زنان بدون مردان

۱۳۹۶/۰۴/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۱۹۱۳
زنان بدون مردان

گروه اقتصاد اجتماعی|

شاید این هم از اقتضائات جهانی است که هنوز از ریشه‌های ضخیم و تا عمق رفته‌ مردسالاری تغذیه می‌کند: نامگذاری روزی به نام زنانی که تنها تفاوتشان با زنان دیگر، مرگ همسرشان، مردشان، است. با این همه، هرچند نقد به جداکردن‌ها و منطق‌هایشان هماره وارد است، اما دشواری‌های زندگی برای این بخشِ زنان در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، و گاهی حتی در کشورهای توسعه یافته، انکار نشدنی است. امروز در جهان بیش از ٢٥٦ میلیون زن بیوه، در کنار ٥٨٤ میلیون کودکشان زندگی می‌کنند. منطقه آسیای غربی و اقیانوسیه هم با حدود 82 میلیون نفر بالاترین تعداد این زنان را در خود جای داده است. با این همه، با وجود رشد جهانی 9 درصدی زنان بیوه بین سال‌های 2010 تا 2015، این منطقه جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا است که با 24.3 درصد بیشترین رشد را به خود اختصاص داده است و احتمالا هم، سببش تنش‌های سیاسی و افزایش درگیری‌های مسلحانه و جنگ‌های داخلی در این منطقه باشد.

زنان بیوه جهان، روی هم، نیم میلیارد فرزند زیر 18 سال دارند. این آمار نیز بین سال‌های 2010 تا 2015، نزدیک به 6 درصد رشد داشته است. سرپرستی فرزندان، در کنار دشواری‌های ورود به بازار کار، سبب شد در سال 2015 حدود 38 میلیون نفر از جمعیت زنان بیوه دنیا در فقر شدید به سرکنند و از تامین نیازهای اولیه و اساسی شان هم بازمانند. از دیگر سو، نتایج یک نظرسنجی بر پایه خوداظهاری، در 17 کشور توسعه یافته و توسعه نیافته، پیرامون کیفیت برخورد با زنان بیوه در سنجش با زنان دیگر، نشان داده است که بطور میانگین، 16 درصد رفتارها را بسیار بد ارزیابی کرده‌اند. این میزان در برخی کشورها نظیر ترکیه، کره جنوبی و نیجریه به ترتیب 52، 30 و 25 درصد اعلام شده است. نتیجه این ارزیابی در ایران به حدود 14 درصد می‌رسد که کمتر از میانگین جهانی است.

 ناامنی مضاعف

علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یادداشتی که روز گذشته و به همین مناسبت منتشر کرد. او در یادداشتش با اشاره به نوع متفاوتی از بیوگی نوشت: علاوه بر زنان همسر فوت کرده، در ایران با پدیده دیگری که من آن را بیوه ساختاری می‌نامم نیز مواجهیم. شرایط تحولات جمعیتی و سبک زندگی به گونه‌یی دچار تغییرات نهادی شده است که ما در سال‌های آتی با جمعیتی از دختران مواجه خواهیم بود که از شانس ازدواج پایینی برخوردارند و به این ترتیب با پدیده دختران مجرد سالخورده در آینده مواجه خواهیم بود.

نکته‌یی که ربیعی به آن اشاره می‌کند، با سنجش جمعیت 38.8 میلیون نفری زنان ایران، در برابر جمعیت 39.6 میلیون نفری مردان ایران، درک شدنی است.

به گزارش «تعادل»، ربیعی در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: واقعیت آن است که در جوامع مختلف، زنان بیوه با چالش‌های متعددی مواجه هستند. یکی از مهم‌ترین مسائلی که زندگی این زنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به سبب آن خشونت‌های دیگر را علیه آنها روانه می‌کند، فقر و محرومیت آنهاست. تخمین خوشبینانه این است که حدود ١٥ درصد از این زنان در فقر مطلق به سر می‌برند.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد ایران در این زمینه برخی مسائل حاشیه‌یی خاص خود را نیز دارد. مطالعه‌یی ناتمام را در سال ۹۱ در مورد میزان امنیت زنان در محیط‌های کاری از منظر جامعه‌شناسی و فرهنگ سازمانی انجام دادم. داده‌های اولیه حاصل از مصاحبه‌های صورت‌گرفته نشان می‌داد این گروه از زنان در متن اجتماع ایران از یک ناامنی مضاعف برخوردارند.

