امریکا تلاش زیادی برای جلوگیری از سلطه چین بر منطقه انجام خواهد داد. نتیجه این اقدام رقابت امنیتی شدید با پتانسیل قابلتوجه جنگ است، بههمیندلیل در کوتاهمدت ظهور چین، احتمالا آرام نخواهد بود
این روزها بازار گزارشها و پیشبینیهای نهادهای بینالمللی درباره رشد اقتصادی جهان و کشورهای مختلف داغ است. در این میان چین بهعنوان جدیترین رقیب ایالات متحده امریکا بیش از پیش مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. کشوری که قرار است بنا به برخی پیشبینیها ابرقدرت قرن بیستویکم باشد و تهدیدی جدی برای امریکا. با این حال هستند کارشناسانی که نظریه دیگری دارند و از روزهای خستگی اژدهای زرد خبر میدهند.
نشریه اکونومیست مینویسد، انتشار گزارشهایی مبنی بر رشد اقتصادی 7.3درصدی چین در سهماهه سوم سال جاری بهعنوان یک دوره جدید معمول کاهش رشد دیده شد. ولی واقعیت این است که نرخ رشد اقتصادی 7.3درصدی بسیار کمتر از رشد 10درصدی است که چین از سال1980 تا نزدیک به دوسال پیش تجربه کرده بود. اکنون براساس مقالهیی که لانتپریتچت و لاریسامرز از دانشگاه هاروارد منتشر کردهاند، نرخ رشد اقتصادی چین در سهماهه سوم هم غیرعادی است و رشد این کشور احتمالا در آینده از این هم کمتر خواهد شد.
پریتچت و سامرز مینویسند، پیشبینیکنندگان اقتصادی اغلب برای پیشبینی شرایط اقتصادی آینده از نرخهای رشد اخیر استفاده میکنند. برای مثال، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که رشد اقتصادی چین در پنجسال آینده بهشکل غیرمحسوسی کاهش خواهد یافت و از حدود 7.4درصد در سال جاری به6.3درصد در پایان دهه خواهد رسید. با این حال اگر این امکان وجود داشته باشد که از الگوهای گذشته برای پیبردن به رشد اقتصادی در سراسر جهان استفاده کرد، اطلاعاتی که استفاده میشود بهشدت به میانگینها وابسته است بهعبارت دیگر واقعیت را توضیح نمیدهد. به این معنی که نرخ رشد اقتصادی در کشورهایی که از سرعت خوبی برخوردار بودند بهسرعت کاهش مییابد. (این کاهش رشد اقتصادی بهازای دودرصد تولید ناخالص ملی کمتر برای هر فرد در سال در نظر گرفته شده است) باتوجه به این گرایش روبهکاهش، نرخ رشد اقتصادی چین(بیش از 6درصد در یکسال از 1977) گرچه در حال حاضر هم ادامه دارد اما نمیتواند معیاری چندان دقیق برای پیشبینی آینده باشد. بر همین اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول درباره رشد اقتصادی چین گرچه کمی کاهش را نشان میدهد اما هنوز هم با معیارهای
تاریخی شدیدا خوشبینانه است.
در گزارش هفته گذشته صندوق بینالمللی پول آمده بود، اگرچه رشد اقتصادی 7.3درصدی کمی از متوسط پیشبینیهای تحلیلگران که رشد اقتصادی چین را بهطور میانگین 7.2درصد پیشبینی کرده بودند، بهتر است اما کُندترشدن نرخ رشد اقتصادی در چین دولت این کشور را تحت فشار قرار خواهد داد تا برای سرپا نگهداشتن نرخ رشد و رساندن آن به سطح 7.5درصد، که مورد نظر رهبران این کشور است، مجبور به مداخله شده و سیاستهایی را برای تحریک اقتصاد این کشور در پیش گیرد.
ظهور چین، رقیبی برای امریکا
پریتچت و سامرز گرچه در مقاله خود باتوجه به نگاهی تاریخی نهچندان خوشبینانهشان شرایط اقتصادی چین را چندان روشن ارزیابی نمیکنند اما جانمیرشایمر، استاد علوم سیاسی موسسه «ار.وندل هریسون» و از مدیران سیاست بینالملل دانشگاه شیکاگو معتقد است که اگر چین همچنان به رشد اقتصادیاش ادامه دهد، آسیا را، همانگونه که ایالات متحده نیمکرهغربی را در تسلط خودش دارد، به انحصار درخواهد آورد. میرشایمر با طرح این پرسش که آیا اقتصاد چین میتواند همچنان به رشد خیرهکنندهاش ادامه دهد یا اینکه رشدش متوسط خواهد بود میگوید که به اعتقاد او، اگر اقتصاد چین در چند دهه آینده همچنان به رشد خود ادامه دهد، ایالات متحده بار دیگر با یک رقیب بالقوه روبهرو خواهد شد.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، میرشایمر مینویسد: «اگر پیشبینیها درباره آینده اقتصادی چین درست باشد مطمئنا این مهمترین توسعه ژئوپلیتیک در قرن بیستویکم است و چین را به کشوری بسیار قدرتمند تبدیل میکند. در اینجا پرسشی که ذهن بسیاری از سیاستگذاران و دانشجویان روابط بینالملل را به خودش مشغول کرده این است که آیا ظهور چین مسالمتآمیز خواهد بود؟»
میرشایمر برخلاف پریتچت و سامرز که از مخالفت خود برای استفاده از الگوهای گذشته برای پیشبینی درباره آینده بهویژه آینده اقتصادی چین سخن گفته بودند، مینویسد: «ما باید به نظریه تکیه کنیم چون بسیاری از جنبههای آینده ناشناخته هستند و ما حقایق کمی درباره آینده میدانیم. توماسهابز اشاره خوبی به این مساله میکند «اکنون، تنها در طبیعت وجود دارد، گذشته تنها در حافظه وجود دارد و اما چیزهایی که قرار است بیایند هیچوقت وجود نداشتهاند» پس ما باید از نظریهها استفاده کنیم تا ببینیم در سیاست جهانی چه اتفاقاتی خواهد افتاد. رئالیسم تهاجمی چشمانداز مهمی از ظهور چین را ارایه میدهد. استدلال من این است که اگر چین همچنان به رشد اقتصادیاش ادامه دهد، آسیا را، همانگونه که ایالاتمتحده نیمکرهغربی را در تسلط خودش دارد، به انحصار درخواهد آورد. البته ایالاتمتحده تلاش زیادی برای جلوگیری از سلطه چین بر منطقه انجام خواهد داد. بسیاری از همسایگان چین ازجمله هند، ژاپن، سنگاپور، کرهجنوبی، روسیه و ویتنام برای مهار قدرت چین در کنار ایالاتمتحده قرار خواهند گرفت. نتیجه این اقدام رقابت امنیتی شدید با پتانسیل قابلتوجه جنگ است، بههمیندلیل در کوتاهمدت ظهور چین، احتمالا آرام نخواهد بود.