نسل دوم تشکل‌ها در ایران فعال شود

۱۳۹۶/۰۳/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۶۷۷۰

گروه تشکل‌ها|

تشکل‌های نسل دوم وظایفی همچون شبکه یابی فروش و بازاریابی برای اعضا را عهده‌دار می‌شوند. این موضوعی است که هرچند به عنوان یک خواسته سال‌ها است که توسط فعالان اقتصادی مطرح می‌شود اما کمتر از سوی تشکل‌ها در دستور کار قرار گرفته است. اگر بپذیریم که بزرگ‌ترین مشکل اقتصاد امروز کشور مساله رکود و کمبود تقاضای موثر برای کالاهای تولید ایران است طبیعتا یکی از مهم‌ترین وظایف تشکل‌ها بازاریابی و تعیین بازارهای صادراتی می‌شود. با وجود این، این مشکل کماکان در اقتصاد ایران به شکل حادی وجود دارد که تشکل‌ها به این بخش از وظایف ورود نمی‌کنند. این موضوع در بازاریابی بین‌المللی دارای اهمیت بیشتری است و طبیعتا باید نقش مهم‌تری برای این نوع بازاریابی در آینده در نظر گرفته.


مساله رکود و تشکل‌های صادراتی

اوایل دولت یازدهم بود که طرح خروج غیرتورمی از رکود از سوی مشاورین و تئوریسین‌های اقتصادی دولت تدبیر و امید مطرح شد. شاه بیت این طرح حل مشکل از طریق صادرات بود. از نظر مسوولان ایران برای رشد اقتصادی با یک چالش اساسی به نام تقاضای موثر روبرو است و در حالی که سیاست‌های دولت بر کاهش تورم متمرکز است و امکان سیاست‌های انقباضی به دلایل متعدد با محدودیت‌هایی روبه‌روست بهترین روش ایجاد تقاضا از طریق صادرات است. در آن دوره این بحث بارها از سوی صادرکنندگان مطرح شد که بازارهای صادراتی ایران به چند کشور همسایه محدود شده است و اگر میعانات گازی و پتروشیمی از سبد صادراتی ایران حذف شود وضعیت مناسب نیست. در آن دوره بحث نقش تشکل‌ها در صادرات غیرنفتی بارها مطرح شد. در حقیقت اگر بپذیریم دو مشکل اساسی صادرات ایران قیمت تمام شده و ضعف در بازاریابی است مشکل دوم را می‌توان تا حدی بر عهده فعالان اقتصادی در تشکل‌ها قرار داد.


نسل‌های تشکلی

تشکل‌های نسل اول، تشکل‌هایی با وظایفی همچون ایجاد ارتباط میان اعضا درون تشکلی، حمایت از اعضا و افزایش قدرت چانه‌زنی و لابی میان تشکل‌ها بود اما این نقش به مرور افزایش یافت. در اوائل قرن بیستم میلادی و همگام با توسعه هرچه بیشتر تشکل‌های کشورهای توسعه یافته، رویکرد حاکمیت محور و غفلت از پتانسیل‌های جمعی منسوخ و ماموریت و رسالت جدیدی در تشکل‌ها تعریف شد، لذا تشکل‌های نسل دوم به سمت عضو محوری، ایجاد ارتباط بین اعضا، خلق شبکه‌های کسب و کار و برقراری رابطه با فعالان اقتصادی کشورهای دیگر متمایل شدند و این هم افزایی رونق بیشتر کسب و کار را در پی داشت. در ۳۰سال گذشته تشکل‌های اقتصادی وظایف ویژه‌یی برای خود تعریف کرده‌اند و خوشبختانه افزایش سطح توسعه‌یافتگی در کشورهای مختلف باعث ارتقای تفکر و دانش مدیریتی شده است و بر همین اساس تشکل‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند نسبت به بهبود وضعیت جامعه از دریچه اقتصاد، حقوق بشر، فقر، محیط زیست، ایجاد ارتباطات گسترده با سایر سازمان‌های غیردولتی و جهانی، صندوق بین‌المللی پول و… متعهد شوند و در پی این دیدگاه تشکل‌های نسل سوم با تفکر جامعه محوری به مرحله ظهور رسیدند.

