اثر‌پذیری بورس از روند کاهش ارزش پول ملی

۱۳۹۹/۰۲/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۷۰۲۱
اثر‌پذیری بورس از روند کاهش ارزش پول ملی

پیمان  جنوبی

هر چند افزایش ارزش سهامی که این روزها در بورس ایران معامله می‌شود حاصل سرمایه‌گذاری و افزایش تولید کالا و خدمات و صادرات نیست اما عوامل بنیادی نشان می‌دهد در این بازار تورمی به هر شکل کار کنی سود می‌کنی! در شرایطی که در سه ماهه گذشته ویروس کرونا بیشتر فعالیت‌های اقتصادی جهان را به تعطیلی کشانده و انتشار صورت‌های مالی شرکت‌های بزرگ بورسی و نفتی جهان نشان می‌دهد با کاهش محسوس درآمد به دلیل کاهش تقاضا و بحران مالی روبرو هستند، بورس ایران برعکس جهان سبز پوش است! ارزش سهام شرکت‌های اپل و مایکروسافت امریکا به صورت متوالی کاهش یافته و ده‌ها میلیارد دلار زیان به این شرکت‌ها زده است و پیش‌بینی می‌شود صنایع محصولات لوکس ۴۰ میلیارد دلار، شرکت‌های هواپیمایی 30 میلیارد دلار، شرکت های نفتی 1000 میلیارد دلار به خاطر شیوع ویروس کرونا زیان ببینند. اما ارزش سهام بانک‌ها و صنعت خودرو در ایران با هزاران میلیارد تومان زیان انباشته هر روز بیشتر می‌شود!  بر خلاف تمام کشورهای جهان که سرمایه‌گذاران پول‌های خود را از بورس بیرون می‌کشند تا در حوزه امن‌تر سرمایه‌گذاری کنند، مردم در ایران به بورس هجوم آورده‌اند وهر روز شاهد خلق حماسه‌ای جدید در این بازار هستیم. دولت هم هر روز تبلیغ می‌کند ETF بخرید. ملغمه‌ای از سهام سه بانک و دو بیمه که برخی از این شرکت‌ها با کفایت سرمایه پایین و زیان انباشته بالا مواجه هستند و تکلیف خریدار سهم مشخص نیست که صاحب کدام سهم است و اجازه انتخاب و مدیریت و خرید و فروش به شخص داده نمی‌شود و بعدا مشخص می‌شود که چه تعداد سهام از هر بانک و شرکت بیمه‌ای در سبد صندوق‌های معامله ETF وجود دارد!  این طور که بورس سبزپوش ایران نشان می‌دهد، با نفت زیر 20 دلار، رشد اقتصادی سالانه منفی، یک تورم کوچک به برآورد بانک مرکزی و البته تورم بزرگ دیداری چشیداری به نظر مردم و مصرف‌کنندگان، پیش‌بینی کسری بودجه بیش از 55 تا 131 هزار میلیارد تومانی، تحریم ریز و درشت صنایع کشور از معدن و فلزات گرفته تا نفت و پتروشیمی و بانک‌ها و بیمه‌ها، کاهش بیش از 70 درصدی درآمدهای نفتی، قرار داشتن در لیست سیاه FATF و احتمال تحریم شرکت‌های بورسی، بسته بودن بیشتر مرزهای زمینی با همسایه‌ها که سهم 40 درصدی در واردات کالا از ایران و سهم 25 درصدی در صادرات کالا به ایران دارند، رتبه اولی در بی‌ارزش‌ترین پول دنیا، افزایش قیمت دلار، سکه، زمین و مسکن وکالا و خدمات و خودرو در سال‌های اخیر و... گویا نبض اقتصاد ایران در دوران ویروس کرونا بهتر از همیشه می‌زند! و حال باید پرسید که دلیل این رشد شاخص‌ها در بورس چیست آیا متاثر از رشد نرخ دلار در سال‌های اخیر و رشد نقدینگی است یا دلایل دیگری نیز برای آن می‌توان در نظر گرفت؟

   اما اقتصاد ایران هر روز کوچک‌تر می‌شود!

