سلامت هم قربانی گرانی می‌شود؟

۱۴۰۱/۱۱/۱۳ - ۱۰:۳۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۷۷۸۸
سلامت هم قربانی گرانی می‌شود؟

مریم شاهسمندی| این روزها گرانی دیگر به اتفاقی روزمره تبدیل شده است، مردم دیگر عادت کرده‌اند هر کالا و خدماتی را امروز با یک مبلغ خریداری کنند و فردا روز با مبلغی بالاتر، اما برخی از این عادت‌ها ما را به کجا خواهد برد، این عادت‌ها چه عواقبی برایمان به دنبال خواهد داشت.

وقتی صحبت از تورم و گرانی می‌شود همه به اقلام خوراکی و سفره و معیشت فکر می‌کنند، اصلا اولین کلماتی که در ذهن ما جرقه می‌زند همین کلمات است، اما وقتی بیشتر دقت می‌کنیم می‌بینیم تورم تنها به همین مسائل ختم نمی‌شود، این روزها سلامت هم اسیر تورم شده است، از هزینه‌های درمان گرفته تا مشکلاتی که کادر درمان برای تامین معاش خود دارند و به‌طور ناخودآگاه بر روی کیفیت خدماتی که به مردم ارایه می‌دهند، تاثیر می‌گذارد.

اینکه بیماری دیگر توان تامین هزینه‌های درمانی خود را نداشته باشد، یک طرف ماجرا است و اینکه پرستاری مجبور شود برای امرار معاش خانواده‌اش بیش از توان ذهنی و جسمی خود شیفت‌های کاری‌اش را افزایش دهد بحثی دیگر. به هر حال در هر دو صورت این سلامت مردم است که قربانی تورم خواهد شد.

افزایش بی‌رویه قیمت دارو و خدمات پزشکی طی ماه‌های اخیر، گرانی و کمبود دارو یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. حالا دیگر مساله فقط گرانی داروهای بیماران خاص نیست، مساله گرانی در مورد تمامی داروهاست حتی داروهایی که در داخل کشور تولید می‌شوند و... البته بسیار پیش پا افتاده به حساب می‌آیند ولی گاهی برای فردی حکم مرگ و زندگی را خواهند داشت و کمبود و نبود آنها می‌تواند به سلامت افراد آسیب بزند.

از سوی دیگر نگاهی به وضعیت مراکز درمانی به خصوص دولتی نشان می‌دهد که دیگر نمی‌توان نسبت به اتفاقی که در حال وقوع است بی‌تفاوت بود، بسیاری از مراکز با کمبود نیروی انسانی، پزشک، پرستار، بهیار و... مواجه‌اند. رسیدگی به بیماران در این مراکز دیگر کیفیت بالایی ندارد، چه بسا در بسیاری از موارد باعث شده تا بیماران بدون اینکه خدمات مناسبی را دریافت کنند به بیمارستان‌های خصوصی فرستاده می‌شوند یا ترخیص می‌شوند چون دیگر بیمارستان توان پرداخت هزینه‌های آنها را ندارد.

مساله کمبود نیروی پرستار بیش از همه در بیمارستان‌ها جدی است، این مساله ارتباط مستقیم با جان افراد دارد. پرستارانی که مجبورند شیفت‌های مکرر مشغول به کار باشند یک طرف ماجرا هستند و پرستارانی که مجبورند در یک شیف کاری برخلاف استانداردهای جهانی رسیدگی به چندین بیمار بد حال را به عهده بگیرند طرف دیگری است که باید به آن رسیدگی شود.

کمبود نیروی پرستار نباید به قیمت جان بیماران تمام شود البته این اتفاقی است که سال‌هاست در سکوت خبری در بیمارستان‌ها رخ می‌دهد، کسی هم نه از آن خبردار می‌شود و نه حرفی در مورد آن به میان می‌آید. اما وقتی یک یا دو پرستار را برای بخش مراقبت‌های ویژه با 15 بیمار می‌گذارند، نباید انتظار داشته باشیم خدماتی که ارایه می‌شود کیفیت مطلوبی داشته باشد. از سوی دیگر مراکز درمانی با کمبود پزشک هم مواجه شده‌اند. مهاجرت پزشکان یکی از دلایل این امر است و مساله دیگر بی‌توجهی به خواست‌های جامعه پزشکی در مراکز درمانی است.

نگاهی به آمار خودکشی رزیدنت‌های پزشکی بیندازید تا به عمق این فاجعه در حال وقوع پی ببرید. در واقع مسوولان باید به این مساله توجه داشته باشند که نمی‌توانند در برابر سلامت مردم دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند. شاید برای خیلی از افراد تامین معاش کار ساده‌ای نباشد اما کنار آمدن با آن خیلی ساده‌تر از کنار آمدن با وضعیت بد درمانی در کشور است.  تورم حالا دیگر کمر بیمارستان‌ها را هم یکی یکی خم می‌کند.

پرستاران می‌روند، پزشکان می‌روند، کیفیت خدمات درمانی رو به کاهش گذاشته است، مساله افزایش قیمت خدمات درمانی و دارویی نیز بر مشکلات مردم افزوده شده است، اما این مساله با جان مردم سر و کار دارد و نباید نادیده گرفته شود. ابتدایی‌ترین حقی که هر انسان در هر جامعه‌ای باید از آن برخوردار شود حفظ جان و سلامت است و این مهم باید حتما در دستور کار دولت قرار داشته باشد. نمی‌توان به بهانه‌های واهی از این مهم شانه خالی کرد.

 

ارسال نظر