مردادماه آخرین فرصت برای احیای برجام؟

۱۴۰۰/۰۴/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۰۲۴۵
مردادماه آخرین فرصت برای احیای برجام؟

با توجه به اینکه دومین برنامه اصلی بایدن در داخل که بحث لایحه «زیرساخت» است، در ماه سپتامبر کلید می‌خورد، هر چه مذاکرات هسته‌ای طولانی‌تر شود، احتمال اینکه بایدن حاضر باشد وارد یک جنگ سیاسی بزرگ بر سر یک مساله سیاست خارجی شود، کمتر است، زیرا این مسائل ممکن است باعث خشم برخی از عناصر حزب او شود، درست وقتی که وحدت ضروری است و بایدن نمی‌خواهد این اتفاق رخ دهد. «دیفنس وان» نوشت: تحولات سیاست داخلی در تهران و واشنگتن به تدریج در حال مسدودسازی راه‌های دستیابی احیای برجام است. به گزارش «انتخاب» در ادامه این مطلب آمده است: بایدن زمانی که برای ریاست‌جمهوری نامزد شد، در مورد توافق هسته‌ای ایران موضع نسبتا روشنی داشت. وی تصریح کرد که اگر ایران به برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام بازگردد، ایالات متحده نیز این کار را انجام می‌دهد و در راستای شروع مذاکرات بیشتر گام برمی‌دارد. گفتنی است، مذاکرات چند جانبه با هدف احیای توافق هسته‌ای ایران تحت هدایت رییس‌جمهور بایدن در اوایل سال جاری بدون عجله انجام شد. با این وجود و در حالی که تقریبا بیشتر از شش ماه است که از روی کار آمدن رییس‌جمهور جدید آمریکا می‌گذرد، هنوز توافق احیای برجام قطعی نشده است و واشنگتن ممکن است نسبت به اینکه ایران قصد دارد دوباره به این توافق متعهد شود یا خیر، دچار تردید شود. از قبل هم آشکار بود که پنجره مذاکرات برای همیشه باز نخواهد ماند. در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که در تاریخ 18 ژوئن برگزار شد، این احتمال وجود داشت که یک اصولگرا یا کسی که مخالف مذاکرات است یا از توافقی که قبلا یک بار نقض شده است، تنفر دارد، روی کار بیاید و مسیر جدیدی را ترسیم کند. همان طور که دیدیم ابراهیم رییسی به عنوان یک اصولگرا در ایران روی کار آمد. در حالی که وی تأکید کرده است که برجام توافق مورد حمایت جمهوری اسلامی است و با بازگشت به توافق مخالفت نخواهد کرد، اما اینکه او بعد از روی کار آمدنش در ماه آگوست تا چه اندازه برای بازگشت به توافق مصمم باشد، معلوم نیست. رییس‌جمهور فعلی، حسن روحانی بارها گفته است که لغو تحریم‌ها در جریان است اما به کرات نیز اشاره می‌کند که مخالفان داخلی مسیر نهایی شدن توافق را کند می‌کنند.

