توسعه‌محوری به جای گداپروری

۱۴۰۰/۰۳/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۲۳۹
توسعه‌محوری 
به جای گداپروری

بهمن آرمان

بعد از پایان دور دوم مناظرات انتخاباتی ابهاماتی در حوزه مسائل اقتصادی از سوی نامزدها مطرح شد که به نظر می‌رسد، ضروری است ابعاد و زوایای گوناگون آن برای مردم تشریح شود. مطالب گوناگونی در خصوص پرداخت یارانه‌های افزونتر در فضای عمومی انتخاباتی کشور عنوان می‌شود و عده‌ای بر این باور هستند که مانند زمان دولت‌های نهم و دهم و با مطرح کردن رویکردهای پوپولیستی در خصوص یارانه‌های نقدی می‌توانند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند. در فاصله سال‌های 84 تا 92 منابعی که می‌بایست به سمت عمران، سازندگی، اشتغال، رشد اقتصادی و توسعه پایدار صرف شود، تبدیل به ایجاد یک سیستم اعانه‌ای شد که گرفتاری‌های اقتصادی و معیشتی مردم را افزایش داد. برخی نامزدهای اصولگرا که از یارانه‌های 450هزار تومانی و تسهیلات 1میلیارد تومانی صحبت می‌کنند به اندازه‌ای درک اقتصادی ندارند که بدانند این نوع نگاه‌ها بیشتر به گسترش فقر و شکاف طبقاتی می‌افزاید. این افراد و همفکران‌شان باید بدانند، اقتصاد ایران به اندازه‌ای کوچک شده که دیگر نمی‌تواند یک چنین باری را به دوش بکشد. البته در بخشی از اظهارنظرها برخی رویکردهای اقتصادی مناسب هم از سوی افرادی که درک مناسب‌تری از اقتصاد دارند شنیده شد. زمانی که برخی نامزدها اشاره کردند که قیمت یک لیتر بنزین در ایران نباید از 250سی‌سی کمتر باشد یا اشاراتی که نامزدها در خصوص پایان دادن به یارانه دهک‌های برخوردار جامعه مطرح کردند مبتنی بر رویکردهای نسبتا کارشناسی است. اگر هدف این است که کشور را از زیر چتر دوپینگ یارانه‌ای خارج کنیم، راهکارهای عملی برای آن وجود دارد. منتها باید به رویکردهای کارشناسی و تذکارهای اساتید اقتصادی توجه شود. به هر حال یک بیمار را نمی‌توان تا ابد زیر دستگاه اکسیژن قرار داد. نمی‌توان قیمت بنزین را کمتر از قیمت حمل و نقل آن برای دامنه وسیعی از مردم توزیع کرد. در مصر عبدالفتاح سیسی در قامت رییس‌جمهوری این کشور یک چنین جراحی بزرگی را انجام داد  و با حذف یارانه‌های غیرضروری منافع پایداری را برای کشور و مردمش ایجاد کرد. در واقع سیسی در ازای این حذف یک هدیه بزرگ‌تر به مردم مصر داد. یعنی با منابع برآمده از قطع یارانه بنزین در مدت کمتر از 4سال کانال دوم سوئز ساخته شد که بر اساس آمارهای مستند درآمد مصر بابت عبور کشتی‌های بین‌المللی از سوئز در سال 2020 بالغ بر 8.5 میلیارد دلار شد. یعنی درآمدی بیشتر از درآمدهای نفتی ایران در سال 2020. این اعداد و ارقام این واقعیت را به صورت عریان نمایان می‌کند که به جای گسترش فرهنگ گداپروری و اعانه‌گیری، ضروری است منابع کشور، صرف اشتغال پایدار و توسعه زیرساخت‌ها شوند. یعنی این پول‌ها که عملا تاثیری در معیشت بسیاری از دهک‌های بالایی و میانی جامعه ندارد، صرف ایجاد اشتغال مولد و پایدار برای اقشار مختلف ایرانی شود. یعنی با این منابع، آزاد راه ساخته شود، سدهای مخزنی نیمه‌تمام تکمیل شوند، شبکه‌های آبیاری سنتی در بخش کشاورزی به شیوه‌های نوین آبیاری بدل شوند تا هم در مصرف آب در شرایط خشکسالی صرفه‌جویی شود، هم تولید محصولات افزایش یابد و هم کشور را از وابستگی شدید به واردات کالاهای اساسی مانند گندم، جو، ذرت، دانه‌های روغنی، کنجاله، شکر و... رهایی پیدا کند. اگر نامزدهای انتخابات اصولگرا که از پرداخت یارانه‌های هنگفت صحبت می‌کنند، صادقانه با مردم سخن بگویند و اعلام کنند که به جای یارانه تلاش خواهند کرد، منابع را صرف زیرساخت‌های توسعه‌محور کنند، قطعا بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار خواهد گرفت. اما اینگونه اظهارنظرهای عوامانه در خصوص افزایش پرداخت یارانه‌های نقدی و تسهیلاتی نه‌تنها مشکلی از هزار توی اقتصاد و معیشت کشور بازنخواهد کرد، بلکه در بسیاری از موارد خود به عاملی برای بروز مشکلات تازه بدل خواهد شد.

