اخبار

۱۴۰۰/۰۳/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۰۵۸

فهرست دریافت‌کنندگان ارز نیمایی و دولتی به‌روزرسانی شد

در شرایطی که نامزدهای انتخابات، به‌طور مستمر در مورد افراد استفاده‌کننده از ارز 4200 تومانی صحبت می‌کنند، بانک مرکزی در راستای شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی عمومی فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی و سامانه نیما را به‌روزرسانی و منتشر کرد.فهرست‌های انتشار یافته حاوی دریافت‌کنندگان ارز دولتی و نیمایی طی بازه زمانی۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۷ تا تاریخ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ است.گفتنی است این فهرست شامل اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی به همراه میزان و نرخ ارز دریافتی است که از طریق سامانه نیما ارز دریافت کرده‌اند. فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی (۴۲۰۰) - به منظور بازپرداخت اقساط، فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی (۴۲۰۰) - به منظور واردات کالا و خدمات، فهرست دریافت‌کنندگان ارز نیمایی - اشخاص حقیقی، فهرست دریافت‌کنندگان ارز نیمایی و اشخاص حقوقی است.

بانک مرکزی بهمن‌ماه ۱۳۹۶ با راه‌اندازی سامانه «نیما»، بسترهای سامان بخشیدن به بازار ارز کشور را فراهم کرد. این سامانه مخفف عبارت «نظام یکپارچه معاملات ارزی» است که با هدف تسهیل تامین ارز و ایجاد فضای امن برای خریداران و فروشندگان ارز راه‌اندازی شده است. این فهرست شامل اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی به همراه میزان و نرخ ارز دریافتی است که  به وسیله سامانه نیما ارز دریافت کرده‌اند.

ارز ۴۲۰۰ تومانی ترمز تولید کالای اساسی را کشید

کارشناس اقتصاد با اشاره به اینکه ارز ۴۲۰۰ تومانی از تولید کالای اساسی در کشور جلوگیری کرد، گفت: سیاست ارزی ما کاملاً اشتباه بوده است.

علی سعدوندی درباره سیاست‌های ارزی دولت سیزدهم اظهار کرد: حدود 60 سال است سعی کردیم صنعتی شویم. تلاش کرده‌ایم پیشرفت کنیم. یعنی از ابتدای دهه 1340 تلاش‌هایی در جهت صنعتی شدن اقتصاد ایران شروع شد.  وی ادامه داد: طی 10 سال اول یعنی در کل دهه چهل اقتصاد ایران شاید موفق‌ترین اقتصاد در کل دنیا بوده یعنی نرخ رشد اقتصادی بالای ده درصد بوده و نرخ تورم زیر دو درصد بوده. که در آن زمان در دنیا بی‌نظیر بود. یعنی حالتی که بعدها شاید همان زمان هم کشور ژاپن هم به همین صورت داشت عمل می‌کرد. وی یادآور شد: از 1350 به تدریج این تخیل و این توهم به وجود آمد که می‌شود حتی از این سریع‌تر رشد کرد و به‌طور مشخص شاه مخلوع در آن زمان وارد اقتصاد شد و هیچ مخالفتی را برنمی‌تافت و کل آن نهادهایی که باعث آن رشد عجیب شده بودند کل آن نهادها را دستخوش تحول کرد و شاید به نحوی از بین برد.

وی با بیان اینکه سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی در دهه 50 به نهادهای ضد توسعه‌ای تبدیل شدند، افزود: این بود که از 1350 یا 1351 و 1352 از همان اوایل دهه 1350 تا امروز که 1400 هستیم سیاست‌های اقتصادی کشور همان سیاست‌هایی است که از زمان هویدا شروع شده و متأسفانه ادامه پیدا کرده و تقریباً هر دولتی که سرکار آمده و هر حتی حزب و نهاد و حتی افرادی که مخالف بودند و موافق بودند و حتی هر کسی که هر موضع سیاسی می‌خواهد داشته باشد در یک سری اصول مشترک بودند. وی با تاکید بر اینکه سیاست ارزی ما کاملاً اشتباه بوده است، اضافه کرد: شاید تنها کشوری در جهان هستیم که داریم این سیاست را اعمال می‌کنیم. سیاست ارزی ما چه بوده؟ سیاست ارزی ما این بوده که اگر ما درآمد حاصل از فروش ثروت داشته باشیم به جای اینکه این درآمد را صرف توسعه کنیم، به جای اینکه این درآمد را راه‌آهن بسازیم این درآمد را باید در بازار تزریق کنیم که قیمت ارز را کاهش بدهیم واردات انجام شود.

این اقتصاددان در ادامه گفت: نه اینکه ما واردات ریل داشته باشیم که خط‌آهن بسازیم. نه اینکه ما واردات واگن داشته باشیم. نه ما واردات داشته باشیم که کالای لوکس وارد کنیم. ما واردات داشته باشیم که کالای اساسی وارد کنیم. ما سیاست داشتیم که در کالای اساسی وابستگی شدید به خارج داشته باشیم و این یک محفلی و محملی شده است که چه اتفاقی بیفتد. سعدوندی با بیان اینکه تلاش ما در پنجاه سال گذشته این بوده در جهت تولید کالای اساسی حرکت نکنیم و وابستگی ما شدیدتر باشد، اظهار کرد: وقتی شما می‌آیید ارز بازار آزادکه 23 هزار تومان یا بیست و پنج هزارتومان است، روی کالای اساسی ارز 4200 می‌دهیدیعنی چی؟یعنی شما سعی می‌کنید که کالای اساسی اصلاً امکان تولید در داخل نداشته باشد. وی تصریح کرد: اینکه ارز در بازار تزریق می‌شود موجب می‌شود که قیمت کالای خارجی به‌طور مصنوعی ارزان شود ولی قیمت کالای داخلی افزایش پیدا کند یعنی مطلقاً این جور نیست که شما سوبسید به کالای خارجی دادید مثلاً گفتید که این مورد نیاز کشور است. مثلاً شما سوبسید به واحد نهاده می‌دهید. مثلاً سوبسید به واردات خوراک دام و طیور می‌دهید بعد می‌آییم توجیه می‌کنیم. محمد صفایی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز گفت: همه‌ دولت‌های ما در این ادوار مختلف درآمدهای نفتی را به عنوان درآمد دولت حساب کردند و حال اینکه درآمد دولت آن‌ جایی است که خود عرق جبین بریزد و خدماتی را ارایه بدهد و بر مبنای آن خدماتی که ارایه می‌دهد مالیات بگیرد و با این مالیاتی که می‌گیرد کشور را اداره کند. وی ادامه داد: اما ما درآمدهای نفتی را به عنوان درآمد دولت محاسبه می‌کردیم و مبتنی بر این دولت رانتی تشکیل شده و هم حاشیه‌های شکاف طبقاتی، هم حاشیه‌های فساد در این دولت رانتی تشکیل می‌شود. خود ارزان نگه‌ داشتن ارز و اینکه به چه کسی تخصیص پیدا می‌کند و چه جوری تخصیص پیدا می‌کند. اصلاً قابل مدیریت هست و قابل کنترل هست؟ که اصلاً این بحث‌ها قابل مدیریت نیست.

 

ارسال نظر