رد ارتباط انتخاب شهردار تهران با معرفی کابینه

۱۳۹۶/۰۴/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۲۵۴
رد  ارتباط 
انتخاب شهردار تهران 
با معرفی کابینه

گروه راه و شهرسازی| آزاده کاری|

 زهرا نژادبهرام، سیاستمدار اصلاح‌طلب و نخستین معاون فرماندار زن در ایران است. او برای شرکت در انتخابات شورای شهر تهران در سال ۱۳۹۶ نامزد شد و در لیست امید قرار گرفت. وی مدتی دبیر ستاد جذب سرمایه‌گذاری خارجی و نیز مدیرکل دفتر اجتماعی و انتخابات استانداری تهران بوده است. نژادبهرام دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی از دانشگاه لندن است. او که در انتخابات اخیر با لیست امید وارد شورای پنجم شهر تهران شده معتقد است که شهر تهران در بسیاری از امور از جمله حمل و نقل و عبور و مرور در خیابان‌ها تک جنسیتی شده و باید برای رفع این تبعیض‌ها تلاش کرد. نکته دیگری که نژادبهرام بر آن تاکید دارد، استفاده از ناظران اجتماعی در مدیریت شهری است. او معتقد است به دلیل نبود ناظران همیشه بین شهروندان و شهرداری فاصله وجود داشته است که باید این فاصله را از بین برد تا مردم شهرداری را از جنس خودشان بدانند. به گفته وی، به دلیل محدودیتی که زنان در جامعه دارند با کمبود منابع قوی در این زمینه مواجه هستیم و باید با در نظر گرفتن سهمی برای زنان در اداره امور شهر این محدودیت‌ها را از بین برد. گفت‌وگوی نژادبهرام با «تعادل» را در زیر می‌خوانید:

 

گفته می‌شود تغییر زمان و نیز شیوه انتخاب شهردار به دلیل روشن شدن وضعیت کابینه دولت بوده است. نظرشما در این باره چیست؟

این موضوع را از اساس تکذیب می‌کنم. دلیل اصلی تغییراتی که در زمان و شیوه انتخاب شهردار به وجودآمد، به تغییر زمان شروع به کار شورای پنجم بر می‌گردد. قبلا قرار بود آغاز به کار رسمی شورای شهر12مرداد انجام شود که این زمان به 12شهریور تغییر پیدا کرد. این تاخیر فرصت مناسبی فراهم آورد تا با افرادی که از نظر ما گزینه مناسبی جهت تصدی شهرداری تهران بودند، رایزنی کنیم و با دست فراخ‌تری نسبت به انتخاب شهردار اقدام کنیم و این موضوع هیچ ارتباطی به انتخاب کابینه ندارد.

هر چند مکانیسم انتخاب شهردار تغییر چندانی نکرده و فقط تعداد افراد انتخابی توسط اعضا افزایش یافته است. قبلا قرار بود5 نفربه مرحله پایانی راه پیدا کرده و برنامه‌هایشان را اعلام واز آن دفاع کنند، اما اکنون این تعداد به 7 نفر افزایش یافته است. هدف این بود که با تعداد بیشتری از افرادی که قادربه پذیرش این مسوولیت هستند آشناشویم.

از نظر شما انتخاب شهردار به این شیوه مناسب است؟

در این خصوص من نظرکلان‌تری دارم. معتقدم زمان بستن لیست‌های انتخاباتی باید به یک جمع‌بندی درخصوص شهردار آینده برسیم. در این صورت شهروندان شناخت بیشتری از شهردار آینده خواهند داشت و به نوعی به شهردار آینده نیز رای می‌دهند. این رویکرد آثار مثبت زیادی دارد، ‌اول اینکه از گمانه‌زنی‌ها و شائبه‌های بی‌مورد جلوگیری می‌کند. در ثانی مردم می‌دانند شهردارآینده آنها کیست و دچار تشویش نمی‌شوند. دیگر اینکه نیاز نیست اعضای شورا زمان زیادی را به بررسی و معرفی شهردار تهران صرف کنند و این باعث می‌شود که کار شورا سرعت بیشتری داشته باشد.

