دورنمای خاکستری بازار نفت

۱۳۹۷/۰۴/۲۵ - ۰۰:۰۳:۳۳
کد خبر: ۱۲۵۶۱۶

گروه انرژی|علیرضا کیانی|

رصد آنچه در بازار نفت می‌گذرد، بیننده را گیج می‌کند. با خواندن تفاسیر و برآوردهای اسامی بزرگ در حوزه انرژی بین‌الملل می‌توان به این نتیجه رسید که نیروهای مختلف و گاه متضادی در بازار وجود دارند. از یک سو دونالد ترامپ مترصد این است تا به هر قیمتی نفت ایران را از بازارهای نفتی جهانی حذف کند. این امر آسان نخواهد بود چراکه درگیری‌ها در لیبی، کاهش تولید نفت در کانادا و سقوط تولید نفت ونزوئلا به خودی خود، آتش تنگنای عرضه را تندتر کرده‌اند. از طرف دیگر ترامپ نگران افزایش قیمت نفت و به تبع آن بنزین است. این مساله می‌تواند در انتخابات میان‌دوره‌یی کنگره که 4ماه دیگر برگزار خواهد شد برای رییس‌جمهور و حزب حاکم در ایالات متحده تبعاتی منفی در پی داشته باشد. از این رو رییس‌جمهور امریکا به افزایش تولید متحد نزدیک خود در خاورمیانه یعنی عربستان سعودی دلبسته است. برای درک بهتر شرایط بازار با مرتضی بهروزی‌فر، کارشناس موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی به گفت‌وگو نشستیم.

تا چه اندازه شرایط کنونی بازار نفت نسبت به شرایط بازار در زمان تحریم‌های اوباما متفاوت است؟

فشاری که ترامپ در مورد تحریم‌ کردن ایران روی بازار گذاشته بسیار بیشتر از فشاری بود که اوباما به بازار تحمیل کرد. علاوه ‌بر این در این مدت ایالات متحده تمامی روزنه‌هایی که از طریق آنها ایران در زمان تحریم‌های دوره پیش نفت خود می‌فروخت و پول آن را دریافت می‌کرد را شناسایی کرده است. به طوری‌ که حتی امریکا می‌تواند صادرات نفت ایران را به زیر 500 هزار بشکه برسانند.

چند مدت پیش این خبر منتشر شد که در صورت عقب‌نشینی اروپا، ژاپن و کره از خرید نفت ایران، چین راغب خواهد بود که جای آنها را پرکند. فکر نمی‌کنید این مساله صادرات نفت ایران را در سطوح بالاتری حفظ کند؟

حدود یک میلیون بشکه از نفت ما به کشورهای اروپایی صادر می‌شود. در نتیجه اروپا بازار بزرگی برای نفت ماست. به ‌علاوه اروپا به ما پول با ارزشی را می‌دهد که ما به‌ شدت به آن نیازمندیم. این درحالی است که ما آنچنان به یوآن احتیاح نداریم. اگر ما نفت خود را چین بفروشیم و یوآن تحویل بگیریم باید نهایتا از بازار چین خرید کنیم و این انتخاب کشور در تامین منابع مورد نیاز داخلی را محدود می‌کند. از همه اینها مهم‌تر در دور پیشین تحریم‌ها یعنی همین 4سال پیش اگر چین و روسیه می‌خواستند واقعا از ایران حمایت کنند- مثلا آن‌ طور که روسیه از سوریه حمایت کرد- آنگاه حتی یک قطعنامه علیه ایران وضع نمی‌شد. دلیل اینکه چندین قطعنامه علیه ایران وضع شد این بود که منافع روسیه و چین در این بود که با امریکا همراهی کنند. حالا هم منافع چین با 4سال پیش آنچنان متفاوت نیست. هم چین و هم روسیه به دنبال منافع ملی خود می‌گردند. این را می‌توان در همکاری روسیه و عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت و پر کردن جای ایران در بازار در صورت حذف عرضه کشورمان مشاهده کرد. در دوران تحریم‌های نفتی پیشین، اوباما رویکرد محافظه‌کارانه‌تری نسبت به همراهی کشورها با امریکا داشت و در همان زمان روسیه و چین با این کشور همکاری کردند. در شرایط کنونی و با توجه به روحیه ترامپ احتمالا امریکا همراهی بیشتری از چین و روسیه طلب خواهد کرد.

