روایت‌های تلخ افغانستان

۱۴۰۰/۰۵/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۱۲۹۴
روایت‌های تلخ افغانستان

محسن روحی‌صفت

نخست) وقتی که قرارداد دوحه در مذاکرات بین امریکا و طالبان در 2020 با موضوع خروج نیروهای امریکا از افغانستان نهایی شد، یکی از موارد مهم توافقنامه مبتنی بر این بود که بخشی از مناطق و ولایات افغانستان در اختیار دولت مرکزی افغانستان و سایر بخش‌ها در اختیار طالبان قرار بگیرد تا توازنی در این حوزه ایجاد شود. در آن زمان موازنه بین دولت و طالبان به نفع دولت مرکزی جریان داشت، اما با استنکاف دولت مرکزی از مذاکره و توافق با طالبان، این گروه برنامه‌ریزی برای تسلط بر کل افغانستان را در دستور کار قرار داد. خروج ایالات متحده به این شکل و شمایل و آزادسازی زندانیان طالبان توسط آمریکا از یک طرف روحیه طالبان را افزایش داد و از سوی دیگر روحیه نیروهای دولت مرکزی را از میان برد تا جایی که امروز طالبان بعد از فتح هرات، قندهار و... مزارشریف را نیز به تسلط خود درآورده است. در این شرایط افکار عمومی ایران به دنبال آگاهی از راهکارهایی است که ایران از طریق آن می‌تواند به مردم افغانستان کمک کند. باید دید مهم‌ترین راهکارها برای حمایت از مردم افغانستان از منظر ایرانیان چیست؟  دوم) ایران به‌طور طبیعی ارتباطات خود را با دولت مستقر در کابل خواهد داشت و دولت مستقر در کابل را به رسمیت خواهد شناخت. اما در عین حال ایران با همه گروه‌های تاثیرگذار در این کشور نیز ارتباط دارد. فرقی ندارد این گروه‌ها پشتون باشند، یا گروه‌های سنی، یا تاجیک، ازبک و... طالبان هم بخشی از واقعیات موجود در افغانستان هستند که ایران تلاش می‌کند، تحرکات این گروه را به نفع مردم افغانستان ساماندهی کند. ایران همواره علاقه‌مند است تا افغانستان دارای ثبات باشد و از بی‌ثباتی در این کشور جلوگیری می‌کند. از سوی دیگر هر گروهی که قرار است در این کشور سکان هدایت را به دست بگیرد، باید مورد حمایت مردم افغانستان باشند، نه قدرت‌های خارجی. یعنی ایران، مردم را دارای صلاحیت برای تشکیل حکومت می‌داند نه همسایگان و نه قدرت‌های فرامنطقه‌ای. از منظر ایران حکومتی که مبتنی بر قدرت کشور‌های خارجی روی کار بیاید، قادر نخواهد بود ثبات لازم را در بلندمدت در این کشور ایجاد کند. این صلاحیت هم وقتی ایجاد می‌شود که یک انسجام سیاسی میان گروه‌های مختلف اثرگذار در این کشور ایجاد شود. اگر این انسجام وجود نداشته باشد، کشورهای خارجی در این سرزمین تاثیرگذار خواهند شد. 

سوم) در این میان برخی تصاویر در خصوص برخورد گروه‌های طالبان با مردم و جمعیت زنان افغانستانی منتشر می‌شود که افکار عمومی ایرانیان را جریحه‌دار می‌سازد. مردم در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی این مطالبه جدی را دارند که حکومت ایران باید از حقوق مردم افغانستان در برابر هر نوع رفتار خارج از چارچوب‌های انسانی حمایت کند. در مسیر پاسخگویی به این مطابله است که ایران تلاش می‌کند، دیدگاه دولت مرکزی و طالبان را افزایش دهد و از طالبان بخواهد که از قانون و مطالبات مردم افغانستان تمکین کنند. از سوی دیگر ایران، مذاکراتی را در تهران برگزار کرد تا دو طرف با هم مذاکره و گفت‌وگو کنند و از طریق آلام مردم افغانستان کاهش پیدا کند. البته ایران به دنبال آن است که از فروپاشی کشور افغانستان به دلیل کشمکش‌های میان گروه‌های مختلف جلوگیری کند. نباید فراموش کرد، بخش قابل توجهی از مشکلات امروز مردم افغانستان به این دلیل است که دولت افغانستان در زمان مناسب و در برهه‌ای که برگ برنده را در دست داشت، حاضر به مذاکره با طالبان نشد. از سوی دیگر مردم افغانستان هرچند به طالبان اعتماد ندارند، اما به دلیل فساد فراگیر و سوءمدیریت‌های متعدد از دولت مرکزی نیز ناراضی هستند.

چهارم) در این میان این پرسش که سرنوشت مناسبات اقتصادی و راهبردی ایران با کشور افغانستان بر سر صادرات به این کشور و حقابه‌های ایران در مناطق مرزی چه خواهد شد؟ موضوع حقابه ایران در مناطق مرزی به قراردادهایی بازمی‌گردد که صرف‌نظر از آیند و روند دولت‌ها باید عملیاتی شوند. ایران سهم مشخصی دارد و باید از آن بهره‌مند باشد. اختلافاتی که وجود دارد بر سر روش‌ها و زمان تحقق این سهمیه‌ها است. مثلا ایران باید سهم مشخصی از آب را داشته باشد، ایران می‌گوید که در فصل تابستان به سهمیه‌های آب خود نیاز دارد، اما طرف افغانستانی فصل دیگری را برای تامین آب در نظر می‌گیرد. به عبارت روشن‌تر، دو کشور بر سر جزییات قراردادها با هم مشکلاتی دارند و اصل موضوع هیچ مشکلی ندارد و هم طالبان و هم دولت مرکزی موظف به اجرای آن است. در خصوص صادرات ایران به افغانستان نیز باید توجه داشت که مناسبات اقتصادی دو کشور در بسیاری از بخش‌ها ریشه‌دار و غیرقابل انکار است و بعد از پایان نوسانات سیاسی در این کشور صادرات ایران به این کشور از سر گرفته خواهد شد.

 

ارسال نظر