ردپای سقوط قیمت نفت

۱۳۹۹/۰۲/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۶۳۷۷
ردپای سقوط قیمت نفت

جلال میرزایی

عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم

اگر تا قبل از این مثلا در اسفندماه این تصور وجود داشت که مثلا روسیه با همکاری عربستان برای مقابله با سیطره نفت شل در بازار نفت دست به اقدامات مشترک برای کاهش نفت می‌زنند، با مثلا امریکا برای فشار بیشتر روی اقتصادهای نفتی قصد دارد روند قیمتی نفت را در مسیر کاهش قرار دهد، با شرایطی که امروز در بازار نفت و فضای عمومی اقتصادی ایجاد شده، نمی‌توان به راحتی وزن قابل توجهی برای چنین تحلیل‌هایی قائل شد و باید تحلیل‌های تازه‌ای را برای تشریح این فضا تدارک ببینیم. در شرایط فعلی که اقتصاد کشورهای مختلف دچار رکود است و تقاضا برای نفت تا حد چشمگیری کاهش پیدا کرده، حتی برنامه‌ریزی اوپک و همراهی کشورهایی چون امریکا و مکزیک و... هم نمی‌تواند قیمت نفت را به وضعیت باثبات و معقولی برساند. بنابراین واقعیت مشخص آن است که ما در بازار نفت با افزایش در عرضه نفت روبه‌رو هستیم و دیگر بحث تولید مطرح نیست. البته برخی اظهارنظرها طی ماه‌های گذشته در این خصوص که اوپک قصد دارد عرضه و قیمت را کاهش دهد نیز اثر گذار بوده اما به نظر می‌رسد که مجموعه دلایلی از جمله کرونا، کاهش در عرضه؛ پر شدن ذخایر استراتژیک کشورها و... باعث شد تا وضعیت قیمت نفت این‌گونه شود. پرسش اساسی این است که چرا به‌رغم تمام تلاش‌های اوپک و غیراوپک در نهایت قیمت نفت چنین سقوط آزادی را تجربه کرده است. برای عبور از این شرایط هم در نخستین گام باید در عرضه نفت مازاد مهار و کنترل شود تا در قدم‌های بعدی بتوان ثبات لازم را در بازار نفت ایجاد کرد. در حوزه اقتصاد داخل کشور هم هرچند تحریم‌های اقتصادی امریکا علیه ایران باعث شد تا میزان وابستگی ایران به درآمدهای نفتی کاهش پیدا کند اما در عین حال میزان وابستگی ما به درآمدهای برآمده از مشتقات نفتی افزایش پیدا کرد. موضوعی که باعث خواهد شد تا اقتصاد ایران هم به دلیل تحولات اخیر در بازار نفت و مشتقات آن متضرر شود. ایران برای تامین ارز مورد نیاز خود برای تامین اقلام اساسی روی این درآمدهای حساب باز کرده بود و امروز که این درآمدهای با مشکل مواجه شده باید راهکارهای جایگزینی برای عبور از این شرایط تدارک دیده شود. اینکه در شرایط فعلی چطور می‌توانیم این تعادل و بالانس را در اقتصادمان ایجاد کنیم که بدون درآمدهای نفت خام و مشتقات نفتی به مطالبات مردم پاسخ داده شود؛ موضوعی است که از منظر تحلیلی باید ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار بگیرد. برخی معتقدند که استفاده از حساب صندوق توسعه ملی یک راهکار مناسب است؛ برخی دیگر از تکیه بیشتر روی درآمدهای مالیاتی سخن می‌گویند و... البته نمونه ایران یک نمونه منحصر به‌فرد است چرا که در هر جای دنیا اگر شما با چنین مشکلی مواجه شوید می‌توانید از بانک جهانی یا سازمان تجارت جهانی وام و تسهیلات دریافت و از بحران عبور کنید اما وضعیت کشور ما حقیقتا متفاوت است و فشارهای امریکا باعث شده تا ایران نتواند از این ظرفیت‌های عادی برای سایر کشورها استفاده کند. بنابراین تنها یک راه و یک روش پیش روی اقتصاد ایران باقی می‌ماند و آن اینکه باید از ظرفیت‌های داخلی برای پاسخ به نیازهایمان استفاده کنیم. اقتصاد ایران برای تداوم حیات خود باید از ظرفیت‌های درونزای خودش بهره ببرد تا بتواند از این چالش سربلند خارج شود. باید دامنه‌های صادرات غیرنفتی را توسعه دهیم؛ شرایط را برای بهبود تولید و متعاقب آن صادرات فراهم کنیم تا بتوانیم به نیازهایمان پاسخ دهیم. رسیدن به چنین وضعیتی نیازمند همکاری و انسجام تمام ارکان کشور است. باید همه ظرفیت‌ها در یک مسیر به کار گرفته شود و این‌گونه نشود که مجلس راه خود را برود. دولت راه خود را برود و سایر ارکان هم به میل خودشان عمل کنند. همه باید در راستای یک هدف مشخص حرکت کنند تا در نهایت عبور از چالش‌های پیش رو ممکن شود.

 

ارسال نظر