ما در کشورمان دو جریان فکری اصولگرایی و اصلاح‌طلبی داریم زمانی که اجماع برای بستن لیست‌ها اتفاق می‌افتد همان جا می‌توانند شهردار راتعیین کنند.

با روش معرفی شهردار هنگام بستن لیست انتخاباتی، شائبه انتخاب شهردار از میان لیست از بین می‌رود.

دقیقا. البته این هم خطرات خاص خودش را دارد. ممکن است به هردلیلی بخشی از مردم از آن فرد به عنوان شهردار خوششان نیاید و لیست هم تحت‌الشعاع قرار گیرد. برعکس این حالت هم وجود دارد ممکن است مردم از آن فرد که کاندید شهرداری شده خوششان بیاید ولیست هم مورد اقبال واقع شود. این رابطه دوطرفه است و مسیری که باید طی شود. البته گام به گام.

هر چند مردم ما به حدی از توسعه‌یافتگی رسیده‌اند و خیلی خوب می‌توانند تشخیص بدهند. انتخابات گذشته نشان داد مردم ما از لحاظ سیاسی روشنفکرند و خیلی خوب می‌توانند مسائل را تشخیص بدهند، انتخابات اخیر نشان‌دهنده این بود که مردم گزینه‌های موثری را برای انتخاب در ذهن داشتند. می‌خواهم بگویم که انتخاب مردم از روی آگاهی بوده است. باتوجه به تبلیغات وشائبه‌هایی که صورت گرفته بود اما مردم بالاخره تصمیم نهایی را گرفتند و به دنبال این تغییر حرکت کردند.

اعضای منتخب شورای پنجم 14 ویژگی را برای شهردار آینده تعیین کرده‌اند. درباره این 14 ویژگی توضیح دهید.

ما 14 ویژگی را به عنوان شاخصه‌های شهردار موردنظرمان مصوب کرده‌ایم و به عنوان معیاری برای سنجش افراد به کارمی بریم. برجسته‌ترین شاخصه‌های اصلی فرد برای ورود به عرصه رقابت دو معیار اصلاح‌طلبی و پاکدستی است. سومین مورد برنامه محور بودن است. منظور از برنامه‌محور بودن این است که شهردار باید شبیه برنامه‌های بالادستی مثل طرح جامع، طرح تفصیلی، برنامه دوم توسعه شهر تهران وسند چشم‌انداز کشور یک برنامه اجرایی داشته باشد. درست است که ما برنامه کوتاه‌مدت به نام بودجه داریم اما پیشبرد اهداف بر طبق بودجه نیاز به یک برنامه عملیاتی دارد. شهر تهران چندچالش جدی دارد که باید برطرف شود، کسی که به عنوان کاندیدای شهردار انتخاب می‌شود باید بگوید با چه مکانیسمی می‌خواهد این چالش‌‌ها را برطرف کند. یکی از چالش‌های جدی تهران بحث درآمد پایدار است که لیست امید بر این موضوع تمرکز کرده بود وبه عنوان یک دغدغه جدی از طرف مردم مطرح شد. بنابراین شهردار آتی باید برای رفع این معضل برنامه داشته باشد.

یکی از اعضای منتخب عنوان کرده بود که بهترین راه انتخاب شهردار اعلام فراخوان عمومی است تا همه کسانی که خود را واجد شرایط می‌دانند ثبت‌نام کنند و بعد شورا از بین آنها دست به انتخاب بزند. نظر شما در این باره چیست؟

به عقیده من این رویکرد مناسبی نیست. تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری نامناسب بودن این شیوه را تایید می‌کند. در انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد بودیم که از بچه 6 ساله تا پیرمرد 80 ساله برای کاندیداتوری ثبت‌نام کردند. در بعضی کشورها این مشکل را برطرف کرده‌اند و افرادی که قصد دارند کاندیدای ریاست‌جمهوری شوند باید امضای 200نفر از فعالان سیاسی را داشته باشند و تنها در این صورت است که اجازه حضور در انتخابات را خواهند داشت. به نظرمن قانون انتخابات ما نیازبه بازنگری دارد. تجارب اخیر انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات مجلس این موضوع را عیان کرده است. کشور ما از لحاظ احزاب سیاسی مانند کشورهای پیشرفته نیست و اقبال عمومی نسبت به احزاب وجود ندارد. بنابراین نیاز است تا در قانون انتخابات بازبینی صورت بگیرد و برای مثال افراد جهت حضور در شورا از 50 نفر تایید دریافت کنند. بنابراین چنانچه یک فراخوان عمومی بدهیم، طیف وسیعی خواهان این پست هستند و قطعا دردسرهای زیادی پیش خواهد آمد.

