یک روز در مناطق زلزله‌زده

۱۳۹۶/۰۹/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۲۰۸۴
یک روز در مناطق زلزله‌زده

ایران| مهدی بیک|

12آبان ماه 96، تراژدی فراموش نشدنی برای غرب کشورمان است؛ روزی که در آن زلزله 7.3دهم ریشتری در عرض چند ثانیه و به سرعت برق و باد شهرهای مختلف کرمانشاه را در نوردید و بیش از 484 نفر کشته و هزاران مجروح برجای گذاشت و بیشتر ساختارهای خدماتی، اقتصادی، آموزشی و... شهر را با خاک یکسان کرد.  با گذشت بیش از 20 روز از زلزله کرمانشاه و با فرونشستن غبار برخاسته از تکانه‌های زمین در مناطق غربی کشورمان، شاید وقت آن رسیده باشد که ابعاد و زوایای گوناگون این بحران دامنه‌دار مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار بگیرد. بحرانی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تبعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هویتی و... فراوانی را در بخش‌های مختلف کشورمان به وجود آورد و بعد از وقوع آن یک‌بار دیگر مردم، مسوولان و کارگزاران کشور را به این نتیجه عینی رساند که با وجود بودجه، نیروی انسانی و زمان قابل توجهی که برای بحث مدیریت بحران در کشورمان اختصاص داده می‌شود، تا چه اندازه در برابر بحران‌هایی اینچنینی آسیب‌پذیر هستیم.  بحران‌ها از لحاظ ماهیت، بزرگی وشدت متفاوت هستند، اما تمامی آنها مسائلی را به بار می‌آورند که می‌تواند بطور جدی توانایی کارکردی جمعیت‌ها، نهادها و سازمان‌های مسوول را مختل سازد. در مباحث آکادمیک در خصوص زلزله آمده است: یک بحران فراگیر از جنس زلزله، معمولا زیربنای منطقه بحرانی در بخش‌های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... را متاثر می‌سازد.  اما با وجود تمام این موارد تجربیات انسانی در مواقع ظهور بحران‌هایی از نوع زلزله نشان می‌دهد مدیریت مطلوب بحران در اغلب موارد می‌تواند اثرات منفی بحران را به حداقل برساند و در مسیر معکوس نیز نبود مدیـریت مطلـوب می‌تواند به سرعت وضعیت را از آنچه هست بدتر کند.

 با این مقدمات در جریان این گزارش میدانی خبرنگار تعادل همراه با یک تیم رسانه‌یی با هماهنگی شورای اطلاع‌رسانی دولت، روز پنجشنبه راهی مناطق زلزله زده در غرب کشور شد تا به فاصله حدودا سه هفته‌یی که از وقوع این زمین لرزه می‌گذرد تصویری از وضعیت امدادرسانی به مردم و برنامه‌های خدماتی جمعیت هلال احمر و سایر نهادهای مسوول در این مناطق به دست آورد؛ مردمی که امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند توجه، رسیدگی، امداد و حمایت مسوولان هستند و تلاش می‌کنند تا از زیر بار سنگین بحران زلزله، مرگ، ویرانی، مصدومیت و... برخیزند و دوباره خانه و کاشانه و زندگی خود را سر و سامان دهند. این گزارش روایت مردمی است که نه به ترحم نیاز دارند و نه درخواست‌های عجیب و غریبی از مسوولان و نهادهای امدادی دارند، آنها بستر لازم برای ادامه حیات و بقا را خواستارند.

 

 سکانس اول؛ ماجرای یک سفر غیرمترقبه

ماجرای بازدید خبرنگاران حوزه دولت از مناطق زلزله زده به جلسات هفتگی با سخنگوی دولت بازمی‌گردد؛ زمانی که خبرنگاران بلافاصله پس از وقوع زمین لرزه از سخنگوی دولت خواستند تا زمینه حضور آنان در مناطق آسیب‌دیده را فراهم کنند تا تصویری از برنامه‌ریزی‌های حمایتی نهادهای مسوول در این زمینه داشته باشند. محمدباقر نوبخت هم که معمولا از شفافیت و اطلاع‌رسانی جامع حمایت می‌کند به این درخواست‌ها پاسخ داد و از خبرنگاران خواست تا چشم بینا و گوش شنوای دولت برای بررسی ابعاد رسیدگی به آسیب‌دیدگان باشند.

بعد از هماهنگی لازم سرانجام راس ساعت 6صبح روز 10آذرماه تیم رسانه‌یی متشکل از خبرنگاران حوزه دولت، نماینده سازمان هلال احمر و... به سمت کرمانشاه پرواز کردند تا از نزدیک در جریان گفت‌وگوهای میدانی با مردم آسیبب‌دیده و بازدید از مجموعه فعالیت‌ها قرار بگیرند. بلافاصله پس از ورود به کرمانشاه، برنامه سفر به شهرستان سرپل ذهاب هماهنگ شد و خبرنگاران همراه با هلی کوپتر جمعیت هلال احمر استان کرمانشاه راهی سرپل ذهاب شدند.

