باید کنار بیاییم

۱۳۹۹/۱۰/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۴۷۶۹
باید کنار بیاییم

مریم شاهسمندی

انگار حق انتخاب را به عهده خودمان گذاشته‌اند،  روزهاست که هوای تهران و چند کلان‌شهر دیگر قابل تنفس نیست، شاخص آلودگی از 150 که خطر مرگ دارد هم گذشته و مسوولان هنوز در حال تایید و تکذیب استفاده از سوخت مازوت هستند، البته که وزیر نفت آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت چاره دیگری جز استفاده از سوخت مازوت نداریم، این یعنی تمام آن تکذیب‌ها درباره استفاده از این سوخت در نیروگاه‌های اطراف تهران و دیگر کلان‌شهرهای آلوده خریدن زمان بوده برای اینکه مردم را دست به سر کنند، وگرنه از اول هم می‌دانستند که عامل اصلی این آلودگی استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه‌ها است. اما اینکه هیچ کس این وضعیت را به گردن نمی‌گیرد و مردم همچنان در این هوای سمی به زندگی خود ادامه می‌دهند و البته خیلی راحت و بی‌سر و صدا هم ممکن است که جان خود را از دست بدهند نکته قابل تاملی است. چرا وقتی استاندار تهران پیشنهاد تعطیلی شهر تهران به دولت می‌دهد، هیچ کس جوابی برای این پیشنهاد ندارد، چرا دولت حداقل در تعطیل کردن شهر با این شرایط خطرناک نشان نمی‌دهد که جان انسان‌ها برایش اهمیت دارد، اینکه حالا چطور می‌خواهند مانع استفاده از سوخت مازوت شوند هم سوال دیگری است که کسی باید پیدا شود و جواب آن را بدهد. نفس کشیدن در این هوا اگر باعث مرگ سریع نشود حداقل باعث بروز بیماری‌های زیادی خواهد شد، تاثیر آن برای خیلی‌ها ممکن است کوتاه‌مدت و برای خیلی‌های دیگر بلندمدت باشد.  آلودگی هوا در تهران و دیگر کلان‌شهرها سال‌هاست که قربانی می‌گیرد، اگر آمارهای اعلام شده را مرور کنیم می‌بینیم که در بسیاری از سال‌های گذشته هم حداکثر روزهای پاکی که پشت سر گذاشته‌ایم 20 تا 25 روز است. به لطف تولید خودروهای غیراستاندارد و پر کردن خیابان‌ها از ماشین‌هایی که هم خودشان غیر استاندارد هستند و هم بنزینی که از آن استفاده می‌کنند، باعث شده تا آلودگی هوا جزو لاینفک زندگی ما باشد، اما اینکه حالا با اعمال محدودیت‌های کرونایی هم باز هوای بسیاری از شهرها قابل تنفس نیست، نشان از اتفاق دیگری دارد، اتفاقی که بالاخره به زبان آوردن آن توسط یکی از مسوولان باعث شد تا مردم بدانند که این فقط سوختن بنزین‌های غیر استاندارد در ماشین‌های غیر استاندارد نیست که قصد جانشان را کرده، این فقط کرونا نیست که هر روز از آنها قربانی می‌گیرد، حالا مشکل دیگری به نام مازوت وجود دارد که در نیروگاه‌های اطراف شهر مورد استفاده قرار می‌گیرد و دود آن راهی کلان‌شهرها می‌شود و نفس شان را تنگ می‌کند. شاید دیگر با وجود یک سالی که از کرونا می‌گذرد و مرگ و میرهایی که پشت سر گذاشته‌ایم و مرگ و میرهایی که هنوز با آن سر و کار داریم دیگر مرگ هم کسب و کارمان شده باشد، اما انگار مسوولان هم دیگر برایشان عادی شده چه فرقی می‌کند، روزی 400 نفر به علت کرونا بمیرند یا به خاطر آلودگی هوا یا تصادفات جاده‌ای! بالاخره هر چه باشد مرگ حق است و ما باید با این واقعیت که مسوولانمان توان بر طرف کردن مشکلات را ندارند کنار بیاییم.  

 کارگر و کارمند و دانشجو به امید رسیدن به حقی که حقشان نبود، تمامی ثروت داشته و نداشته خود را در طبق اخلاص قرار داده و تقدیم بورس کنند که سال‌هاست با  برخی گزارش‌سازی‌ها  رشد پیدا می‌کند. بورسی که معلوم نیست بر اساس کدام شاخص و استاندارد جهانی، این همه تجدید ارزیابی دارد و نه سود‌سازی به دلیل تولید!

یعنی شرکت‌های عضو بازار سرمایه کشوری که سال‌هاست تحریم است و حق صادرات، واردات مواد اولیه با قیمت ارزان و تکنولوژی تولید را ندارد، تنها به پشتوانه بی‌ثباتی اقتصاد کشور و تورم افسارگسیخته با فروش ملک و زمین و ماشین‌های تولید خود (تجدید ارزیابی) همچنان در گزارش‌های مالی خود سودساز معرفی می‌شوند و از افزایش تولید، تولید ارزان و افزایش نرخ صادرات در گزارش‌های سالانه و ماهانه ایشان خبری نیست.

به هر حال بازاری که با دست بردن در گزارش‌هایش به دنبال شاخص‌سازی باشد؛ حتما در نقطه‌ای وقتی دیگر زمین و ملکی برای تجدید ارزیابی و گزارش‌سازی و سود‌سازی نباشد به گل می‌نشیند و به لطف دولت تدبیر و...؛ سال 99 و شاید 1400 همان تاریخ به گل نشستن است. البته نگاه دیگری نیز در مورد این شاخص‌سازی و البته اصلاح دروغین بازار سرمایه وجود دارد که بماند برای آینده. 

تنها یک تیتر از آن نگاه برایتان کافی است به نام «بورس بین‌الملل و کشوری از شرق آسیا»!

مراقب سرمایه‌های خود در بازار سرمایه باشید و زود‌تر از آنکه باید؛ در صف‌های فروش وارد نشوید.

 

ارسال نظر