بازی منابع آگاه با بازارهای ترسو

۱۴۰۰/۰۲/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۲۰۹
بازی منابع آگاه با بازارهای ترسو

زهرا سلیمانی|در شرایطی که افکار عمومی ایرانیان طی روزهای گذشته، یکسره تحت تاثیر موضوع انتخابات و نحوه مواجهه شورای نگهبان با صلاحیت‌های عمومی نامزدها قرار داشت، حادثه‌ای در بطن تحولات اقتصادی کشور به وقوع پیوست که بررسی ابعاد و زوایای گوناگون آن ضروری به نظر می‌رسد. ماجرا از جایی آغاز شد که بعد از تحولات برآمده از مذاکرات وین و جوی از خوش‌بینی که در خصوص احیای برجام و پایان یافتن تحریم‌ها آغاز شد، قیمت ارز آرام‌آرام در مسیر کاهش قیمت قرار گرفت. این روند تعدیل طی روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه (14و15اردیبهشت ماه) نرخ ارز را در محدوده قیمتی 20 و 19هزار تومانی نیز قرار داد و جوی از خوش‌بینی را نیز در خصوص دورنمای آینده اقتصادی کشور ایجاد کرد. به تبع این دورنمای امیدبخش، افکار عمومی ایرانیان نیز امیدواری‌های افزون‌تری نسبت به بهبود نسبی اوضاع دشوار اقتصادی پیدا کردند. اما در شرایطی که کارشناسان اقتصادی دلیل بنیادین تعدیل نرخ ارز را کاهش انتظارات تورمی جامعه و شکل‌گیری صف‌های فروش ارز، مقابل صرافی‌ها ارزیابی می‌کردند، نمایندگان مجلس و رسانه‌های اصولگرا در حرکتی هماهنگ اعلام کردند که دلیل تعدیل نرخ‌ها ارز، نه کاهش انتظارات تورمی جامعه، بلکه ارزپاشی گسترده دولت در بازار است. در روزهای پایانی هفته، خبرگزاری‌های فارس و مهر در فضاسازی‌هایی هماهنگ و بدون انتشار اسناد و مدارک مستدل اعلام کردند که بانک مرکزی به دنبال سرکوب قیمت ارز از طریق توزیع گسترده ارز در بازار است. کار به جایی رسید که دبیر اقتصادی خبرگزاری مهر با انتشار توییتی رسما، رییس کل بانک مرکزی کشور را تهدید کرد که ممکن است در ادامه به سرنوشت ولی‌الله سیف دچار شود. فرشته رفیعی با انتشار توییتی نوشت: «صدور کیفرخواست برای ولی‌الله سیف، هشداری جدی برای همتی است که وارد بازی‌های انتخاباتی برای ارزپاشی و کاهش نرخ دستوری ارز نشوند.» دولتمردان اما در واکنش به این دامنه وسیع از تخریب‌ها به مصوبه مجلس یازدهم اشاره می‌کردند که اساسا امکان اثرگذاری بانک مرکزی در بازار ارز را محدود ساخته و کاهش نرخ ارز بیش از 2درصد را ممنوع کرده است. این کاهش میان دولتمردان و افکار عمومی از یک طرف و نمایندگان مجلس و رسانه‌های اصولگرا از سوی دیگر در تمام روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه ادامه داشت تا اینکه مخالفان دولت تاکتیک تازه‌ای را برای مهار کاهش فزاینده نرخ ارز تدارک دیدند، تاکتیکی که باعث شد، روند کاهشی نرخ ارز پایان پیدا کند و دلار ناگهان در مدار صعودی قرار بگیرد. انتشار خبری کذب به نقل از منابع آگاه در شبکه پرس‌تی‌وی رسانه برون‌مرزی صدا و سیما در این خصوص که مذاکرات در وین با بن‌بست جدی مواجه شده و دو طرف اعلام کرده‌اند که طی ماه‌های آینده دستیابی به توافق ممکن نیست، ناگهان ورق را در اتمسفر اقتصادی کشور بازگرداند و دلار را در مدار صعودی قرار داد. باز انتشار گسترده این خبر در شبکه‌های مختلف صدا و سیما به اندازه‌ای تکرار شد که این تصور حتی در میان تحلیلگران کاربلد حوزه اقتصادی نیز ایجاد شد که احتمالا احیای برجام منتفی است.خبری که هرچند بلافاصله از سوی  عراقچی، معظی (معاون اطلاع‌رسانی دولت) و واعظی (رییس دفتر رییس‌جمهوری) تکذیب شدند، اما این تکذیبیه‌ها نتوانست روند افزایشی نرخ دلار را مهار کند و ثبات را به بازار ارز بازگرداند. در این میان بسیاری از گروه‌های مردمی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودند که چرا، اصولگرایان و صدا وسیما کاهش نرخ ارز را بر نمی‌تابند و در برابر تعدیل قیمت دلار ایستادگی می‌کنند؟