 زلزله تراژیک کرمانشاه که به اعتقاد بسیاری از مردم محلی بعد از جنگ تحمیلی و محرومیت‌های استانی، تلخ‌ترین لحظات را برای مردم این شهر ساخته، غم سنگینی را در شهر به وجود آورده است. مردمی که کمتر از یک ماه قبل هر کدام برنامه‌یی برای رشد، پیشرفت و توسعه خانواده و شهرشان داشتند، ناگهان با پدیده‌یی مواجه شدند که تمام برنامه‌ها و رویاهای آنان را با اخلال مواجه کرده بود و کیست که نداند در یک چنین شرایطی بازگشت به وضعیت طبیعی بسیار دشوار و طاقت فرسا است. تصاویری که از بالا از شهر مشاهده می‌شد نشان می‌داد که غمی سنگینی بر شانه مردم سرپل ذهاب سنگینی می‌کند، اما نکته جالب توجه تلاش مردم برای بازگشت به وضعیت عادی در زندگی است.

 سکانس دوم؛ صبحانه‌ای در کنار مردم سرپل ذهاب

شهرستان سرپل ذهاب یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه است که از شمال با شهرستان ثلاث بابا جانی؛ از غرب به شهرستان قصر شیرین؛ از جنوب با گیلانغرب و از غرب هم با کشور عراق و شهرستان قصر شیرین همجوار است؛ هرچند قبل از وقوه زلزله، صنایع دستی شهرستان سرپل ذهاب را قالی، گلیم و جاجیم که محصولات آنها با نقش‌های زیبا و مرغوب تزیین داده می‌شوند تشکیل می‌دادند، اما بعد از این حادثه بیشتر زیرساخت‌های کسب و کار و فعالیت‌های اقتصادی شهر یا از بین رفته یا اینکه در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است.

حوالی ساعت 9صبح بود که به سرپل ذهاب رسیدیم، ابتدا هلی‌کوپتر هلال احمر در تنها ورزشگاه شهر به زمین نشست و بلافاصله بعد از آن به محلات آسیب دیده منطقه سرکشی کردیم. البته جوانان سرپل ذهاب از اینکه

هلی‌کوپتر در تنها زمین فوتبال شهر به زمین نشسته و بازی آنها با پیشکسوتان استقلال را مختل کرده، اعلام نارضایتی می‌کردند اما با توضیحاتی که به آنها داده شد، راضی شدند.

 وضعیت مردم آسیب دیده در چادرها هرچند ناگوار بود اما مردم نسبت به آینده امیدوار بودند و تلاش می‌کردند که به ما بفهمانند که باید برای کسب و کار و معیشت آنها فکری شود. منطقه فولادی نخستین منطقه‌یی بود که برای گفت‌وگو با مردمی که در چادرهای امدادی حضور داشتند راهی آن شدیم.

مردم شهر و بازمانده‌های زلزله مهیب کرمانشاه با بیل و کلنگ و حتی دست‌های خالی سعی می‌کردند تا خانه‌های ویران شده خود را مهیای بازسازی و تعمیرات کنند، اما در بسیاری از خانه‌ها به خصوص در کوچه‌ها و خیابان‌های منتهی به پروژه مسکن مهر سرپل ذهاب تلفات مناطق مسکونی به حدی بود که دیگر کسی امیدی به بازسازی دوباره آنها نداشت.

 سکانس سوم؛ مطالبات مردم

از تیم رسانه‌یی جدا می‌شوم و همراه با پیرمردی که خود را شمس‌الله نظری 81 ساله معرفی می‌کند به خرابه‌های خانه‌یی پا می‌گذارم که بنا به گفته شمس‌الله روزی محل سکونت او و خانواده پرجمعیتش را تشکیل می‌داد. نظری از همسایه‌هایش صحبت می‌کند که دیگر زندگی نمی‌کنند و در قبرستان شهر به خاک سپرده شده‌اند. دستم را می‌گیرد؛ ابتدا یک ویرانه را نشان می‌دهد و می‌گوید: اینجا همسایه‌ام همراه با همسرش زیر آوار ماندند؛ نمونه‌هایی از این دست بسیار زیاد در این منطقه وجود دارد و در هر خانه‌یی یک نشانه‌یی از مرگ جا مانده است. بلافاصله همسایه‌های دیگر هم به گفت‌وگوی ما اضافه می‌شوند و هر کدام روایتی از مصائب زلزله را بازگو می‌کنند. معمولا از نیروهای سپاه و ارتش به نیکی یاد می‌کنند و از نیروهای هلال احمر هم به خاطر هماهنگی‌هایی که در این زمینه انجام داده‌اند قدردانی می‌کنند.

