انقلاب صنعتی پنجم، تعامل بین انسان، ماشین و اینترنت را می‌طلبد

۱۴۰۰/۱۲/۰۱ - ۰۰:۴۳:۱۱
کد خبر: ۱۸۷۰۷۸
انقلاب صنعتی پنجم، تعامل بین انسان، ماشین و اینترنت را می‌طلبد

داوود ادیب

در سال‌های اخیر، محور توسعه و رشد در اکثر کشورهای توسعه‌یافته، از سرمایه فیزیکی به سرمایه انسانی تغییر یافته است و در عصر حاضر هیچ کشوری نمی‌تواند بدون تکیه بر سرمایه انسانی و در نهایت سرمایه اجتماعی خود، به توسعه پایدار برسد. عصر حاضر، مصادف با انقلاب صنعتی پنجم است و جریان غالب در این عصر، تعامل و همکاری بین انسان، ماشین و اینترنت به عنوان ارکان اصلی آن بوده که الزامات جدیدی را در نظام‌ها و ساختارهای مدیریتی مرتبط به وجود آورده است. کشورهای توسعه‌یافته و پیشرو در زمینه فناوری‌های نوین، امروزه در خصوص به کارگیری مدیران خود در پست‌های کلیدی، از الگوهای خاصی تبعیت کرده و با انتخاب اصلح مدیران تحول‌آفرین، به‌روز و تازه نفس همگام با سایر عناصر عصر دیجیتال، حرکتی رو به جلو متناسب با عصر متاورسی و عصر رمزارزها داشته‌اند. تجربه جهانی، موید این نکته مهم است که در دهه گذشته، رویکرد آموزشی و پژوهشی کشورهای توسعه‌یافته از نگاه صرف به آموزش‌محوری و پژوهش محوری به سمت تقاضا محوری تغییر جهت پیدا کرده است. بدیهی است، رساله‌های دکتری منتج از دفاع در دانشگاه‌های کشور و همچنین پژوهش‌های انجام‌‌گرفته در مراکز علمی و تحقیقاتی کشور نیز باید ضمن توجه بیشتر به تقاضای صنعت و بازار به صورت کاربردی و متناسب با حوزه‌های مختلف جهت‌دهی شوند تا بتواند خلأ علمی و دانشی مورد نیاز حوزه‌های مختلف را جبران کنند. در کشور ما، کارگزار علم و فناوری تقریباً مفهوم نسبتاً جدیدی بوده که باید توسعه یابد. این گروه، مشاورانی هستند که از دانش و تجربه تخصصی خود در... 