در آن دوره این بحث به‌شدت مطرح شد که صادرات ایران با مساله هزینه‌های بالای بازاریابی روبروست. ساختار اقتصاد ایران مبتنی بر SMEها

یا بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس است. این موضوع با توجه به سیاست‌های دولت برای توسعه بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس با هدف کاهش بیکاری و ایجاد شغل طبیعتا تشدید خواهد شد. اما این بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس توانایی هزینه کردن‌های سنگین در زمینه بازاریابی را ندارند. به همین دلیل باید ساختاری برای کاهش این هزینه‌ها در نظر گرفت. طبیعتا تبدیل تشکل‌ها به تشکل‌های نسل دوم در همین راستا یکی از بهترین راهکارها بود.


مشکلات SMEها در تجارت

هرچند بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس نقش مهمی در کاهش بیکاری دارند اما مشکلات زیادی از سوی آنها گریبانگیر تجارت خارجی می‌شود. ضعف در قدرت چانه‌زنی و مذاکره، ضعف نقدینگی و گردش مالی محدود بنگاه‌ها، پایین بودن سهم بازار و ضعف توان رقابت، ضعف در اقتصاد مقیاس در سطوح بنگاهی و عدم استفاده موثر از ظرفیت‌ها و منابع، ضعف و ناتوانی در استفاده مناسب از فرصت‌های بازار و ارائه واکنش سریع نسبت به سایر رقبا، ضعف در برقراری ارتباط موثر با شبکه مالی و بانکی، فقدان محیط مناسب رشد کسب و کارقانونی، تجاری، فقدان زیر ساختارهای نرم افزاری و تشکیلاتی، ضعف دسترسی به فناوری و تکنولوژی‌های جدید تولید و عدم شناخت از بازارهای هدف بخشی از مشکلات بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس است.

به همین دلیل سازمان توسعه تجارت تلاش داشت نقش جدیدی برای تشکل‌های صادراتی با منظور حضور پررنگ این تشکل‌ها در بازاریابی و ایجاد شبکه‌های فروش به جای بنگاه‌های کوچک و متوسط مقیاس ایجاد کند. در همین رابطه نقش جدیدی از سوی این سازمان برای اتحادیه‌های صادراتی در نظر گرفته شد. از جمله این نقش‌ها به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

- حلقه واسط بین بنگاه‌های کوچک و متوسط و دولت جهت انتقال و انعکاس نظرات ایده‌ها و اخذ نظر اعضا

- پردازش و تحلیل نظرات و تصمیم‌سازی برای دولت و مسوولان اتحاد و یکپارچگی فی مابین اعضا

- برنامه‌ریزی و مدیریت جهت ایجاد انسجام اتخاذ جهت‌گیری‌های کاری و تخصصی و تدوین برنامه‌های راهبردی و عملیاتی جهت محقق‌سازی اهداف

- شناسایی موانع قانونی گسترش فعالیت‌های اقتصادی و تجاری و کمک به رفع آنها

- ایجاد همبستگی ویکپارچگی بین بنگاه‌ها وجلوگیری از ایجاد رقابت مخرب بین ایشان

- کمک به بهبود قوانین و مقررات

- ارائه خدمات مشاوره‌یی و اطلاعاتی به روز راجع به کالاها، رقبا، قراردادها، بازاریابی وقواعد تجاری و امثالهم به بنگاه‌ها و صادرکنندگان

- حضور قوی و موثر درمراجع تصمیم‌گیری دولتی


ساختارهای سنتی در تشکل‌های صادراتی

با وجود این، هیچگاه تشکل‌های صادراتی نتوانستند نقش پررنگی در بازاریابی برای اعضای خود داشته باشند. اکثر فعالیت این تشکل‌ها به حضور در هیات‌های اعزامی و حضور در جلسات هیات‌های پذیرش شده که معمولا توسط اتاق بازرگانی یا سازمان توسعه تجارت پذیرش یا اعزام می‌شد محدود بود. شاید مهم‌ترین دلیل این موضوع ساختارهای سنتی حاکم بر تشکل‌های صادراتی بود.

