شاید شما هم با افرادی برخورد کرده باشید که ادعا میکنند گاهی در کنار خود شبحی احساس کردهاند و تا جایی که ممکن است این مساله موجب ترس و وحشت آنها شده باشد.
حالا پژوهشگران به تمام این نگرانیها پایان دادند و اثبات کردند که ایجاد چنین وضعیتی محصول عملکرد مغز است و آنها این احساس را در آزمایشگاه نیز بهوجود آوردند.
روز ۲۹جولای سال۱۹۷۰ زمانی که راینهولد مسنر، کوهنورد سرشناس و فاتح ۱۴قله جهان با ارتفاع بیش از ۸هزار متر، همراه با برادرش در حال پایین آمدن از قله نانگا پاربات بود، وضعیتی را تجربه کرد که تاکنون با آن روبهرو نشده بود.
او در آن هوای سرد، در حالی که خسته، لرزان و نفسنفس زنان مسیر برگشت از قله را طی میکرد، ناگهان حس کرد که شخص سومی نیز آنها را در پایین آمدن از قله همراهی میکند؛ شخصی که به گفته وی «سمت راست، در چند قدمی او با فاصلهیی مشخص» در حال راه رفتن بود. مسنر با یادآوری آن روز روایت میکند که او نمیتوانسته شخص سوم را ببیند، اما کاملا به حضورش در کنار خود ایمان داشته است.
وضعیتی را که راینهولد مسنر تجربه کرده، بسیاری دیگر نیز در شرایط خاص و فوقالعاده از سر گذراندهاند؛ مثلا بیماران مبتلا به اختلالات عصبی و روانی. تجربه حضور شخص سومی که برخی آن را شبح، همزاد، شیطان یا فرشته نگهبان میخوانند.
زمانی که مغز آسیب دیده یا در وضعیتی خارج از حد توانش، همانند وضعیتی که مسنر در آن بهسر میبرده، باشد، میتواند «احساس حضور» تولید کند. این پژوهشگران در قدم اول آزمایشات خود را روی ۱۲بیمار مبتلا به اختلالات عصبی بهویژه صرع آغاز کردند.
نتایج نشان داد که توهم، احتمالا بهواسطه اختلال در سه ناحیه مغز که در تحرک، احساس درک و نیز توانایی انسان برای درک موقعیت بدن و اندامها دخالت دارند، ایجاد میشود. مجموع این اطلاعات پیامی را تولید میکنند که درنهایت به درک انسان از بدنش منجر میشود.