در برخی از کشورها شهردار مستقیما با رای مردم انتخاب می‌شود و در قانون لایحه مدیریت شهری مطرح شده که درشهرهای بالای 200هزار نفر جمعیت، شهردار حاصل رای مردم باشد، آیا شما موافق این موضوع هستید یا نه؟

در این رابطه، یک لایحه از طرف دولت به مجلس ارائه شده است و تا مسیر خودش را طی کند تغییرات جدی روی آن صورت می‌گیرد. اما اینکه شهردار از طرف رای مردم انتخاب شود رویکرد مثبتی است. پیشنهاد من این بود که لیست‌های انتخاباتی شهردار موردنظر را معرفی کنند تا مردم به هر دو رای بدهند. حالا اگر حاکمیت به این جمع‌بندی برسد که شهردار را مردم انتخاب کنند تابتوانند همدلی بیشتری با وی داشته باشند رویکرد بسیار مثبتی است. بنابراین شورا که جایگاهش در امتداد مجلس شورای اسلامی است می‌تواند درقالب بررسی‌ها ولابی‌های صورت گرفته و حضور در کمیسیون‌های مربوطه دیدگاه‌های خودش را مطرح کند.

تاکنون گزینه‌های زیادی برای تصدی شهردار تهران معرفی شده است. پررنگ‌ترین افراد از دیدگاه شماکدامند؟

آقایان مرعشی، آخوندی، نجفی، ترکان، خانم‌ها کولایی و ابتکار که باتوجه به شاخص اصلاح‌طلبی، پاکدستی و برنامه‌محوری جزو شاخص‌ترین کسانی هستند که می‌توانند سکان مدیریت شهری را برعهده بگیرند و در آن مهارت داشته باشند.

اکنون گزینه شهردارخانم به صورت جدی مطرح می‌شود به نظر شماشانس خانم‌ها برای تصدی مقام شهردار چقدراست؟

کشور ما از زمان انقلاب اسلامی در توسعه زنان گام‌های آهسته در مدیریت سیاسی برداشته و طبیعتا از آنجا که ظرفیت حضور زنان در مدیریت سیاسی بسیار محدود بوده است، نمی‌توانیم بگوییم با مجموعه‌یی از زنان که اطلاعات شهری کافی دارند رو‌به‌رو هستیم. به دلیل محدودیت زنان طبعا با محدودیت منابع روبه‌رو هستیم این محدودیت منابع باید از طریق ارتقای مشارکت سیاسی زنان درعرصه قدرت روزبه روز گسترش پیداکند و محدودیت آن برطرف شود.

با وقوع انقلاب اسلامی تحولاتی در جامعه زنان به وجود آمد و امروز در اکثر عرصه‌ها حرفی برای گفتن دارند. در مذهب نیز شخصیت‌های برجسته‌یی مثل حضرت زهرا، حضرت خدیجه و حضرت زینب به عنوان الگوهای زن ایرانی در عرصه سیاسی مشارکت جدی داشتند. نخستین زن مسلمان حضرت خدیجه بود کسی که قدرت اقتصادی در اختیارش بود وبه عنوان وزنه اقتصادی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی نقش بسیارموثری داشت. بنابراین الگوهای خوب و قابل تمسک بسیاری وجود دارد اما متاسفانه روند توسعه زنان در کشورما بعد از انقلاب اسلامی با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شد و بیشتر حالت بطئی پیداکرد به همین دلیل دراین زمینه با کمبود منابع روبه‌رو هستیم.