مردم سرپل ذهاب برای عبور از همه لحظه‌های غم‌انگیزشان که هزینه‌های سنگینی برای آنها داده‌اند، به گوش‌هایی برای شنیدن درددل‌هایشان نیازدارند، هزینه‌هایی که هر یک از آنها به تنهایی می‌تواند کمر یک شهر را بشکند اما مردم این شهر، مانند دوران جنگ تحمیلی خم به ابرو نیاورده و ایستاده‌اند، از عزم‌شان برای ساختن شهر می‌گویند و به آینده امید دارند، تنها درخواستشان از مسوولان این است که آنها را در غم‌های عمیق شان تنها نگذارند. و امروز هر چند بغض سنگینی راه گلویشان را گرفته است اما در صبح روز 10آذر ماه به افق خورشیدی می‌نگرند که نور خیره‌کننده‌اش تمام شهر را در بر گرفته است. بهزاد یادگاری 36 ساله که کارمند یکی از ادارات دولتی شهر است از مشکلات معیشتی و معضلات کسب و کار می‌گوید که بعد از زلزله با آن مواجه شده است. از مسوولان می‌خواهد که در این زمینه کمک کنند.

کیومرث نظامی یکی دیگر از اعضای خانواده شمس‌الله است که قبلا یک نانوایی داشته که بعد از زلزله تخریب شده است و امیدوار است که با حمایت مسوولان دوباره بر پا شود. ویرانه‌هایی که بر اثر سوءمدیریت‌های مسکن مهر ایجاد شده بود مهم‌ترین تصاویری بود که از این زمین لرزه درذهن‌ها مانده است.

 سکانس چهارم؛ ظهر در ثلاث باباجانی

ملاقات و گفت‌وگو با هر کدام از شهرستان‌های آسیب دیده نشان می‌داد که مردم در این مناطق با ویژگی‌های اخلاقی متفاوت و مطالبات متنوع تفاوت‌های عمده‌یی با هم دارند. مردم ثلاث باباجانی دلنگرانی‌های بیشتری از مسوولان داشتند و احساس می‌کردند که مسوولان به اندازه کافی به آنها رسیدگی نکرده‌اند.

انوشیروان یکی از جوانانی است که از من می‌خواهد به چادرش سری بزنم و از وضعیت بچه دو ماهه‌اش اگاه شوم. در چادرهای امداد هلال احمر و در کنار والورهای اهدایی هلال احمر می‌نشینم و با انوشیروان صحبت می‌کنم. از گلایه‌های مردم می‌گوید و از تمام ایرانیانی که به فکر آنها بوده‌اند قدردانی می‌کند.

موضوع استحمام و فقدان سرویس بهداشتی یکی از مهمترین مشکلاتی محسوب می‌شود که مردم در مناطق مختلف آسیب‌دیده در گفت‌وگو با «تعادل» به آن اشاره می‌کردند. چالشی که باید هرچه سریع‌تر برای برون‌رفت از آن چاره‌یی اندیشه شود.

در کنار این مردم فردی که خود را یکی از اعضای شورای شهر معرفی می‌کند توضیحاتی را درباره روند رسیدگی به مردم ارائه می‌کند. اینکه ابزار اهدایی از طریق معتمدان به دست مردم می‌رسد و در این زمینه اهمالی صورت نگرفته است.

 سکانس پنجم؛ شب در میان ویرانه‌ها

عصر بعد از بازدید از اکثر مناطق زمانی که به ساختمان هلال احمر کرمانشاه برگشتیم، خلبان هلی‌کوپتر برای تصویربرداری خبرنگاران از بالا، شهر سرپل‌ذهاب و ثلاث باباجانی را دور می‌زند، تصاویر گویا است و نشان‌دهنده آلامی است که بر سر مردم این منطقه رفته است.

به کرمانشاه برگشتیم و محمدرضا امیریان مدیرعامل هلال‌احمر کرمانشاه در این حین نیز نشست خبری برای اعلام برنامه‌ها و اقدامات انجام‌شده این سازمان برگزار کرد و شاید همین مساله فرصتی بود تا گلایه‌های مردم را به گوش ایشان نیز برسانیم. در پایان این سفر و در حالی که از مناطق آسیب‌دیده به سمت فرودگاه بازمی‌گشتیم هنوز پرسش‌های فراوانی از روند رسیدگی و امدادرسانی باقی مانده است که باید به آنها پاسخ داده شود. ما در شرایطی با مردم آسیب‌دیده خداحافظی کردیم که چشمان نگران آنها همچنان در ذهن‌مان باقی مانده بود و ماه که شاهد همیشگی این ماجراست می‌گوید که این حادثه و این روزها نیز خواهد گذشت.

 

 

 

ارسال نظر