌نفع هستند که این امر می‌تواند نگران‌کننده باشد. یکی از این منابع آبی در خطر دریاچه هامون در مرز مشترک ایران و افغانستان است. این دریاچه از نظر شاخص تهدید سلامت انسانی از نظر وضعیت آب که هر ساله توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد اعلام می‌شود در سال گذشته دارای بالاترین میزان خطر در کل جهان بوده است. این درحالی است که اگر از افراد سوال شود از منابع آبی درحال ناپدید شدن ایران کدامیک را می‌شناسید، نخستین مثال دریاچه ارومیه است و احتمالا افراد معمولی اطلاعی درباره وضعیت وخیم تالاب هامون ندارند. ناحیه سیستان و بلوچستان یکی از مناطق ناشناخته ایران است. این ناشناختگی خود باعث فقر مضاعف این ناحیه شده تا بدانجا که حتی تالاب هامون با چنین اهمیت تاریخی، جغرافیایی و اقتصادی در منطقه فراموش شده است. نگاهی به تعداد مقالات، کتاب‌ها و پژوهش‌های منتشر شده در این منطقه با دیگر مناطق ایران خود گواه مطلب است. هامون یکی از معدود منابع آب شیرین است که در منطقه پرجمعیت سیستان قرار دارد. حیات گونه‌های مختلف جانوری حتی تا کیلومترها دورتر به این دریاچه وابسته است. تالاب‌های منطقه توقفگاه‌های مهم انواع پرندگان مهاجری هستند که از روسیه به سمت اقیانوس هند مهاجرت می‌کنند. این منطقه همچنین به خاطر آثار تاریخی ارزشمندی چون کوه خواجه و شهر سوخته دارای اهمیت است. تالاب در سازمان جهانی یونسکو به عنوان ذخیره‌گاه زیست کره، ثبت شده که خود نشان از جایگاه منحصر به فرد آن دارد. دریاچه از نظر حفظ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمدزایی، جلوگیری از فقر و بیکاری و درنهایت کاهش مهاجرت روستاییان جایگاهی حیاتی دارد. همراهی خشکسالی‌های اخیر با آبیاری‌های مدیریت نشده، حفر بی‌رویه چاه‌ها، احداث سدهای مخزنی و انحرافی و برداشت نامناسب آب از رودخانه هیلمند یا هیرمند در افغانستان و ساخت دایک مرزی باعث ایجاد وضعیت بحرانی دریاچه شده است. جمعیت ماهی‌ها و پرندگان منطقه به‌شدت کاهش یافته است. بادهایی که قبلا به واسطه وجود آب در منطقه خنک می‌شدند اکنون حمل‌کننده غبار، شن و نمک اطراف دریاچه به روستاها شده‌اند. تعیین دقیق عوامل موثر بر افت شدید میزان آب دریاچه نیازمند مطالعات دقیق و میدانی است. رسیدن به وضعیت پایدار و اهداف واقع‌بینانه در منطقه نیازمند صرف زمان، هزینه، سازماندهی، آموزش و پیگیری مجدانه است. برای حفظ چنین منابع حیاتی کشور لازم است تا از رویکرد بخشی به رویکرد جامع حرکت انجام شود تا بین وضعیت انرژی، غذا، سلامتی، تجارت، محیط زیست و آب این منطقه از ایران ارتباط منطقی برقرار شود. نیازی که هر روز بیشتر و بیشتر حس می‌شود.

 

 

ارسال نظر