به عنوان یک خانم معتقدید که شهردار باید صرفا از بین خانم‌ها انتخاب شود یا خیر؟

درخصوص معرفی زنان اگر دست‌مان بازبود می‌توانستیم نیمی از کاندیداها را از بین خانم‌ها معرفی کنیم اما این بدان معنا نیست که الزام داریم حتما شهردار مرد یا زن باشد. سعی ما این است که یک فرد اصلاح‌طلب، پاکدست و برنامه‌محور را برای شهرداری انتخاب کنیم

آیا معتقدید در این امر باید سهمیه‌یی برای زنان قائل شد؟

بله، معتقدم برای اینکه زنان در دوره‌های بعد با کمبود منابع برای معرفی روبه‌رو نشوند باید روی این موضوع تمرکز کنیم و معتقد به جاری‌سازی جمعیت از نظرجنسیتی هستیم. به نظر ما رای مردم به لیستی که30درصد آن زن بودند یک مطالبه اجتماعی است. ماقانونی نداریم که در لیست انتخاباتی تعداد استفاده از زنان مشخص شود اما در بسیاری از کشورها این کار انجام شده است. اگر در ایران یک جریان سیاسی 30درصد از لیست رابه زنان اختصاص می‌دهداین درواقع پاسخگویی به مطالبات درون جامعه است و اقبالی که از طرف جامعه به این لیست شد، تایید‌کننده این مطلب است. درواقع مردم می‌خواهند جریان جنسیتی درتمام سطوح جاری شود. پس این جزو تکالیف ماست که حتما سازمان مدیریت شهری نسبت به این جاری‌سازی جنسیتی تمرکز کند. از شهردار انتظار می‌رود تا در انتخاب معاونان، روسای سازمان‌ها و لایه‌های مدیریت میانی با این رویکرد جدید جنسیتی را همراهی کند. کمااین که خود شورا در انتخاب هیات رییسه نیز این کار را انجام داده است و مصوب کرده‌ایم تا در تمام کمیسیون‌های شورا یک زن حضور داشته باشد.

بعضی معتقدند حضور خانم‌ها در شرایط فعلی برای مقام شهردار یک بازی سیاسی است نظرشماچیست؟

من این اتفاق را بازی سیاسی نمی‌بینم. افرادی معرفی می‌شوند، در مرحله قضاوت قرار می‌گیرند و به نیمه نهایی رسیدن آنها فرصت رقابت را برایشان ایجادمی کند.

چقدر امکان دارد یک شهردار خانم برای شهر تهران داشته باشیم؟

الان نمی‌توانم در این خصوص نظرقاطع بدهم. من هم عضوی از آن اعضای 21نفره هستم و شهردار حداقل باید نصف به علاوه یک رای بیاورد ورای اکثریت قاطع را کسب کند.

دراین لیستی که قرار است شما معرفی کنید کاندیدای خانم هم حضور دارد؟

حتما، من افتخارم این است که یک فعال حوزه زنان هستم وکارشناس مسائل زنان بودن از افتخارات من است.

برخی مدعی این هستند که شهردار از خارج از شورا انتخاب و به نوعی به شورا تحمیل می‌شود. نظر شما در این باره چیست؟

واقعیت اینکه جریان‌های فکری متصل به احزاب و گروه‌های فکری هستندکه خارج از مجموعه کاندیداهایشان حضور دارند. طبیعتا فردی که نمایندگی حزب یا گروه سیاسی را برعهده دارد از پیش وارد گفت‌وگو شده و در خصوص انتخاب شهردار رایزنی‌های لازم را انجام می‌دهد. اینکه چه کسی برای تصدی این سمت مناسب تراست به گونه‌یی که هم منافع ملی، منافع شهری و هم منافع گروهی حفظ شود. طبیعی است که از نظر کارکرد سیاسی در همه جا این اتفاق می‌افتد و مختص به ایران نیست اما اینکه شهرداری از بیرون انتخاب شود و بعد به داخل انتقال یابد این طور نیست. افراد چون نماینده گروه‌ها وتشکل‌های سیاسی خودشان هستند دیدگاه‌هایشان را منتقل می‌کنند ولی در نهایت شهردار با رای اعضای شورا انتخاب می‌شود.

