چه کسانی شایسته ورود به اتاق بازرگانی هستند

۱۳۹۳/۰۸/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۸۵۶۰

باید افرادی در اتاق تربیت شوند که جای بزرگان فعلی را در آینده بگیرند به همین دلیل نیاز داریم که جوانان را به اتاق بیاوریم. اینکه اتاق فقط جای باتجربه‌ها است حرف بسیار اشتباهی است. ما باید خودمان جوانان را بیاوریم، به آنها آموزش دهیم و بتوانیم فضا را برای جایگزینان آینده آماده کنیم. من اسم این موضوع را تغییر می‌گذارم

کلید انتخابات اتاق بازرگانی مدتی هست که زده شده و توجه بسیاری به‌نام گروه‌ها و صحبت‌های انتخاباتی است اما قبل از هر چیز این سوال مطرح است که اصولا قرار است به کدام سمت حرکت کنیم. به زبان ساده‌تر اتاق مطلوبی که کاندیداها تلاش دارند آن را ایجاد کنند چه اتاقی است و قرار است چه اهدافی در این دوره از انتخابات در دستورکار قرار گیرد.

به همین مناسبت «تعادل» در میزگردی میزبان ابراهیم جمیلی، رییس خانه اقتصاد ایران، احمد پورفلاح رییس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران و حمیدرضا صالحی دبیرکل و عضو هیات مدیره فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته بود.

تمامی این افراد درحال حاضر عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران هستند و در این میزگرد به بررسی نقطه نظرهای خود درباره اتاق مطلوب پرداختند.


«تعادل»: بحث انتخابات این دوره زودتر از دوره‌های قبل شروع شد و به همین دلیل قبل از آنکه بحث‌های اساسی مانند اهداف مطرح شود موضوع مرزبندی‌های گروهی مورد بحث قرار گرفت. می‌خواهیم یک گام به عقب برویم و به بحثی جدا از گروه‌بندی‌ها بپردازیم. سوال اساسی این است امروز که صحبت‌ها درباره تغییر در اتاق بازرگانی و تغییر چهره اعضا می‌شود واقعا می‌خواهیم به کدام سمت حرکت کنیم؟ به عبارت ساده‌تر اتاق مطلوبی که می‌خواهیم آن را بسازیم چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟


ابراهیم جمیلی: تغییر همیشه خوب است. تاریخ براین مبنا است که اگر یکنواخت بود بشر هیچ‌وقت به این همه دستاورد نمی‌رسید. در اتاق هم به همین شکل است اما متاسفانه برخی از دوستان تغییر را در آمدن خود می‌دانند، یعنی فکر می‌کنند اگر خودشان باشند تغییر اتفاق افتاده است و اگر خودشان نباشند تغییر اتفاق نیفتاده است. این دیدگاه غلط است. ما در خانه اقتصاد ایران به‌دنبال تغییر هستیم و این تغییر را به این شکل تعبیر می‌کنیم که حضور بیشتر دارندگان کارت بازرگانی در اتاق باید اتفاق بیفتد. نباید فقط در دوران انتخابات برخی کارها را انجام دهیم و به محض انتخاب شدن رای‌دهندگان را فراموش کنیم.

باید بررسی کنیم که چطور می‌شود دارندگان کارت بازرگانی را علاقه‌مند به مشارکت در کارهای اتاق کرد. دارندگان کارت را باید جز وقت‌هایی که به‌دنبال تمدید کارت خود هستند به اتاق کشاند. مبنای تغییر حضور بیشتر بخش خصوصی در اتاق بازرگانی است. اینکه فقط بخواهیم جایگاه اتاق را براین مبنا بگذاریم که عده‌یی هیات نمایندگان انتخاب شوند و آنها حضور داشته باشند یا نداشته باشند نامش تغییر نیست. تغییر یعنی اولا همین تعداد دارندگان کارت بازرگانی را مشارکت دهیم و دوما تعداد زیادی از کسانی که عضو اتاق نشده‌اند و کارت بازرگانی دریافت نکرده‌اند بیایند و عضو اتاق شوند. اکنون چون صادرکنندگان و واردکنندگان برای تجارت اجبار به اخذ کارت بازرگانی دارند به اتاق می‌آیند درحالی که عضویت در اتاق نباید براین مبنا باشد.