صندوق بین‌المللی پول 27 اردیبهشت‌ماه گزارشی منتشر کرد که بر اساس آن انتظار می‌رود در سال ۲۰۲۰ بدهی خالص دولت ایران به حدود ۳۳.۸ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور برسد که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۲۲.۵ درصد رشد خواهد داشت. این گزارش می‌گوید تولید ناخالص داخلی ایران در سال جاری حدود ۴۳۹ میلیارد دلار خواهد بود که نسبت به سال 2019 با تولید ناخالص داخلی 491 میلیارد دلاری حدود 52 میلیارد دلار کمتر است و در این شرایط پیش‌بینی می‌کند بدهی خالص دولت ایران در سال 2020 میلادی به بالای ۱۴۸ میلیارد دلار برسد.اقتصاد ایران در سال 2019 نسبت به سال ۲۰۱۸ حدود ۷.۶ درصد و در سال ۲۰۱۸ نیز نسبت به سال قبل آن ۵.۴ درصد کوچک‌تر شده بود.اکنون تحریم‌های امریکا و شیوع ویروس کرونا فشار مضاعفی بر اقتصاد کشور وارد کرده است و صندوق بین‌المللی پول می‌گوید انتظار می‌رود اقتصاد کشور در سال جاری شش درصد نسبت به پارسال کوچک‌تر شود. صندوق برآوردهای آماری خود را بر این اساس انجام داده که ایران بتواند در سال جاری روزانه معادل ۵۰۰ هزار بشکه نفت و گاز طبیعی بفروشد. بر اساس آمارهای شرکت اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکش‌ها، کپلر، صادرات نفت خام ایران در ماه مارس 2020 حدود ۱۴۴ هزار بشکه در روز بوده است. ایران در سال 2019 میلادی روزانه حدود ۴۸ میلیون متر مکعب گاز نیز به ترکیه، عراق و ارمنستان صادر کرده که معادل ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز است.صندوق بین‌المللی پول می‌گوید انتظار می‌رود کل صادرات ایران اعم از نفت، کالا، خدمات و غیره در سال جاری میلادی تنها ۴۶ میلیارد دلار باشد که نزدیک ۲۰ درصد کمتر از پارسال است. این رقم در سال ۲۰۱۷ و قبل از تحریم‌های امریکا نزدیک ۱۱۰ میلیارد دلار بود و نشان می‎دهد صادرات ایران به بیش از نصف کاهش یافته است. همچنین انتظار می‌رود واردات کشور به ۶۴ میلیارد دلار برسد که بیش از ۱۱ درصد بیشتر از پارسال است. بدین‌ترتیب، برای اولین‌بار واردات ایران با فاصله چشمگیری از صادرات کشور پیشی خواهد گرفت. بر اساس ارزیابی صندوق، این وضعیت همراه با دیگر مشکلات اقتصادی کشور باعث خواهد شد ذخایر ارزی ایران در سال جاری با افتی نزدیک به ۱۹ درصد نسبت به پارسال، به ۸۵ میلیارد دلار کاهش یافته و در سال آینده نیز به ۶۹ میلیارد دلار برسد.علاوه بر این نباید فراموش کنیم که اقتصاد ایران به‌خاطر مدیریت ناکارآمد به‌شدت آسیب دیده و سهم اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی از حدود دو درصد در سال 1357 به زیر یک درصد رسیده است. نگاهی به آمارها نشان می‌دهد، در حالی که شاخص‌های کل بورس تهران و فرابورس ایران در پایان فروردین ماه 97 به ترتیب برابر 95524 و 1064 واحد و ارزش مجموع بازار سهام در بورس تهران و فرابورس ایران 530 هزار میلیارد تومان بوده ولی تا روز شنبه 14 اردیبهشت 99 شاهد تغییرات عجیب و غریبی در این شاخص‌ها هستیم به‌طوری که طی دو سال مورد بررسی، شاخص کل بورس تهران به 977923 واحد و شاخص کل فرابورس ایران به 11149 واحد و ارزش کل این دو بازار به ۴۱۱۶ میلیارد تومان رسید و روز شنبه نیز شاخص کل از مرز 1 میلیون واحد عبور کرد. یعنی در طی دو سال گذشته شاخص کل بورس 10.2 برابر، شاخص فرابورس 10.5 برابر و مجموع ارزش کل بازار بورس تهران و فرابورس ایران 7.8 برابر شده است. اما چرا با وجود رشد اقتصادی منفی ایران در دو سال گذشته و به‌رغم اینکه صادرات غیرنفتی ایران طی این دوره تقریبا ثابت و حدود 40 میلیارد دلار در سال بوده بورس چنین جهش‌های بزرگی را شاهد است.  