برخورد جناحی و سیاسی با موضوعات اقتصادی

پاسخگویی به این پرسش که چرا رسانه‌های اصولگرا که طی ماه‌های گذشته همواره دولت را به دلیل عدم توانایی در کنترل نرخ ارز می‌نواختند، امروز به مهم‌ترین منتقد روند تعدیل نرخ ارز بدل شده؟ ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی این روزهای کشور را نمایان می‌سازد. واقع آن است که تحلیلگران و استراتژیست‌های جناح اصولگرا از ماه‌ها قبل مبتنی بر این تصور کلی که بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، آنها مسیر ساده‌ای را برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم خواهد پیمود، برنامه‌ریزی‌های تبلیغاتی و انتخاباتی خود را دنبال می‌کردند. مبتنی بر این راهبرد کلی بود که بسیاری از چهره‌های برجسته اصولگرا و نمایندگان مجلس، توئیت‌های حمایتی در خصوص پیروزی ترامپ منتشر می‌کردند و او را مخالف نئولیبرال‌ها و گلوبال‌ها معرفی می‌کرد. این تاکتیک کلی اصولگرایان اما، با پیروزی بایدن ناگهان رنگ باخت و جای خود را به نوعی دستپاچگی و آشفتگی داد. در شرایط جدید، مخالفان برجام و طیف‌های دلواپس نگران بودند که بعد از حضور بایدن و احیای برجام، شاخص‌های اقتصادی کشور به سرعت در مسیر رشد و شکوفایی قرار گیرند. بهبود اقتصادی کشور این معنای کلی را برای افکار عمومی به دنبال داشت که برجام و تداوم گفت‌وگوها با غرب در بلندمدت می‌تواند، مشکلات اقتصادی و راهبردی کشور را حل کند. در یک چنین شرایطی طبیعی است که افکار عمومی، در انتخابات خردادماه، کاراکتری را از میان کاندیداهای موجود انتخاب می‌کردند که بتواند گفت‌وگو و مذاکره با جهان پیرامونی را تداوم بخشد. طبیعی است در یک چنین معادله، اصلاح‌طلبان و گروه‌های میانه‌رو بیشترین شانس را برای پیروزی در انتخابات داشتند. مبتنی بر این تحلیل کلی، تغییر فضای سیاسی به نفع دموکرات‌ها و حضور بایدن به عنوان یکی از حامیان برجام باعث شد تا نمایندگان اصولگرا به‌طور ناگهانی دست به اقدامات انتحاری بزنند. تصویب طرح اقدام راهبردی برای بی‌اثر ساختن برجام که با درایت علی اکبر صالحی بی‌اثر شد، یکی از نخستین واکنش‌های طیف‌های تند اصولگرا برای مواجهه با این شرایط تازه بود. اقدامات تهاجمی که بر اساس برخی شنیده‌ها با تذکارهایی که از سوی دفتر رهبری صادر شد، در ادامه تعدیل شدند تا تیم مذاکره‌کننده در وین برنامه‌های نظام را همچنان پیگیری کنند. انبساطی کردن بودجه 1400 با هدف رشد تورم و افزایش نقدینگی و... دومین قدمی که مجلس برای مقابله با بهبود شاخص‌های اقتصادی از خود بروز داد.