یکی از صحبت‌هایی که عنوان می‌شود انتخاب شهردار ملی است. چرا شهر تهران باید شهردار ملی داشته باشد؟

شهر تهران به دلیل پایتخت بودن ویژگی‌های خاصی پیدا کرده است و نه تنها مرکز حکومت سیاسی ایران، بلکه مرکز اقتصاد، سلامت، مرکز فرهنگی و دانشی ایران محسوب می‌شود. حضور نهادهای قدرت (قوه مقننه، مجریه، نهادرهبری) بزرگ‌ترین مراکز علمی و پژوهشی، بزرگ‌ترین مرکز اقتصادی کشور، سازمان بورس و مانند این‌ها بنابراین تهران به شهرداری نیاز دارد که هم بتواند وجوه ملی این شهر را حفظ کند و هم خودش ملی باشد. شهردار باید قدرت تعامل و گفت‌وگو باتمام این نهادها را داشته باشد نیاز به فردی با چنین خصیصه‌هایی تعداد گزینه‌های ما را محدود می‌کند.

عده‌یی عنوان می‌کنند افراد ملی سنشان بالا بوده یا توانایی‌های جسمی‌شان محدود است یا گفته می‌شود با حضور این افراد که چهاردهه است در مسوولیت‌های مختلف فعالیت می‌کنند فرصت برای جوان‌ترها به وجود نمی‌آید. درپاسخ به این دوستان باید بگویم که همه این موارد درست است اما این شخصیت ملی به دلیل جایگاه و وجود جامع‌الشرایطی که دارد می‌تواند از ظرفیت‌های جوانان برای کادرسازی استفاده کند و از مشاوران جوان که توان جسمی و فیزیکی بیشتری دارند بهره ببرد و بستری برای تعامل با آنها فراهم کند.

شرایط شهر تهران به گونه‌یی است که نمی‌توان آن را به دست افراد غیر سیاسی بسپاریم. زیرا شهر تهران یک ایران کوچک است که با700هزار کیلومتر وسعت و حدود 5/8میلیون جمعیت در شب و حدود12 میلیون جمعیت در روز، حدود 30 درصد جمعیت را در خود جای داده است. همچنین جدی‌ترین مراکز کشور در این منطقه جغرافیایی قرار دارند. (جدی‌ترین مراکز نظامی کشور در این شهر تهران است، مرکز فرماندهی سپاه، مرکز فرماندهی نیروهای ارتش و...) پس باید فردی در سطح ملی و شناخته شده باشد، ظرفیت‌هایش دیده شده و ارتباطاتش تعریف شده باشد تا بتواند مسائل شهر تهران را با کمک تمام نهادهای مرتبط حل کند.

به غیر از 14 شاخصی که برای انتخاب شهردار توسط اعضای منتخب تعیین شده است، مهم‌ترین اولویت شخص شما برای انتخاب شهردار آینده چیست؟

قطعا این 14 شاخص مورد نظر من نیز هست. اما از نظر من مهم است فردی که قرار است به عنوان شهردار انتخاب شود از قدرت و صلابت فردی برخوردار بوده و حرفش نافذ باشد. آدم محکمی بوده و قدرت بیانش در مخاطب اثرگذار باشد و بتواند مخاطبش را اقناع کند. همچنین مهم است که رابطه تعامل‌آمیزی با شورا داشته و یادش باشد که شورا او را انتخاب کرده و فراموش نکند که در واقع شورا در خدمت شهرداری نیست بلکه شورا در خدمت شهر تهران است و این که شورا نقش نظارتی دارد. از دیگر رویکردهای من این است که جنس مدیریت شهردار مشارکتی باشد و از همه ظرفیت‌های موجود در شهر و کشور استفاده کند.

آیا قضیه شهردار شدن آقای هاشمی با مصوبه شورای پنجم مبنی بر عدم خروج اعضا از شورا منتفی شده است؟

ما یک مصوبه در شورای پنجم داشتیم که هیچ یک از اعضای شورا حق ندارد برای تصدی پست‌های دولتی و غیر دولتی از شورا خارج شود. این مصوبه در ادامه میثاق نامه‌یی بودکه ماقبل از انتخابات با شورای عالی سیاست‌گذاری امضاکردیم درراستای آن میثاق نامه هیچکدام اجازه ترک شورا را نداریم. زیرا مردم به این 21نفر رای داده‌اند و اگر از شورا خارج شویم در واقع به رای مردم احترام نگذاشته‌ایم یا احترام نسبت به رای مردم دچار اختلال می‌شود.