حتی با وجود جنگ تجاری میان امریکا و چین اعتقاد دارید که چین به خواسته‌های امریکا تن خواهد داد؟

به منافع درآمدی چین از امریکا و ایران توجه کنید. حجم تجارت چین با امریکا به حدی است که چین نمی‌تواند از بازار امریکا چشم‌پوشی کند اما این مساله در مورد ایران صادق نیست. از همین رو با وجود جنگ تجاری، چین حاضر نخواهد بود که منافع خود از بازار امریکا را با منافع حاصل از تجارت با ایران معاوضه کند.

اکنون در بازار شاهد وجود تنگنای عرضه هستیم. اصلا اگر مسائل داخلی را در نظر نگیریم، آیا بازار جهانی کشش کاهش عرضه بیشتر از این را دارد؟

باز لازم نیست خیلی به عقب برویم. در سال 2017 اوپک و غیراوپک موفق شد که یک میلیون و 800 هزار بشکه را از بازار خارج کنند. همچنین صادرات ایران در این مدت هیچ‌وقت به 2میلیون 500 هزار بشکه نرسیده است. به علاوه با توجه به ظرفیت مازاد کشورهای عربی، پر شدن شکاف عرضه و تقاضا آنقدر سخت نیست. بعضی از تفسیرهای داخلی و خارجی از قیمت 250دلاری برای نفت در صورت توقف صادرات نفت ایران می‌گویند اما این اتفاق بعید است کما اینکه 4سال پیش که صادرات نفت ایران کاهش قابل ملا‌حظه‌یی پیدا کرد، قیمت نفت آنچنان بالا نرفت.

البته در آن دوران تولید شیل هر روز رکورد می‌زد اما الان با اینکه موقعیت افزایش وجود دارد اما مشکل خط لوله رشد تولید را کند کرده است.

حتی اگر موقعیت شیل را ثابت در نظر بگیریم، ظرفیت مازاد تولید عربستان سعودی چیزی بیشتر از 1میلیون بشکه نفت در روز است؛ به عبارتی اگر بخواهد مقدار بیشتری نفت خام وارد بازار کند، می‌تواند. اگر مساله تحولات ژئوپلیتیک مثلا ایجاد یک درگیری در منطقه را کنار بگذاریم، آنگاه می‌توان گفت که صرف تحریم‌ ایران قیمت نفت را متاسفانه دچار نوسان زیادی نمی‌کند.

از نظر شما تنگه هرمز تا چه انداز می‌تواند برگ برنده ایران باشد؟

فارغ از اطلاعات نظامی و سیاسی که من از آنها برخوردار نیستم در زمان جنگ تحمیلی و اوج جنگ نفتکش‌ها تنگه هرمز برای یک روز هم بسته نشد. از طرف دیگر ما نباید دنیا را با خود دشمن کنیم. الان بیشتر نفتی که از تنگه هرمز می‌گذرد به سمت کشورهای درحال توسعه‌یی مانند چین و هند می‌رود و از این رو بسته شدن تنگه هرمز این کشورها را متاثر می‌کند تا امریکا. واردات نفت امریکا از کل کشورهای اوپک کمتر از واردات نفت امریکا از کاناداست. به عبارت دیگر در 2یا 3دهه گذشته نقش اوپک در تامین نفت ایالات متحده به‌ شدت کم شده است.

از طرف دیگر ترامپ نیز غیرقابل‌پیش‌بینی است و مشکلات داخلی خود در امریکا بخواهد در خاورمیانه شیطنت کند. علاوه بر این سیاستی که بارها توسط رییس‌جمهور و وزیر نفت تکرار شده این بوده که ما از نفت به عنوان اسلحه استفاده نمی‌کنیم. اعراب در سال 1973 این کار را کرد اما ایران از این منظر کارنامه پاکی دارد. از همین نظر حتی صحبت در این زمینه می‌تواند کشورهای دوست ما را در مقابل ما قرار دهد.

 

ارسال نظر