او با تبیین این «ناامنی مضاعف» افزود: نوع نگاه به زنان بیوه از سوی برخی مردان در بسیاری موارد حالت غیراخلاقی و سوءاستفاده‌گرایانه دارد. به‌گونه‌یی که زنان بیوه در جامعه ایران در بسیاری موارد ناگزیرند مساله بیوگی خود را پنهان کنند.

 بالاترین، در بین ۴۰ کشور

مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه نیز، روز گذشته و در گفت‌وگویی، گزارشی از وضعیت زنان بیوه در ایران و جهان ارائه کرد. روزبه کردونی به فارس گفت: پیامدهای ناشی از بیوه بودن طیف گسترده‌یی از مصایب را دربرمی‌گیرد که مهم‌ترین آنها فقدان درآمد، مجبور شدن به انجام کارهای پرخطر، از دست دادن کار به سبب انجام مسوولیت‌های خانوادگی و تبعیض کارفرمایان و باورهای غلط هستند.

 او با اشاره به وضعیت زنان بیوه در ایران گفت: بر اساس گزارش‌های بین‌المللی که توسط داده‌های داخلی نیز تایید می‌شود، ایران در بین چهل کشور با بالاترین تعداد زنان بیوه، یعنی بیش از یک میلیون نفر، قرار دارد. کردونی با اشاره به یادداشت وزیر رفاه گفت: همان‌گونه که وزیر رفاه اشاره کرده‌اند، زنان بیوه در متن اجتماع ایران از یک ناامنی مضاعف برخوردارند و بعضا نوع نگاه به زنان بیوه از سوی برخی مردان در بسیاری موارد حالت غیر اخلاقی و سوءاستفاده‌گرایانه دارد.

 درد تفاوت

آن‌ها جزئی از جامعه‌اند و بخشی از آنچه بطور کلی نیروی انسانی و در بازه سنی خاصی، نیروی کار خوانده می‌شود. چرخ اقتصاد برای روان‌تر چرخیدن به آنان نیز نیاز دارد. زندگی هزینه دارد و گذشته از مشکلات روحی، روانی و عاطفی زنانی که همسرشان را از دست داده‌اند، این زنان آنگاه که برای حل مشکلات معیشتی و رفاهی شان، می‌کوشند وارد بازار کار شوند، با مشکلاتی نو روبرو می‌شوند. پژوهش انور صمدی راد، جامعه شناس، نشان داد تنها ١٦ درصد از ٧١ درصد زنان مطلقه و بیوه ایرانی که با فرزند یا فرزندان خود زندگی می‌کنند، شاغل هستند. زنان غیرشاغل برای تامین نیازهای مادی زندگی‌شان محتاج دیگران هستند.

در همین پژوهش، در جست‌وجوی سبب اندک بودن نرخ اشتغال زنان بیوه، ٧٠ درصد زنان مجرد وجود باورهای غلط و قضاوت‌های تنگ‌نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران دانستند و اعلام کردند که این مساله، موجب می‌شود که آنان از حضور در جمع و فضاهای عمومی بپرهیزند. در پژوهشی دیگر در همین زمینه، نشان داده شده است که ٥٥ درصد زنان سرپرست خانوار از طعنه‌ها و متلک‌ها معذبند و حدود ٦٦ درصد آنان در معرض انواع سوء‌نیت‌ها و آزارهای دیگران واقع می‌شوند و صدمه می‌بینند. ٨٧ درصد این زنان میزان امنیت اجتماعی خود را کم یا «هیچ» می‌دانند؛ شاید به اندازه‌ سهمشان از بازاراشتغال؛ هیچ.

 

ارسال نظر