شما قبلا در صحبت‌هایتان 4 چالش برای شهر تهران برشمردید از جمله درآمدهای پایدار، فساد، عدم حضور مردم و نیز آلودگی هوا. آیا خودتان برنامه خاص یا پیشنهادی برای رفع این معضلات دارید؟

در دوره مبارزات انتخاباتی عوامل موثری برای رای دادن مردم به ما دخیل بود، اما مهم‌ترین دلیل این بود که مردم خواهان تغییر مدیریت شهری بودند. قطعا برای پرداختن به این موضوعات برنامه دارم و اگر خاطرتان باشد در در تراکت تبلیغاتی‌ام نوشته بودم؛ تهران بدون تبعیض، بدون فساد. ما تهران را برای همه می‌خواهیم.

هدفم این است تا با شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها ظرفیت لازم را برای کاهش فساد در شهر تهران فراهم کنیم. همچنین با ایجاد ظرفیت‌های متناسب چه درحوزه کاربری چه درحوزه روابط اجتماعی شهر تهران امن شود. ما در شهر تهران با تبعیض جغرافیایی، تبعیض کالبدی و تبعیض اجتماعی مواجه هستیم و در جهت رفع این تبعیض‌ها تلاش خواهیم کرد.

برای رفع این تبعیض‌ها برنامه‌یی دارید؟

بله. به اعتقاد من با دو روش می‌توان نسبت به رفع تبعیض‌ها در شهر تهران اقدام کرد. اول از طریق بهره‌گیری از نهادهای حمایتی و توان مردمی در قالب NGO‌ها و دوم از طریق بازنگری در طرح‌ها و نیز انتخاب پیمانکاران است. بخشی از مشکلات سطح شهر مانند ریزش تونل‌ها یا ایجاد گودال در سطح خیابان‌ها به عدم انتخاب پیمانکار متخصص برمی‌گردد. بنابراین بازنگری بر قراردادهای پیمانکاری و ایجاد سیستمی برای چک کردن و نظارت مدام کارشناسان بر رفتارهای پیمانکاران از موارد مهمی است که باید به آن پرداخته شود.

از سوی دیگر بحث امنیت شهر را داریم. نباید وقتی راه می‌رویم نگران باشیم سقف روی سرمان بریزد یا زیر پایمان خالی شود. همچنین تامین امنیت اجتماعی با رفع فضاهای بی‌دفاع شهری فرصتی است که می‌تواند امنیت حضور برای شهروندان را فراهم کند که اینها با تغییر مدل معماری که بنا داریم در شهر تهران ایجاد می‌کنیم ممکن می‌شود. باید فضاهای بی‌دفاع شهری را محدود و محدودتر کنیم. برای مثال شمشادهایی که در وسط اتوبان‌ها به عنوان فضای سبز کاشته می‌شود ممکن است مکانی برای بروز تخلفات افراد بی‌خانمان فراهم و ناامنی اجتماعی ایجاد کند ولی اگر این شمشادها لایه به لایه و نازک باشند بطور مداوم لایه‌های آن دیده می‌شود این مشکل برطرف می‌شود.

آیا شورای پنجم به احیای منظر شبانه تهران می‌پردازد یا خیر؟

یکی از کارهایی که می‌تواند فضاهای بی‌دفاع را برطرف کند، حضور مردم در خیابان است. یعنی وجود زندگی شبانه. این شهر از 24ساعت 10 تا 12ساعت خاموش است. البته شهر تهران خاموش نمی‌شود اما مغازه‌ها، سینماها، مراکز تجمع، اغذیه فروشان و دیگر اصناف تعطیل و به زور به مردم می‌گویند بروید بخوابید در حالی که اگر شهر بخواهد رونق داشته باشد باید بتواند در همه موارد امنیت خودش را حفظ کند.

اکنون برخی مناطق تهران مانند منطقه 12 تک‌جنسیتی شده است. این مناطق تک‌جنسیتی شده یک فضای بی‌دفاع ایجاد کرده و برخی خیابان‌ها نظیر خیابان ملت، محدوده لاله‌زار و بخشی از امین‌حضور به دلیل اینکه مراکز اقتصادی یا بورس بعضی از کالاها هستند ظرفیت‌هایشان را به تجاری تبدیل کرده‌اند و کم‌کم تبدیل به انبار شده‌اند. یعنی انبارها دارد مرکز شهر تهران را می‌خورد. انبارها به حفره‌های خالی شهر تهران تبدیل شده‌اند. حفره‌های خالی که ممکن است عوارض ناامنی برای شهر تهران ایجاد کند و نه تنها زندگی شبانه که زندگی روزانه هم ندارند.

آیا تصمیم‌گیری درخصوص زندگی شبانه تهران بر عهده شوراست؟ زیرا بر اساس قانون مغازه‌ها باید تا ساعت 12شب تعطیل شوند.

بله، باتوجه به ادله موجود می‌توان در این مورد وارد گفت‌وگو شد. بعضی از خیابان‌ها مانند 30 تیر الآن سنگ‌فرش و تبدیل به کانون تاریخی فرهنگی شده‌اند. زمانی که در شهرداری منطقه 12 فعالیت می‌کردم پیشنهاد دادم تا اجازه دهیم دستفروشان از ساعت 9شب تا ساعت 2 صبح فعالیت کنند. دستفروشی یکی از تعلقاتی است که هم نشاط می‌آورد و هم تلاشی برای اقتصاد دستفروش‌هاست. وقتی ظرفیت‌های لازم ایجادشود و مثلا سوپرمارکت 24ساعته در محله وجود داشته باشد قطعا هم سبب رضایت مردم می‌شود و هم ایمنی محل را بالا می‌برد. اینها قابل تعامل و قابل گفت‌وگوست. قانون اساسی که نیست، حتی قانون اساسی هم قابل بازنگری ست. این موارد برحسب نیاز شهرها قابل طرح است و من مطمئنم نهادهای دیگردست‌اندرکار در این حوزه هم همراهی می‌کنند. مثال بارز این موضوع ماه رمضان است که تا دم سحر اکثر مغازه‌ها باز هستند و هیچ مشکلی هم به وجود نمی‌آید.

دلیل اینکه در ماه رمضان حضور مردم تاساعات پایانی بامداد در خیابان‌ها ایجاد مشکل نمی‌کند چیست؟

به دلیل اینکه میزان نظارت اجتماعی بالاست، این نشان می‌دهد که جامعه شهری ما این ظرفیت رادارد. در واقع عناصر مدیریت شهری ما چه در حاکمیت و چه در درون مدیریت شهری، این قابلیت را دارد که تاصبح در ماه رمضان ظرفیت پذیرش را داشته باشد و این قابلیت را تنظیم بکند. پس نظم و قوانین در شب‌های دیگر هم می‌تواند وجود داشته باشد.

چقدر قائل به استفاده از متخصصان و مشاوران در تصمیم‌گیری‌ها هستید؟

قبلا گفتم شهردار باید رویکردی مشارکتی داشته باشد و از متخصصان و مشاوران، دانشگاه‌ها، نهادهای مدنی و از معاونانش استفاده کند. من یقینا اعتماد دارم و مطمئنم که از دل همین مشاوره‌هاست که رویکردهای خوب راه‌حل‌های متناسب برای شهر تهران استخراج می‌شود.

به گفته خودتان درآمدهای پایدار، یکی از چالش‌های شهرداری است. فکر می‌کنید در این باره چه رویکردی را باید در نظرگرفت؟ با توجه به رکود بازار مسکن شهرداری اگر هم بخواهد دیگر نمی‌تواند اقدام به تراکم فروشی کند و قطعا باید به دنبال راهکارهای دیگر بود.

ما معتقدیم شهر پیش‌فروش شده است. یعنی این هولوگرام‌ها که در اختیار مردم است و حق تراکم‌هایی که به مردم داده‌اند و بعضی از مواقع خرید و فروش می‌شود برای 4 یا 5 سال آینده است. اما با آن بخش کاری ندارم باید نهادهای دیگر بررسی کنند که چقدر قابل برطرف شدن بوده و چقدر نیست.