 یک بخش خاص از صنعت یا فناوری استفاده می‌کنند و با توجه به وجود پتانسیل شبکه ارتباطات، شرکت‌های فناور را در فرآیندی برد- برد با صنایع بزرگ قرار می‌دهند. از معروف‌ترین شرکت‌های کارگزاری بین‌المللی می‌توان به BASF اشاره کرد که یکی از شرکت‌های بزرگ این حوزه با ۱۱۷ هزار کارمند در ۹۰ کشور جهان است که به عنوان کارگزار علم و فناوری با مرکزیت کشور آلمان با بسیاری از دانشگاه‌های جهان همکاری می‌کند. این کارگزار علم و فناوری تلاش می‌کند تا نیازها و مسائل شرکت‌های بزرگ صنعتی را تجمیع کرده و آنها را در مراکز نوآوری و فناوری دانشگاهی حل کند. مدل عملکردی این شرکت به شکلی است که مسائل فناورانه و نوآورانه را مجموعه‌های صنعتی و کسب کارها جمع‌آوری و پس از تهیه RFP مناسب، آن را به مراکز دانشگاهی و تحقیق و توسعه می‌دهد تا راهکارهای مد نظر صنایع و کسب و کارها پیدا شوند . از این رو پیشنهاد می‌شود در کشور ما نیز توسعه و برندسازی شرکت‌های کارگزاری به صورت جدی برنامه‌ریزی شود. ایجاد تغییر در محتوای کتاب‌های درسی مدارس و مراکز آموزش عالی کشور به شکلی که دانش‌آموزان، دانشجویان و خانواده‌های آنها با پژوهش، بیشتر آشنا شوند و دروس ارایه شده کمتر حفظی و بیشتر پژوهشی باشد باید در دستور کار نهادهای متولی قرار گیرد. بررسی‌های مرتبط با این موضوع نشان می‌دهد که در سنگاپور، تاکید قابل توجهی به کاربرد IT در آموزش علوم صورت پذیرفته و در بین کشورهای مختلف، سنگاپور مقام اول را در آموزش فناوری اطلاعات و نیز کاربرد آن در امر آموزش داشته است. در ایالات متحده و انگلستان به فعالیت‌های عملی و برنامه‌های درسی آزمایشگاه محور توجه ویژه‌ای صورت گرفته است. در کشور ژاپن استفاده از وسایل کمک آموزشی چند رسانه‌ای و نیز استفاده از شبیه‌سازی رایانه‌ای و مدل‌های آموزشی جایگاه خاصی را در آموزش علوم پیدا کرده است. رشد توانایی حل مساله، علاقه به طبیعت و انس گرفتن با آن و درک پدیده‌ها و اشیای طبیعی از ویژگی‌های نظام آموزشی کشور ژاپن بوده و اساتید به همراه دانش پذیران، بیش از یک سوم وقت خود را در آزمایشگاه‌ها سپری می‌کنند. در نظام آموزشی استرالیا، که به صورت فرایند محور است، هدف اصلی این است که محتوا در قالب روش‌های یادگیری علوم یعنی با استفاده از روش‌های پژوهشی یا حل مساله منتقل و ارایه شود. در این نظام آموزشی، تأکید بر یادگیری مشارکتی، روش‌های فعال یادگیری، یادگیرنده محور بودن و فرایند محور بودن از اهداف دیگر آموزش علوم تجربی در این کشور است. ترویج روحیه و فرهنگ کارآفرینی و ارتقای شناخت جامعه دانشگاهی نسبت به کارآفرینی، کارآفرینان و نقش آنان در رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و رفاه از وظایف اصلی دولت‌ها در تمامی کشورهای توسعه یافته است. گرچه واحدهای کارآفرینی در سرفصل دروس بسیاری از رشته‌های دانشگاهی کشورمان گنجانده شده است و همچنین رشته‌های متنوعی از کارآفرینی از قبیل آموزش عالی، کارآفرینی بین‌المللی و چند گرایش دیگر در دانشگاه‌های متعددی به وجود آمده است اما متأسفانه، شواهد موجود گویای آن است که نسل حاکم بر دانشگاه‌های کشورمان تاکنون نتوانسته‌اند روحیه کارآفرینی لازم برای راه‌اندازی فعالیت‌های کارآفرینانه را در دانشجویان ایجاد کنند و هر سال می‌بینیم که شمار زیادی از دانش‌آموختگان دانشگاهی همچنان در انتظار احراز مشاغل دولتی به سر برده یا اینکه در طول چند سال ده‌ها شغل غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود را تجربه کرده و نهایتاً کار مرتبط با گرایش خود یا حتی شغل مورد علاقه خود را پیدا نکرده‌اند. در نهایت اینکه با وجود تمامی تلاش‌های معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری و حمایت‌های مادی و معنوی صندوق نوآوری و شکوفایی در توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان، متأسفانه در صنایع مختلف و جامعه ما ظرفیت و پتانسیل شرکت‌های دانش‌بنیان و اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها مورد توجه کافی سازمان‌های دولتی و بازار، قرار نگرفته است. در یک جمع‌بندی می‌توان دلایل این عقب‌ماندگی را جدای از موارد مطروحه ریشه در دانشگاه‌زدگی، کمبود مسائل انگیزشی در فارغ‌التحصیلان و نخبگان دانشگاهی، کمبود طرح‌های تحقیقاتی مشترک بین صنعت و دانشگاه، مشکلات مربوط به میزان و نحوه تخصیص بودجه‌های تحقیقاتی، عدم وجود ارتباط کافی بین رشته‌های دانشگاهی با نیاز صنایع و در رأس همه اینها ناهمگرایی در ارتباطات دولت، صنعت، دانشگاه، جامعه مدنی و اکولوژی اجتماعی دانست. دولتمردان کشور باید با اتخاذ رویکردهای مناسب، اقدامات لازم را در راستای بهبود شاخص‌های مد نظر و ارتقای سرمایه اجتماعی به عنوان اصلی‌ترین نهاد مرتبط با این شاخص‌ها انجام دهند. بدیهی است که این ملاحظات در کشورهای توسعه‌یافته و کشورهایی که رتبه‌های مناسبی را در شاخص‌های مختلف این حوزه داشته‌اند با برنامه‌ریزی‌های راهبردی عملیاتی شده و سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی نامشهود، مورد توجه اکثر صاحب نظران و متولیان توسعه در کشورهای موفق، قرار گرفته است. امروزه ناگزیریم بپذیریم که بخش اعظم توسعه و تحول کشورهای توسعه‌یافته متأثر و نشأت‌گرفته از عنصر سرمایه اجتماعی بوده است و طبیعتاً، کشورها و جوامعی که اهمیت این موضوع را درک کرده و بستر مناسبی را برای اندیشمندان و نخبگان خود فراهم آورده‌اند، از دستاوردهای توسعه‌ای و رفاه بالاتری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار خواهند شد.

 

ارسال نظر