همه راه‌ها به انتخابات ختم می‌شود

طی ماه‌های اسفندماه 99 و فروردین ماه 1400نیز طیف‌های مخالف برجام و تداوم گفت‌وگوها از همه امکانات خود برای ضربه زدن به تیم مذاکره‌کننده بهره بردند. انتشار فایل صوتی ظریف با لیلاز یکی دیگر از تلاش‌هایی بود که با هدف حاشیه‌سازی برای رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان در پیش گرفته شد. این روند ادامه داشت تا میانه‌های اردیبهشت ماه که آرام‌آرام پازل مذاکراتی ایران، تصویر توافق را در خود ثبت کرد. با ارسال پالس‌های مثبت از سوی کشورهای اروپایی، امریکا، روسیه و چین انتظارات فزاینده تورمی در اقتصاد ایران جای خود را به دورنمایی امیدبخش درخصوص آینده مذاکرات داد. در این رایط بسیاری از شرکت‌های اروپایی اعلام کردند که آماده ورود به بازار کشور هستند؛ ضمن اینکه مذاکرات برای عودت اموال بلوکه شده ایران در کشورهای ترکیه، عراق، کره جنوبی، هند و... نیز انجام شد و برنامه‌ریزی برای بازگشت دارایی‌های مسدودی ایران آغاز شد. بهبود مناسبات ارتباطی ایران و عربستان و آغاز گفت‌وگوهای دو کشور در این خصوص بُعد تازه‌ای از تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای عبور از فضای بحرانی قبلی بود. در این شرایط طبیعی است که بازار ارز نیز به سمت تعدیل و کاهش حرکت کند. گزارش‌های میدانی خبرنگار «تعادل» از میدان فردوسی و صرافی‌ها نیز حاکی از این واقعیت بود که دارندگان ارز در حال فروش ارزهای خارجی خود هستند. مجموعه این عوامل باعث شد تا دلار در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه وارد دالان 20 و 19هزار تومانی شود. اما مخالفان برجام در داخل و خارج مجلس که احساس می‌کردند در حال باختن قافیه اقتصادی به حریف هستند، با استفاده از خبرسازی کذب پرس‌تی‌وی این روند را معکوس ساختند تا نرخ ارز در روز پنجشنبه به دالان 21 هزار تومانی بازگردد. حرکتی که بازتاب وسیعی در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد و افکار عمومی انتقادات دامنه‌داری از آن کردند. در واکنش به این خبرسازی جعلی رییس دفتر رییس‌جمهوری بلافاصله در گفت‌وگویی رسانه‌ای اعلام کرد که خبر پرس‌تی‌وی در خصوص به بن بست کشیدن مذاکرات هیچ پایه و اساس درستی ندارد و جعلی است. واعظی همچنین پیش‌بینی کرد که روند کاهشی نرخ ارز در روزهای ابتدایی هفته آینده همچنان تداوم خواهد داشت و دلار به محدوده نرخ واقعی خود خواهد رسید. علاوه بر واعظی، علیرضا معزی، معاون ارتباطات دفتر ریاست‌جمهوری نیز به این ماجرا واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: «این‌بار منبع آگاه به کمک دلالان ارز آمد. «منبع آگاه» صدای رسای همه دلواپسان مذاکرات وین است. با عبور از این فضای ملتهب به نظر می‌رسد که مواجهه جناح‌های سیاسی این روزها در پهنه اقتصاد کشور بیشتر از هر قلمروی دیگری شدت گرفته است. مخالفان برجام به دنبال آن هستند تا با فضاسازی و خبرسازی هر گونه بهبود در شاخص‌های اقتصادی را مهار کنند تا رقیب فرصتی برای بهره‌برداری از آنها در انتخابات پیش رو نداشته باشد. تاکتیکی که هرچند ممکن است، منفعت‌های جناحی برای برخی افراد و جریانات داشته باشد، اما بدون تردید منافع ملی و عمومی کشور را خدشه‌دار خواهد ساخت. اما ایا طیف‌های سیاسی مخالف برجام متوجه این واقعیت خواهند شد؟

 

ارسال نظر