اگر در کشورهای دیگر کارت بازرگانی و ثبت سفارش وجود ندارد ولی دارای اتاق‌های بازرگانی پویا هستند، باید ببینیم که آنها چه کرده‌اند. ما باید راهمان را به این سو ببریم و فکر نکنیم که تغییر فقط زمانی حاصل می‌شود که گروه جدیدی بیاید. ما باید به‌دنبال کسانی باشیم که بخش خصوصی واقعی و صاحب‌نظر هستند. این افراد باید وقت بگذارند و در اتاق منشأ این باشند که بخش خصوصی واقعا تقویت شود، نه اینکه ما بیاییم و عنوان از اتاق بگیریم. باید به‌دنبال این باشیم که ارزش اتاق در جامعه و دستگاه‌های حکومتی و نظام جایگاهش بالا برود. اتاق هم وظایف دیگری دارد. ما باید بلافاصله بعد از این انتخابات به فکر تغییر در قانون اتاق بازرگانی باشیم. با قانون فعلی رشد به همین اندازه است و نباید انتظار معجزه داشت. بزرگ‌ترین کاری که در اتاق باید رخ می‌داد و کمتر اتفاق افتاده این است که همدلی کاهش یافته و تهاجم‌های انتخاباتی افزایش پیدا کرده است. در شرایط فعلی کشور نیازمند همدلی و دست در دست یکدیگر دادن برای حل مشکلات است. نباید با ایجاد جو و توهین به سایر افراد به اتاق آسیب بزنیم. ضمن اینکه توجه داشته باشید تا افرادی در اتاق تربیت شوند که جای بزرگان فعلی را در آینده بگیرند به همین دلیل نیاز داریم که جوانان را به اتاق بیاوریم. اینکه اتاق فقط جای باتجربه‌ها است حرف بسیار اشتباهی است. ما باید خودمان جوانان را بیاوریم، به آنها آموزش دهیم و بتوانیم فضا را برای جایگزینان آینده آماده کنیم. من اسم این موضوع را تغییر می‌گذارم.

احمد پورفلاح: من به تغییر از زاویه دیگری نگاه می‌کنم. تعویض یا تغییر چهره‌ها بخشی از تغییر است. چشم‌انداز من در تغییر، دگرگونی واقعی و کلی در ساختار بخش خصوصی است. روش‌ها دیدگاه‌ها و ساختار باید تغییر کند. دگرگونی در ساختار یعنی بعد از این همه سال بالاخره خردمندی کامل به سراغمان بیاید و عاقلانه تصمیم بگیریم. حال که دولت بخشی از بدنه بخش خصوصی است و در اتاق تهران یک‌سوم کرسی‌ها را در اختیار و در اتاق ایران هم حضور دارد باید بسیار منسجم‌تر و همگن‌تر عمل کنیم. در دوره قبل انتخابات دو گروه موثر در انتخابات نمایندگانی انتخاب کردند و جلسات متعددی گذاشتیم که باعث شد تا حدی به این انسجام کامل نزدیک شویم.

حتی تا 95درصد پیش رفتیم ولی در دقیقه 90 بحث‌های حاشیه‌یی باعث شد به این موفقیت نرسیم. به نظر من برای اینکه بخش خصوصی وزن لازم را بعد از این همه بی‌وزنی پیدا کند باید کمی از منیت‌ها و خودخواهی‌ها فاصله بگیریم و به مصلحت بخش خصوصی و مملکت فکر کنیم. اینکه هر روز می‌بینیم یک پرچم جدید بلند می‌شود و گروهی برای انتخابات اعلام حضور می‌کند اتفاق خوبی است به شرط اینکه برای اعتلای بخش خصوصی باشد نه برای مطرح کردن خود. از یک طرف این پرچم‌های جدید می‌تواند عاملی منفی باشد چرا که ممکن است باعث فاصله و شکاف بیشتر بین بخش خصوصی شود و بیش از پیش به اتاق آسیب بزند. انتظار من این است که بزرگان این گروه‌ها یک جلسه هماهنگی با هم داشته باشند.