پاسخ این است که در اقتصاد بدون برنامه‌ریزی و مدیریت ایران که هیچ‌وقت با بازار جهانی ادغام نبوده و اصولا چیزی تحت عنوان سرمایه‌گذاری خارجی در بورس و دیگر بخش‌های آن به معنی واقعی کلام وجود ندارد، شما هر نوع دارایی که بخری برنده‌ای. قیمت نزولی به هیچ‌وجه معنی ندارد. زیرا حجم پول و نقدینگی و مخارج دولت و بانک‌ها دایم روبه افزایش است و هر روز بیش از 1300 میلیارد تومان به نقدینگی و سپرده‌های بانکی اضافه می‌شود و موجب کاهش بیشتر ارزش پول در مقابل کالاها و دارایی‌های تقریبا ثابت می‌شود. بازارهای ایران توسط دولت و کارگزاران به گونه‌ای مدیریت می‌شود که فقط افزایش قیمت‌های جهانی در قیمت‌های داخلی ایران تاثیر می‌گذارد و کاهش قیمت‌ها چه در بورس‌های جهانی و چه در بخش واردات کالا به گونه‌ای مهندسی می‌شود که خللی در افزایش قیمت‌ها در داخل ایجاد نکند!  به‌طور مثال در ایران پراید ظرف فقط چند ماه از 50 میلیون تومان به 90 میلیون تومان و سمند از 80 میلیون تومان به 150 میلیون تومان رسیده و چون این دو خودروساز با قدرت حمایت می‌شوند هیچ‌کس تصور حذف تعرفه‌ها و آزادسازی واردات برای کاهش قیمت‌ها و حمایت از مصرف‌کننده را حتی در مخیله خود نمی‌گنجاند. ضمنا با افزایش قیمت ارز و تورم افسانه‌ای و بازار انحصار مطلقی که این خودروسازان در ایران دارند هر روز به ارزش دارایی‌های آنها هم افزوده می‌شود و هر بار در یک چشم برهم زدن با تجدید ارزیابی دارایی‌ها از شمول ماده 141 بیرون می‌آیند. پس ارزش سهام خودروسازان بالا می‌رود هر چند دارای زیان انباشته 45 هزار میلیارد تومانی باشد. سهام بانک‌ها هم علی‌رغم زیان انباشته 56 هزار میلیارد تومانی به دلایل مشابه بالا می‌رود.  همه اینها به مدد تحریم، تزریق دلارهای دولتی بدون بازگشت، تورم مهندسی شده شگفت انگیز، کاهش ارزش پول ملی، افزایش نرخ ارز، کسری بودجه دولت و افت شدید صادرات نفت، بنگاه داری بانک‌ها وخودروسازان و در اختیار داشتن سهم اصلی بازار املاک و زمین، بوسیله تجدید ارزیابی دارایی‌ها، کاهش سود سپرده‌ها، تسعیر نرخ ارز، تاخیر در اجرای تعهدات، افزایش قیمت‌ها و حمایت قوانین از انحصار ممکن است. مردم به تجربه آموخته‌اند برای اینکه ارزش یک سهام یا دارایی بالا برود نه نیاز به بهره وری وجود دارد نه سرمایه‌گذاری و نه تولید. در گوشه ذهنشان فقط نگاهی به نمودار افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت‌ها از سال 1357 تا اردیبهشت 1399 می‌اندازند و می‌گویند با این شیب تند کاهش ارزش پول ملی و تورم چشم نواز امکان ندارد رنگ سبز بورس و افزایش قیمت زمین و مسکن و خودرو، ارز و طلا و دیگر کالاها و خدمات متوقف شود. اگر امروز نخریم فردا هرگز نخواهیم توانست. به قولی: «سه سال پیش با نود میلیون تومان خانه خریدم. دیروز پراید شد 90 میلیون تومان. چهل سال پیش نه!؟، سه سال پیش»افزایش ارزش سهامی که این روزها در بورس ایران معامله می‌شود حاصل سرمایه‌گذاری و افزایش تولید کالا و خدمات و صادرات نیست. هیچ بازاری بدون حمایت تورمی دولت توان رشد بیش از 80 درصدی در یک سال (1397) و رشد 180 درصدی در سال بعد (1398) و رشد 70 درصدی در یک ماه از سال (فروردین 1399) را ندارد و یک جایی البته نه به این زودی‌ها، شاید بالاخره متوقف شود و خود را با بقیه بازارها هماهنگ کند. عده‌ای از فعالان بازار گفته‌اند که بورس باید به اندازه دلار رشد کند و لذا هنوز جا دارد تا شاخص کل چهار برابر شود.پیشنهاد این است که خریداران تازه وارد بورس با ترکیبی از افزایش دانش شخصی و استفاده از مشاوران سرمایه‌گذاری در بورس، پرتفویی از دارایی تشکیل دهند و سعی کنند خود را در برابر تلاطم‌ها پوشش دهند. هر چند فعلا در این بازار تورمی عوامل بنیادی نشان می‌دهد هر چه بخری سود می‌کنی!

Taadol-02-1

 

ارسال نظر