این تصویر نامشخص به سیاست‌های داخلی آمریکا نیز تسری پیدا می‌کند. بایدن، دیپلمات‌های خود را با قدرت و اختیاری انعطاف‌پذیر به وین فرستاده و از شکایات و انتقادات کنگره دوری کرده است. با این حال، بایدن رییس‌جمهور مستقلی است و به وضوح بر یک برنامه داخلی قوی متمرکز است. از سوی دیگر، وی موضوعات سیاست خارجی را که به ‌طور معمول مورد توجه ​آمریکایی‌ها نیست، کم اهمیت جلوه می‌دهد. از سوی دیگر، برای تهران نیز برگزاری مرحله هفتم مذاکرات با هدف رسیدن به نتیجه نهایی مهم است. در این راستا نشان دادن انعطاف‌پذیری در مورد سایر موضوعات مهم اهمیت دارد. ایالات متحده باید به خاطر داشته باشد که از دیدگاه ایران هنوز کاملا این موضوع روشن نیست که آیا بایدن واقعا می‌خواهد به توافق برگردد یا خیر؟ در این ارتباط می‌توان به اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران و ترور شخصیت‌های ایرانی اشاره کرد. با توجه به این واقعیت‌ها، جای تعجب نیست که تهران در مورد حسن‌نیت واشنگتن برای زنده نگه داشتن برجام شک داشته باشد. تقریبا یک سال پیش بود که پس از ترور قاسم سلیمانی، ژنرال ایرانی، مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته ایران با بمبی منهدم شد. در آستانه روی کار آمدن دولت بایدن نیز محسن فخری‌زاده، پدر برنامه هسته‌ای ایران ترور شد. گفتنی است، یک مقام آمریکایی این ترور را عملیاتی توصیف کرد که توسط اسراییل صورت گرفت. در ماه آوریل، درست زمانی که مذاکرات هسته‌ای در حال انجام بود، انفجارهای منتسب به اسراییل، سانتریفیوژهای ایران را در سایت غنی‌سازی نطنز از بین برد. همین هفته گذشته نیز ایران ادعا کرد که یک هواپیمای بدون سرنشین را در نزدیکی تأسیسات تولید سانتریفیوژ رهگیری کرده، گفته می‌شود این هواپیما قصد خرابکاری بیشتر داشته است. بایدن فکر می‌کند که ایران باید تشخیص دهد که او مقصر این رشته طولانی از حوادث نیست و حتی تهران باید این را هم مدنظر داشته باشد که واشنگتن ممکن است بی‌سر و صدا این اخطار را به تل‌آویو داده باشد که دست از خرابکاری علیه تهران بردارد. اما واقعیت این است که روابط تهران - واشنگتن آنقدرها هم شسته و رفته نیست که چنین انتظاری از ایران داشته باشیم. به ویژه، با توجه به سابقه طولانی کارشکنی‌های آمریکا و اسراییل در تاسیسات ایران و دهه‌ها بی‌اعتمادی تاریخی بین آمریکا و ایران نمی‌توان به راحتی از تهران انتظار داشت که به واشنگتن اعتماد کند. ایران نگران بود که تن دادن به خواسته‌های دولت قبل آمریکا بدتر از خود تحریم‌ها باشد، زیرا این نشان ‌دهنده ضعف تهران و جسارت یافتن دیگران بود. به همین ترتیب، اکنون ایران ممکن است نگران باشد که کوتاه آمدن در برابر ادامه خرابکاری‌ها، به معنای ادامه جنگ مخفیانه‌ای باشد که پایش قبلا به امن‌ترین تاسیسات رسیده است. به این شرایط، سیاست داخلی و پیچیده ایران را نیز اضافه کنید. واقعیت این است که برخی از تحریم‌های دوران ترامپ همچنان پس از توافق جدید هسته‌ای پابرجا خواهد ماند و ایران تضمین اندکی خواهد داشت که آمریکا از توافق در آینده خارج نشود. بنابراین، تعجب‌انگیز نیست که تهران در مذاکرات سختگیری داشته باشد. اگرچه تمامی شرایطی که در بالا گفته شد کمک می‌کنند تا احتمال احیای برجام کاهش یابد، اما این امکان وجود دارد که به سرعت به یک توافق دست یابیم. زیرا عواقب شکست برای ایالات متحده و ایران بسیار ناخوشایند به نظر می‌رسد. به‌ طور مثال، مخالفان توافق قبلا از بایدن خواسته‌اند تا در صورت عدم موفقیت در مذاکرات، خود را برای جنگ با ایران آماده کند. این فشار در شرایطی که بایدن یک ابزار دیپلماتیک مناسب مانند برجام را دراختیار نداشته باشد، ادامه خواهد یافت. در مقابل، بازگرداندن وضعیت غنی‌سازی ایران به سطح قبل که الان به 60 درصد رسیده است و اطمینان از توقف تحقیقات در مورد فناوری سانتریفیوژهای جدید، منافع فوری منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را تضمین می‌کند و خطر جنگ بر سر برنامه هسته‌ای ایران را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، اگر ایران دست از بازی قمار فعلی برندارد، ممکن است فرصت را برای دستیابی به توافق با دولت بایدن از دست بدهد. این می‌تواند به معنای عدم لغو تحریم‌ها در شرایطی باشد که بیماری همه‌گیر کرونا در ایران جریان دارد. به این ترتیب، دولت رییسی در شرایط سختی کارش را شروع خواهد کرد. اهمیت برجام برای هیچ یک از دو طرف کاهش نیافته است. اما اگر آنها به دلیل سیاست‌های خاصی که دارند، تعلل کنند، ممکن است به زودی فرصت‌شان را برای دستیابی به توافق از دست بدهند.

 

ارسال نظر