هرچند اختلاف نظر زیاد است و دیدگاه‌های مختلف مطرح است اما اگر اتاق نتواند به یک همگنی برسد باید سیطره دولت را بپذیرد. بعضی از گروه‌ها سعی می‌کنند برای کسب قدرت بیشتر به بدنه دولت نزدیک شوند. به بدنه دولت نزدیک شدن از نظر هم‌فکری، هماهنگی و تبادل نظر و برنامه‌ریزی مشترک بسیار خوب است. اما تحت سلطه قرار گرفتن و ایجاد انتظار برای دولت که گروه نظر دولت را تایید و اجرا کند خطرناک است. من به‌عنوان یک عضو قدیمی اتاق بازرگانی انتظار دارم از این خودخواهی‌ها و گروه‌خواهی‌ها فاصله بگیریم و همگن‌تر حرکت کنیم تا وزن لازم را برای معادلات داخلی ایران داشته باشیم.

امروز بخش خصوصی ایران در جاهای مختلف حضور دارد اما در خروجی‌ها تاثیر مورد نظر را ندارد. بعضی وقت‌ها در جلساتی مثل مجلس و دولت با این موضوع روبه‌رو می‌شویم که به ما می‌گویند اول حرف خودتان را یکی کنید. این یک ژست شده است که اگر من از یک گروه در یک مورد اظهارنظری می‌کنم از سوی سایر گروه‌ها که در انتخابات رقیب ما هست زیرسوال می‌روم. تغییر این است که در این دیدگاه‌ها تغییر ایجاد شود تا اتاق به شکل دیگری اداره شود. منظورم این نیست که اتاق بد اداره شده است بلکه منظور تکامل است. در مورد صحبتی هم که گفتید فعالیت انتخاباتی زود شروع شده است من موافق نیستم. جریان دگرگونی باید به صورت دایم در اتاق وجود داشته باشد.

فردا که دوباره عده‌یی از ما صندلی‌ها را اشغال می‌کنیم از همان روز باید به فکر بهتر کردن اتاق باشیم نه آنکه از دقیقه 90 هتل‌ها را رزرو کنیم، سالن بگیریم، منابع را در اختیار بگیریم، تحلیل انتخاباتی کنیم، قول دهیم، وعده دهیم و بعدها فراموش کنیم.

من اخیرا در جراید برای دوستان و همکارانم نوشتم شما که می‌آیید صندلی اتاق بازرگانی تهران، شهرستان و ایران را اشغال می‌کنید چرا بعد از مدتی فراموش می‌کنید کسانی به شما رای دادند که از شما توقع و انتظار دارند.

من از هیات رییسه اتاق ایران خواستم که در یکی از آخرین جلسات اعلام کنند اعضای هیات نمایندگان در چند درصد جلسات هیات نمایندگان و کمیسیون‌ها حضور داشتند. به صرف اینکه من انتخاب شوم، عکس قدی من چاپ شود سپس کارت ویزیت چاپ کنم و هر جا می‌روم بگویم من منتخب اعضای اتاق بازرگانی هستم نمی‌شود کار سازنده. باید ببینم چقدر به مسوولیت‌هایم عمل کردم. چقدر تاثیر و وقت گذاشتم. چقدر ایده دادم و در جراید و رسانه‌ها حضور داشتم.

من خیلی خوشبینانه بگویم 10درصد اعضای اتاق بازرگانی حضور فعال دارند. اینکه من از این جلسه بیرون بروم فراموش کنم عضو هیات نمایندگان هستم تا جلسه بعد یک‌شنبه خاص دوباره بیایم اصلا کافی نیست.