گذشته از تراکم فروشی یکی از زمینه‌های پر هزینه شهرداری جمع‌آوری زباله است. هزینه جمع‌آوری زباله در تهران حدود 500 میلیارد تومان است و در برخی محله‌ها مانند خیابان ظهیرالاسلام که محل کتاب‌فروشی و چاپخانه‌هاست روزی سه بار شهرداری اقدام به جمع‌آوری زباله می‌کند. بنابراین شهروندان نیز باید کمک کنند تا با کاهش تولید زباله از هزینه‌ها کم کنیم. کاهش هزینه‌ها نیازمند همراهی مردم است. از سوی دیگر شهر تهران قطب گردشگری است و حدود200یا300 اثر ثبت شده دارد. اینها ظرفیت‌های بسیار خوبی برای شهر تهران محسوب می‌شود وباید دراین زمینه سرمایه‌گذاری شود.

یک بخش دیگر گفت‌وگو با حاکمیت است یعنی اینکه در این شهر قوه قضاییه، قوه مقننه، نهاد رهبری، نیروی انتظامی هزینه هستند و حاکمیت را تشکیل می‌دهند. گفت‌وگو با حاکمیت یعنی شهری که در آن زندگی می‌کنید تامین هزینه شود.

در گذشته رابطه شهرداری و دولت‌ها خوب نبوده و باتوجه به اینکه الآن لیست امیدرای آورده چه فکری می‌کنید؟

ما انتظارمان این است که رابطه‌مان خوب باشد چون آقای روحانی سرلیست ما بودند ما می‌گفتیم 1+21 بودیم.

اگرمطلب خاصی دارید بفرمایید؟

همانطور که عنوان کردم در انتخاب شهردار بحث ملی بودن بسیار مهم است. باید سعی کنیم نسبت به شهر تهران با دید مالکیت نگاه کنیم، منظور از مالکیت یعنی شهروندان، شهرداری را از آن خود نه دور از خود، شورا را از خود ببینند نه دور از خود، اکنون حمایت مردمی از اقدامات مدیریت شهری محدود است البته مردم تقصیری ندارند ما تلاش می‌کنیم که این مشکل را برطرف کنیم مردم باید حداقل یک‌ماه قبل از این که اقدام‌های عمرانی شروع شود از آن اطلاع داشته باشند. با طرح آشنا شوند و اگر نقدی نسبت به آن دارند اعلام کنند. به خاطر نبود این رابطه همیشه فاصله بین مردم و مدیریت شهری وجود داشته است و به همین دلیل مدیریت شهری نتوانسته از کمک مردم استفاده کند. منظورم از مشارکت مردم در طرح‌ها NGOهاست نه مردمی که کار اقتصادی

می‌کنند ‌منظور من از مردم این است که شهروندانی که در زمینه نظارت اجتماعی حرفی برای گفتن دارند مورد مشورت قرار بگیرند. علاوه بر این ندیده شدن سهم ناظران اجتماعی همواره یک نقطه ضعف در مدیریت شهری بوده است. در حوزه جنسیتی در شهر تهران به‌شدت شاهد تبعیض جنسیتی هستیم. ظرفیت‌های عبور و مرور در خیابان‌ها تک جنسیتی شده است. یک پل 50 پله برای بالارفتن و 50 پله برای پایین آمدن دارد. کدام زن بچه به بغل می‌تواند از این پل استفاده کند. این بدان معناست که زنان کمتر تردد کنند یعنی از این خیابان عبور نکنند و از محدوده خاصی عبور کنند، سهم زنان از وسایل حمل نقل عمومی اندک است و همیشه کوچک‌ترین بخش مربوط به زنان بوده است. علتش را هم که می‌پرسیم می‌گویند برای اینکه مردان بیشتر در خیابان هستند، این کار انجام می‌شود. با این کار ظرفیت‌ها نیز برای استفاده زنان کوچک‌تر شده‌اند و باید برای رفع تبعیض جنسیتی و نیز استفاده از ناظران اجتماعی در طرح‌های شهری تلاش زیادی صورت گیرد.

 

ارسال نظر