در دو دهه گذشته اوپک نشان داده است که سازمان روزهای سخت است، در واقع اوپک زمانیکه دیگر کارد به استخوانها میرسد، وارد عمل میشود. اما یکی از مشکلات اصلی این سازمان این است که تصمیمگیری بر مبنای اجماع صورت میگیرد و اگر حتی یک کشور با یک تصمیم مخالف باشد، آن تصمیم عملی نخواهد شد. اما درباره آخرین نشست این سازمان نکته قابل ذکر این است که درواقع همه میدانیم این جلسه، نشستی برای رسمیت بخشیدن و امضا کردن تصمیمهایی است که از قبل گرفته شده است. اگر ما بهصورت جدی بهدنبال کاهش تولید بودیم باید پیش از نشست با کشورهای منطقه و از همه مهمتر عربستان لابی میکردیم تا بتوانیم در جلسه حرفمان را بر کرسی بنشانیم. اینبار همین مساله باوجود اینکه برخی کشورها ازجمله ایران بهدنبال کاهش تولید بودند اما نتیجه در نهایت متفاوت بود. شکاف داخل اوپک مشهود است. باتوجه به اینکه سهمیه ایران در اوپک سه میلیون و800هزار بشکه و تولید کنونی کشور حدود یک میلیون و300هزار بشکه زیر این سهمیه است، کاهش تولید از سمت ایران هرگز منطقی نخواهد بود و عربستان که تنها 450 هزار بشکه زیر سهمیه خود تولید میکند بهترین گزینه برای کاهش تولید قلمداد میشود. مهمترین راه ما برای دستیابی به این موضوع داشتن روابط قوی در منطقه بهخصوص با عربستان، برای متقاعد کردن این کشور به همراهی با ما در این تصمیم بود. در مورد استدلال عربستان برای ثابت نگه داشتن سقف تولید همانطور که وزیر نفت در مصاحبه اخیر خود با بیزینس ویک اشاره کرده است، اگر قیمتهای ارزان بخواهند به نفت شیل امریکا صدمه بزنند، حداقل چند سال زمان لازم است. اما نکتهیی مهمتر نیز وجود دارد، این صدمه به توسعه برداشت از ذخایر شیل وارد میشود، درحالیکه سرمایهگذاریهای چند10میلیارد دلاری که تاکنون در آمریکا در این حوزه اتفاق افتاده است. حتی با نفت 50 دلاری نیز لطمه چندانی نخواهد خورد. در این بین حتی ارزانتر شدن تکنولوژی در آینده کفه ترازو را به سمت آمریکا سنگینتر خواهد کرد.