در ستایش شفافیت

۱۳۹۹/۰۵/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۹۸۲۳
در ستایش
 شفافیت

در ستایش  شفافیت

به نظرم بحثی که این روزها در خصوص املاک تملیکی بنیاد مستضعفان یا املاک تملیک شده شهرداری توسط افراد و نهادهای غیر به راه افتاده نیازمند دقت و توجه بسیاری است و باید از زوایای گوناگون مورد بررسی و ارزیابی تحلیلی قرار بگیرد. یک زمانی هست که در زمان مدیریت فردی در بنیاد مستضعفان در راستای فعالیت‌های عام المنفعه (و نه کارشخصی و فردی و حزبی) امکاناتی را در اختیار فرد دارای صلاحیتی قرار می‌دهند تا فعالیتی آموزشی، رسانه‌ای یا تحقیقاتی در آن انجام شود؛ فعالیت‌هایی که به نوعی با منافع عمومی کشور ارتباط دارد و آورده مشخصی برای جامعه دارد. اما یک زمان هم هست که املاک بنیاد مستضعفان یا هر نهاد دیگری در مالکیت فرد با کمترین قیمت ممکن و به ثمن بخس قرار می‌گیرد. یعنی فرد ملک بنیاد را در اختیار گرفته و بعد با تخفیفات خاص و شرایط ویژه و ملاحظات خاص، مالکیت ملک یا زمین به فرد واگذار شده است؛ بنابراین باید میان این دو حوزه و این دو گونه تفاوت قائل شویم، چرا که یکی در راستای منافع عمومی مردم است و دیگری در راستای منافع فردی و شخصی و حزبی و هر کدام از این دو بخش، حکم مستقلی دارد. مثلا اقای دکتر احمد توکلی هم مدرسه‌ای دارند به نام مدرسه معلم که سال‌ها در حال فعالیت است و هیچ نفعی برای گردانندگان آن‌که ندارد، هیچ؛ از وقت و امکانات خود هم برای آن استفاده می‌کنند. این نوع املاک یک حکم دارد و بعد فردی وجود دارد که زمینی را برای فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و...در اختیار گرفته اما بعد از آن زمین و ملک در راستای منافع شخصی خود بهره برده است؛ این هم یک حکم دیگر دارد. خاطرم هست در مورد آقای احمدی‌نژاد هم مسائلی مطرح شد درباره اینکه ملکی را که در دوران ریاست‌جمهوری در اختیار گرفته بودند، بعد از دوران ریاست‌جمهوری هم در تملک داشتند و جلسات گروهی و حزبی خود را در آنجا برگزار می‌کردند. اما جدای از مسائل و مباحث مختلفی که درباره این موضوع می‌توان مطرح کرد، اینکه دقت، نظارت و شفافیت در ساختار مدیریتی کشور ما در حال رشد کردن و نهادینه شدن است؛ اتفاق بسیار مبارکی است که باید قدر آن را دانست. این زاویه‌ای است که معتقدم در جریان ارزیابی تحلیلی بحث باید ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه فضای عمومی و ارتباطی کشور آنقدر شفاف شود که فرد یا جریانی نتواند به گونه‌ای عمل کند، تصمیم بگیرد و اقدام کند که پنهان از دید مردم باشد؛ اتفاق مثبتی است. با گسترش این اتمسفر شفاف، بسیاری از افراد و جریانات که بر خلاف منافع عمومی حرکت می‌کنند، حساب کار دستشان می‌آید که اگر امروز با مدیری خاص، زد و بند کردند و از اموال و امکانات عمومی به نفع منافع شخصی خود بهره بردند، این پنهان نخواهد ماند . باید بدانند مدیری دیگری می‌آید و درست عکس پیش‌بینی‌های قبلی عمل می‌کند و از طریق شفاف‌سازی تخلفات مدیران قبلی، خواستار استرداد اموال و امکانات می‌شود. به نظر من این شفاف‌سازی به‌شدت به نفع منافع عمومی جامعه است و با هر انگیزه‌ای که صورت گرفته باشد، به نفع جامعه است و برای متخلفان زنگ خطری است که بدانند؛ بعد از آگاه شدن جامعه و شفاف شدن موضوع، روزی هم نوبت آنها خواهد شد که پاسخگوی عملکرد خود باشند. در این میان برخی معتقدند که اطلاع‌رسانی در خصوص این موضوع توسط آقای فتاح با فلان انگیزه و فلان دلیل صورت گرفته است؛ به نظرم این مهم نیست؛ مهم داده‌های اطلاعاتی شفافی است که باید در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.مهم نیست فردی که از امکانات سوءاستفاده کرده چه کسی باشد و چقدر نفوذ داشته باشد. آقای احمدی‌نژاد باشد، یا خانم ابتکار؛ آقای حدادعادل باشد یا خانم ایکس، هر فردی که از امکانات عمومی استفاده می‌کند باید بداند که سرانجام روزی باید پاسخگوی عملکرد خود و امکاناتی که از آن استفاده کرده، باشد . ممکن است امروز شما به‌دلیلی و با هدفی شاید مثبت، فعالیتی را با استفاده از امکانات عمومی انجام دهید، اما فردا باید بدانید که ممکن است این فعالیت به ضرر شما عمل کند. من چرخش مدیریت در کشورمان را دارای منافع زیادی می‌دانم و خوشبختانه این چرخش مدیریت باعث شده است تا جریان سیال اطلاع‌رسانی و شفافیت در کشور ایجاد شود. البته عده‌ای در برهه‌هایی خاص تلاش می‌کردند تا مدیریت در کشورمان را انحصاری و دایم العمر کنند که خوشبختانه در برابر این افراد و جریانات ایستادگی شد. مثل تلاش‌هایی که برخی افراد برای دانشگاه آزاد انجام دادند که در نهایت همه در برابر قانون تسلیم شدند. اینها قدم‌های مثبتی است که کشور در حال پیمودن آنهاست و همه افراد و جریانات در حال درک این واقعیت عریان هستند که در این کشور امری پنهان نمی‌ماند و هر حرکتی در ویترین شفاف افکار عمومی قرار می‌گیرد. 

 

 

 

ارسال نظر