در دنیای امروز روش‌های قدیمی برای صادرات کارایی خود را تا حد زیادی از دست داده‌اند. در زمانی که اکثر جلسات در فضای مجازی و بخش مهمی از خرده فروشی به صورت اینترنتی است نمی‌توان انتظار داشت که SMEها که نه از مزیت مقیاس بهره می‌برند و نه قدرت رانتی خاصی برای قیمت تمام شده پایین دارند از شرایط مساعدی در گفتمان هیاتی برخوردار باشند. چند سالی است که شبکه‌های مجازی دارای نقش پررنگی در زندگی روزمره ما شده است. زمانی بود که همه ارتباطات از طریق جلسات برگزار می‌شد و جلساتی مانند کمیسیون‌ها، محلی برای گرفتن جدیدترین اخبار در حوزه‌های مختلف اقتصاد بود. امروز اما بسیاری از این گفت‌وگو‌ها در فضای مجازی برگزار می‌شود. تقریبا همه تشکل‌های فعال اقتصادی کشور دارای گروه‌های مختلف تلگرامی، وایبری و شبکه‌های دیگر مجازی و اجتماعی هستند. بسیاری از مباحث در همین شبکه‌های مجازی برگزار می‌شود و حتی شاهد رای‌گیری در این فضاها هستیم. اگر تا یک سال قبل این موضوع بسیار مهم به نظر می‌رسید اما امروز همه فعالان پذیرفته‌اند این حداقل تغییری است که در طول زمان رخ می‌دهد.

استارتاپ‌ها به سرعت در حال تغییر در ساختار بازارهای قدیمی ایران هستند و تغییر در این بازارها به زودی باعث تغییر در تشکل‌های مربوط به این بازارها می‌شود. از عمر استارتاپ‌ها در ایران چند سال بیشتر نمی‌گذرد. اوایل توجه چندانی به این کسب‌و‌کارها نمی‌شد که شاید علتش ابهام در موفقیت و استقبال مشتریان از آنها بوده است. اما حالا که موفقیت آنها امری غیرقابل انکار است، انتقادات متعددی از سوی کسب‌و‌کارهای سنتی مطرح شده و در مواردی حتی فعالیت این نرم‌افزارها غیرقانونی خوانده شده است. استارتاپ‌ها و کسب و کارهای نوین اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال وارد بازار ایران شدند و در مدت کوتاهی موفق شدند سهم مناسبی از بازار را در اختیار بگیرند. از آنجایی‌که برای سال‌های طولانی اقتصاد بازار ایران رقیبی جدی نداشته است، سرخوش از یکه‌تازی، خود را در مقام متولی بازار می‌دید و نه تنها برای مصرف‌کننده که تامین‌کننده‌ها اعم از تولیدکننده و واردکننده و حتی دولت چاره‌یی جز تمکین از خواست ایشان نداشتند.

هم‌اکنون در جهان امکان شکل‌گیری شبکه‌های همکاری مجازی میان فعالان اقتصادی کاملا فراهم است. این موضوع در بخش‌هایی که اطلاعات اهمیت بیشتری و نقش روشن‌تری دارد مانند بازار سرمایه بیشتر دیده می‌شود و بر همین اساس فروم‌های تخصصی نقش پررنگی در عرصه اقتصاد ایفا می‌کنند.

اگر قبول کنیم که روال حرکت تشکل‌ها به سمت تشکل‌های نسل دوم و سوم است طبیعتا در آینده نه چندان دور این فروم‌ها می‌توانند بخش مهمی از وظایف تشکلی را ایفا کنند. اما مشکل برنامه‌ریزی تشکلی امروز ماست. اگر دیدی درست از وضعیت آینده تشکل‌ها نداشته باشیم بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های امروزی بلااستفاده خواهد ماند.

راه آینده شبکه‌های فروش در نمایشگاه‌های اینترنتی است و بسیاری از فعالان اقتصادی به جای حضور در نمایشگاه‌های کشورهای مختلف از طریق نمایشگاه‌های مجازی تصمیم به خرید خواهند گرفت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر