خداحافظی با بورس

۱۴۰۰/۰۳/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۷۲۷
خداحافظی با بورس

محسن عباسی

همواره با بهترین آرزوها و امید‌ها راهمان را شروع می‌‌کنیم و در نهایت حتی در صورت موفقیت و رسیدن به اهدافمان می‌بینیم که آنچه به دست آورده‌ایم در مقابل عمری که برایش تلف کرده‌ایم ناچیز است. علی‌رغم بیش از ۳۰ سال مدرسه و دانشگاه رفتن و ۱۵ سال کار مداوم در بازار سرمایه، هم اینک احساس می‌کنم این مسیر لایق عمری که برایش گذاشتم نبود. همه‌ ما به امید ساختن آینده ای بهتر زنده‌ایم و  این امید باعث لذت بردن از زمان حال هم می‌شود. همیشه امید را زنده نگاه داشته ام و اعتقاد دارم  که بالاخره امید ها و رویاها ما را از منجلاب‌ های زندگی بیرون می‌کشند و البته که همیشه همینطور هم می شود. من در این بازار تازه وارد نیستم و انواع و اقسام ریزش‌های بازار داخلی و خارجی را دیده ام. صحبت من حتی سود و زیان و ریزش و صعود نیست. این‌ها لازمه‌ی رشد یک معامله‌گر و مدیر و سهامدار است. از میان این اتفاقات که عبور می‌کنیم با تجربه‌تر می‌شویم. من به هیچ،وجه  از شرایط خودم هم ناراضی نیستم. از گذشته همدرس گرفته ام و در حال یادگیری هستم اما: صحبت من امید است. تصور آینده ای بهتر که پوچی این زندگی را برایمان قابل تحمل می‌کند باعث می‌شود به‌رغم همه‌ی اتفاقات بد زندگی هنوز هم لبخند بزنیم. موضوع مهم این است: وقتی می‌بینیم که سرنوشت جوانانی همچون ما برای کسی مهم نیست، سرمایه‌ای که بازحمت جمع کرده‌ایم درحال آب شدن است و برای کسی مهم نیست. کسب وکاری که عمرمان راپایش گذاشته ایم درحال از بین رفتن است و برای کسی مهم نیست. مدیرانی که تدبیر مناسبی برای دارایی‌های عمومی تدارک ندیدند و تلاش نکردند که امید را به پیکره فعالان اقتصادی در بازارهای مختلف بازگردانند، مسئول گسترش این ناامیدی‌ها هستند. کسانی که من را می‌‌شناسند می ‌دانند که هر ساعت از زندگی من در چه سختی‌ هایی گذشته است و چگونه از پس هر چالشی برآمده‌ام و شاید این نوشته برایشان عجیب باشد اما من تسلیم شده‌ام. من نمی‌توانم محیط را تغییر بدهم.اکوسیستم اجتماعی و اقتصادی ما قابل تغییر نیست. در خصوص بورس هر چه نوشتم وگفتم را بی پاسخ گذاشتند و یا وعده‌ی سرخرمن دادند. در آستانه‌ انتخابات هستیم  و به عنوان یک فعال اقتصادی چشم انداز روشنی در مقابل نمی بینیم. دیگر مسائل فنی بورس و ارزندگی قیمت‌ها رابازگو نمی‌کنم و منتظر روزهای خوب بورس می‌مانم اما در بهبود بعدی بازار  برای همیشه از بورس ایران که توسط عده ای مسموم شده است از خارج خواهم شد و اعتماد وامید را برای همیشه از دایره‌ی واژگانم حذف خواهم کرد تا دیگر کسی مرا نفریبد. در طول دوره‌‌ فعالیتم علی رغم داشتن'مجوز سبدگردانی با هیچ فرد حقیقی قرارداد سبدگردانی امضا نکردم و سعی کردم تجربیاتم را در خصوص  سهم‌ها و صنایع به اشتراک بگذارم.

از همینجا از همه‌ عزیزانی که با بازگوکردن تجربیاتم به'اشتباه انداختم عذر خواهی می‌کنم. بازارها علاوه بر نقدینگی نیاز به شرافت دارد تا به مسیر پیش رو بتوان امید داشت. من همه‌ تلاش خودم را برای رساندن صدای بورس به مسئولین کردم به دیدار  وزیران و نمایندگان مجلس رفتم  که متاسفانه بی پاسخ ماند.به نظرم ما جوانان ایرانی تنهاترین موجودات روی زمین هستیم.کودکی در جنگ، نوجوانی در کنکور و جوانی در تحریم و گرانی  وهم اینک در اوج بی تفاوتی مسئولین نسبت به آینده و سرنوشتمان.مدیران میانی درپی لابی برای ماندن بر سرمیزشان هستند و ما ناامیدانه چشممان به عملی شدن وعده های  تو خالی حمایت از بورس. چند بادمجان دور قابچین در شرکت‌های بورسی بگذارید تا با نابودی مردم و آتش زدن اموالشان زمینه را برای شما آماده کنند.

 

ارسال نظر