 بیشتر این اظهارنظرهای یارانه‌ای جنبه عوامانه دارند و توسط مشاوران ناآگاه پیشنهاد می‌شود. از سوی دیگر نداشتن ارتباط مستقیم و پایدار با سیستم مالی جهانی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. فراموش نکنید ایران سهامدار بانک جهانی است. ایران در صندوق بین‌المللی پول سهم دارد. ایران در بانک توسعه اسلامی در سال‌های بعد از انقلاب همواره در افزایش سرمایه‌ها شرکت داشته است. کشورمان توان اخذ وام تا سقف 1میلیارد دلار را برای پروژه‌های توسعه از بانک توسعه اسلامی دارد. اما به دلیل تنش‌هایی که در صحنه روابط بین‌الملل وجود دارد، نه می‌توانیم از کشوری اعتباری بگیریم، نه کشوری پول ما را پس می‌دهد و نه حتی بانک توسعه اسلامی که قبلا در ایران پروژه‌های اقتصادی بزرگی را اجرا می‌کرد، حاضر به مشارکت دوباره با ایران است. این هم یکی از حلقه‌های مفقوده است که کسی به آن اشاره نمی‌کند. برخی نامزدهای اصولگرا به اندازه‌ای بی‌اطلاع هستند که نمی‌دانند بدون زیرساخت‌های لازم مانند خطوط هوایی، توسعه بزرگراه‌ها، هتل‌های استاندارد، فرودگاه‌ها، هواپیماهای مناسب، خطوط راه‌آهن و... نمی‌توان از  درآمدهای برآمده از صنعت توریسم سخن گفت. ایران برای جذب گردشگران داخلی خود کاری صورت نداده، چه برسد به اینکه بخواهد درآمدی در سطح ترکیه از توریسم داشته باشد. با این توضیحات معتقدم که جای خالی منطق اقتصادی در مناظره دور دوم نیز کاملا قابل مشاهده بوده است. متاسفانه بعد از وقتی که برای مناظرات گذاشتم، پشیمانم و احساس می‌کنم که تنها برخی وعده‌های غیرمنطقی به عنوان برنامه از سوی نامزدها مطرح می‌شود. بدون اینکه کسی از آنها بپرسد در بستر کدام زیرساخت‌های اقتصادی و راهبردی قرار است این وعده‌ها را محقق کنید. این در حالی است که اقتصاد ایران برای دستیابی به مقدمات توسعه زمان دیگری برای اتلاف ندارد و چنانچه هرچه سریع‌تر برای پیوستن به قطار توسعه تلاش‌های عملی صورت نگیرد، فاصله ایران حتی با کشورهای در حال توسعه به اندازه‌ای افزایش پیدا می‌کند که جبران آن دشوار خواهد شد.

 

 

ارسال نظر