امروز بار سنگین اداره اتاق‌ها در همین حد که اصلا رضایت‌بخش نیست روی دوش تعداد بسیار محدودی است. اینها هم خودشان خسته و فرسوده می‌شوند و هم خطر اینکه هر کدام یک جا آسیب ببینند و بخش‌خصوصی آسیب ببیند هست. وقتی شما در 10 جبهه می‌جنگید خطر آسیب در یک جبهه وجود دارد و این خطرناک است. همانطور که آقای جمیلی گفتند باید بگردیم و افراد جدید بیاوریم. اصلا اصرار نداشته باشیم کسی که تا دیروز بوده فردا هم باشد یا کسی که تا دیروز بود و خوب عمل کرده فردا نباشد. اما واقعیت این است که بدنه اتاق بازرگانی به هیچ‌وجه شاهد استفاده درصد بالایی از توان بخش‌خصوصی نیست. چهره‌های مطرح بخش‌خصوصی زیادی سراغ بخش خصوصی نیامده‌اند. باید بگردیم افرادی که وزن دارند، سابقه خوب، فنی و شفاف دارند باید اینها را دعوت کنیم تا به یک اتاق بازرگانی قوی‌تر و کارآ برسیم.

حمیدرضا صالحی: بحث تغییر است و من فکر می‌کنم باید اول از همه مطرح کرد که اتاق مطلوب چه شاخصه‌هایی دارد و برای رسیدن به آن شاخص‌ها آیا نیازی به تغییر هست یا خیر. بعد از آن باید پرسید در دوره‌های قبل چه تغییراتی رخ داده است. برای تغییر لازم است گروه‌ها برنامه مشخص خود را ارایه دهند. ما شاهد این واقعیت هستیم که نزدیک انتخابات مرزبندی‌ها مشخص می‌شود ولی بعد از انتخابات فعالیتی در راستای اینکه استراتژی و پلنی داده شود و مشخص شود چه ابزارهایی نیاز داریم و گروه‌ها با اهداف مشترک با یکدیگر متحد شوند رخ نمی‌دهند.

در واقع برای رسیدن به شاخص‌های اتاق مطلوب هیچکس به قول و قرار با موکلین خود پایبند نیستند. مثل همین بحثی که دوستان مطرح کردند بحث شنیدن تمام صداها در اتاق است. آیا ما کاری کردیم که نمایندگی تمام اتاق‌ها در این نهاد حضور دارند؟ آیا اگر اجبار کارت بازرگانی نبود شرایطی داشتیم که امتیازهایی برای فعالان اقتصادی ایجاد کنیم که در اتاق با شوق شرکت کنند؟ باید کاری کنیم که تمام صداهای فعالان در حوزه‌های مختلف شنیده شود. من حتی به دنبال تهیه‌کنندگان فیلم و سینما هم بودم که در اتاق حضور داشته باشند. صنعت احداث که 50 سال است سندیکا دارند به اتاق نمی‌آیند. اکثر افراد فکر می‌کنند اتاق فقط برای بازرگانان است. بخش مهمی از ایجاد‌کنندگان GDP کشور خارج اتاق قرار گرفته‌اند. اتاق اگر می‌خواهد نمایندگی همه را داشته باشد نیاز به تغییر در دیدگاه‌ها دارد و فقط بحث تغییر چهره‌ها نیست.

برای رسیدن به این هدف نیاز به یک برنامه و استراتژی داریم. نیاز به ساختاری جدید داریم که بتوانیم به اهداف برسیم و برای این موضوع هم ابزار می‌خواهیم. امروز در اتاق بازرگانی یک نامه از طبقه دوم می‌خواهد به طبقه ششم برود 3‌ماه طول می‌کشد. این یعنی اینکه ما ابزار لازم را نداریم. اینکه ما برنامه داشته باشیم ولی در اتاق بگویند نظر فلان شخص یا دولت چیز دیگری است پس نمی‌شود این برنامه بی‌ارزش می‌شود.

اگر واقعا عده‌یی دست در دست هم دهند برای ارتقای اتاق دیگر نباید احتیاط کنند. موکلان ما از ما می‌خواهند که اتاق را به اتاق مطلوب برسانیم. البته من در این راستا بگویم که در برخی شهرستان‌ها واقعا کارهای مهمی انجام داده‌اند. اتاق بعضی شهرستان‌ها محور توسعه شده و حتی استاندار از بخش‌خصوصی انتخاب می‌شود. واقعا چنین تجربه‌یی را باید در سایر اتاق‌ها تکرار کرد. مشکل این است که دغدغه‌ها این نبوده است.

ادامه در صفحه 15

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر