گروه اقتصاد کلان|
تحلیلگران صندوق بینالمللی پول گزارشی راجع به سیاستهای یارانه سوختی و آثار رفاهی آن بر خانوارهای کمدرآمد، منتشر کردهاند که در آن بهطور کل حمایت خود را از افزایش حاملهای انرژی به جای افزایش هزینههای یارانهیی اعلام کردهاند. نویسندگان این گزارش مدعیاند که بهدلیل انتقال بخش زیادی از یارانه به بالاترین گروه درآمدی، یارانههای عمومی سوخت روش بسیار پرهزینهیی برای صیانت از رفاه خانوارهای فقیر است. نتایج مطالعه این گروه نشان میدهد با اینکه بهازای هر 0.25دلار افزایش قیمت هر لیتر سوخت به میزان 5.5درصد از درآمد واقعی خانوارها را بهطور متوسط کاهش میدهد، اما توزیع این اثر رفاهی تقریبا خنثی است، بدین معنا که میزان زیان رفاهی در گروههای درآمدی، مشابه است. بهزعم نویسندههای گزارش نابرابری توزیع مصرف کل در گروههای درآمدی، عدم کارایی ابزار سیاستی یارانه سوخت برای حمایت از خانوارهای فقیر را در مقابل افزایش قیمت سوخت نمایان میکند (بهطور متوسط، دو دهک بالای درآمدی (ثروتمندترین) نسبت به دو دهک پایین درآمدی (فقیرترین) 6برابر یارانه سوخت دریافت میکنند).
براساس این گزارش منافع ناشی از یارانه بنزین نسبت به بقیه سوختها کاهندهتر توزیع میشود بهطوریکه بیش از 83درصد منافع یارانه بنزین به 40درصد ثروتمندترین خانوارها تعلق میگیرد. اگرچه مصرف نفت سفید بین گروههای درآمدی یکنواختتر توزیع شده اما بخش قابلتوجهی از یارانه نفت سفید همچنان نصیب خانوارهای با درآمد بالا میشود.
رویکرد هزینه-کارایی برای حمایت از فقرا
به گزارش «تعادل»، معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی در گزارشی ترجمهیی از صندوق بینالمللی پول به منافع رفاهی یارانه سوخت برای گروههای درآمدی مختلف پرداخته است. در این پژوهش شواهدی راجع به میزان آثار رفاهی اصلاحات یارانهیی در کشورهای در حال توسعه ارائه شده که نتایج آن نشان میدهد سهم اعظم منافع حاصل از یارانههای سوخت به خانوارهای با درآمد بالا تعلق میگیرد و درنتیجه، به نابرابری درآمدی موجود دامن زده میشود.
برمبنای این گزارش، یارانههای سوخت از دیدگاه برابری، نامطلوب به نظر میرسند زیرا با تشدید نابرابری درآمدی، از نظر رویکرد هزینه-کارایی نیز برای حمایت از فقرا مناسب نیستند.
براساس این نوشته، تاثیر منفی این یارانهها بر نابرابری از طریق 2 کانال اتفاق میافتد: اول اینکه منافع یارانههای سوخت، به تناسب مصرف انرژی خانوارها توزیع شده و سبد مصرفی خانوارهای با درآمد بالا بهطور معمول نسبت به خانوارهای با درآمد کمتر انرژیبرتر است. دوم اینکه هزینههای عمومی یارانههای انرژی میتواند موجب فشار بر توزیع مجدد درآمد شود یا نیاز به تامین مالی از طریق مالیاتِ کاهنده باشد.
این گزارش میگوید: با وجود این، بهدلیل تاثیر منفی قیمتهای بالای سوخت بر درآمد واقعی خانوارها، بهویژه خانوارهای کمدرآمد که کمتر قادر به جذب هزینههای افزایش قیمت سوخت هستند، دولتها در کشورهای در حال توسعه تمایلی به حذف یارانه ندارند.
بنابراین اطلاعات مربوط به میزان از دست دادن درآمد ناشی از افزایش قیمت سوخت و توزیع آن بین گروههای درآمدی، دادهیی کلیدی در طراحی سیاستهای موثر برای حمایت از گروههای اجتماعی آسیبپذیرتر و به دست آوردن حمایت سیاسی و عمومی برای کاهش یارانه است.
2 تاثیر رفاهی افزایش قیمت داخلی سوخت
در ادامه این مقاله به تاثیر افزایش قیمت داخلی سوخت بر رفاه خانوارها میپردازد که این اثر نیز از 2 مسیر اتفاق میافتد: اول اینکه، خانوارها برای سوخت مصرفی شامل پخت و پز، گرما، روشنایی و حمل و نقل شخصی تحتتاثیر مستقیم قیمتهای بالاتر قرار میگیرند. دوم اینکه، تاثیر غیرمستقیم از طریق قیمتهای بالاتر برای سایر کالاها و خدمات مصرف شده توسط خانوار احساس شده و هزینههای بالاتر سوخت در افزایش هزینههای تولید و قیمت مصرفکننده منعکس میشود. میزان این اثرات به اهمیت پخت و پز، روشنایی، گرمایش و هزینههای حمل و نقل شخصی در کل مصرف خانگی و همچنین به شدت سوخت سایر کالاها و خدمات مصرف شده توسط خانوارها بستگی دارد.
توزیع اثرات بین گروههای درآمدی مختلف به اهمیت نسبی این عوامل در گروههای درآمدی بستگی دارد. برای مثال، اگر سبد مصرفی گروههای با درآمد بالا در مقایسه با گروههای کمدرآمد شامل سوخت بیشتری باشد، تاثیر گروههای با درآمد بالاتر نسبتا بزرگ خواهد بود.
در روششناسی این مطالعه یک اثر کل افزایش قیمت سوخت نیز که از حاصل جمع اثرات مستقیم و غیرمستقیم به دست میآید، مورد توجه قرار گرفته که توزیع این اثر بین خانوارها با محاسبه تاثیر متوسط برای خانوارها و در گروههای مختلف درآمدی برآورد شده است.
مطابق این گزارش اثر کل افزایش 0.25دلاری قیمت سوخت بهازای هر لیتر قابل اندازهگیری بوده و بهطور متوسط، این افزایش منجر به کاهش 5.5درصدی در درآمد واقعی خانوارها شده که از 3.5درصد از جنوب و مرکز امریکا تا 7درصد تا خاورمیانه متغیر است.
با اینکه اثر غیرمستقیم (بهطور متوسوط) 55درصد اثر کل است، اما سهم آن بهطور قابل ملاحظهیی بین مناطق مختلف، متفاوت است. بدینترتیب که سهم اثر غیرمستقیم در صحرای آفریقا، امریکایجنوبی و مرکزی بهترتیب 65 و 60درصد از اثر کل است، سهم این اثر در آسیا، اقیانوسیه، خاورمیانه و آسیای مرکزی کمتر از 50درصد است.
توزیع خنثی اثر رفاهی یارانه
به گمان نویسندگان گزارش اثر رفاهی کل، مستقیم و غیرمستقیم تقریبا دارای توزیعی خنثی است، بدین معنا که کاهش رفاه بین گروههای درآمدی مشابه است.
بنا بر این گزاره، گزارش در ادامه میگوید: باتوجه به اینکه توزیع اثر کل افزایش قیمتهای سوخت تقریبا خنثی است، مصرف بالاتر خانوارهای ثروتمند به معنای انتقال قابلتوجه منافع به گروههای درآمدی بالاتر است. بنابراین پایین نگه داشتن قیمت سوخت منجر به تخصیص نامطلوب یارانه میشود.
به گفته نویسندگان بهطور متوسط بالاترین دهک درآمدی بیش از 6برابر پایینترین دهک، یارانه سوخت دریافت میکنند. در مورد بنزین و ال.پی.جی نیز بیشتر یارانه به گروههای درآمدی بالا تعلق میگیرد، بدینترتیب که بالاترین دهک درآمدی برای 2 سوخت بنزین و ال.پی.جی بهترتیب 27 و 12برابر پایینترین دهک درآمدی یارانه دریافت میکنند. اگرچه فقیرترین خانوارها سهم بیشتری از یارانه نفت سفید را نسبت به سایر سوختها دریافت میکنند، اما همچنان بخش زیادی از یارانه نفت سفید به گروههای درآمدی بالا اختصاص مییابد.
انتقال بخش زیادی از یارانه به بالاترین گروه درآمدی نشان میدهد که یارانههای عمومی سوخت روش بسیار پرهزینهیی برای صیانت از رفاه خانوارهای فقیر است. برای مثال، اگر جامعه هدفگذاری شده 40 درصد فقیرترینِ خانوارها باشد، هزینه انتقال یک دلار به این گروه برحسب یارانه بنزین حدود 14 دلار میشود.
دلیل این امر این است که تقریبا از هر 100 دلار یارانه بنزین 93 دلار به سه دهک درآمدی بالا تعلق میگیرد. با توجه به اینکه استفاده از بنزین و الپیجی در خانوارهای فقیر آفریقا، آسیا و اقیانوسیه نسبت به سایر مناطق کمتر است، انتقال یارانه به خانوارهای پردرآمد در این مناطق بیشتر خواهد بود. برای نفت سفید نسبت این هزینه- فایده حدود 3 دلار است.
راهکارهای اصلاحات یارانهای
اگرچه گروههای پردرآمد، بیشتر از قیمتهای پایین سوخت بهرهمند میشوند، اصلاحات یارانهیی همچنان میتواند در کاهش قابل ملاحظه درآمد واقعی خانوارهای کمدرآمد تاثیرگذار بوده و موجب افزایش فقر شود.
بنابراین ایجاد حمایت عمومی از اصلاحات یارانهیی نیازمند انتخاب ابزارهای هدفمندی است که آثار افزایش قیمت انرژی، بر فقرا را کاهش دهد. در ادامه این گزارش برخی راهکارها و تجربه کشورهای مختلف در اینکه به گفته آنها میتواند در موفقیت اصلاحات یارانهیی مفید باشد، مطرح شده است.
براساس پژوهش مذکور روش مرسوم جبران، پرداخت هدفمند نقدی یا شبهنقدی است. پرداخت نقدی این مزیت را دارد که افراد، سطح و نوع انرژی مورد نیاز خود را در زمان و مکان مدنظر، خریداری کنند. در این روش نیاز نیست که دولت به صورت مستقیم اقدام به تقسیم یارانه انرژی کند که این امر معمولا پرهزینه بوده و زمینه سوءاستفاده را فراهم میآورد. پرداخت نقدی هدفمند برای حمایت از خانوارهای فقیر در برخی اصلاحات یارانهیی موفق استفاده شده است. مثلا ارمنستان در طول برنامه اصلاحات برق، پرداخت نقدی موفقی را اجرا کرده و به مشترکین کمک کرد که در مواجهه با قیمتهای بالاتر برق، مصرف واقعی خود را حفظ کنند. برنامه پرداخت نقدی غیرمشروط اندونزی که 95 درصد جمعیت را پوشش میداد، جزو مهمی از استراتژی موفق غلبه بر مخالفتهای سیاسی و اجتماعی در مقابل اصلاحات یارانه انرژی بوده است. این تجربه نشان داد که چنین برنامههایی نیازمند آمادگی و کنترل هستند که بتوان از طریق آنها بهطور موثری به فقرا کمک کرد.
برنامه پرداخت نقدی مشروط که بین بهرهمند شدن از منافع و سرمایهگذاری خانوارها در آموزش و سلامت ارتباط برقرار میکند، هم میتواند از خانوارها در مقابل فقر حمایت کند و هم به ارتقای سرمایه انسانی آنها که از انتقال بیننسلی فقر جلوگیری میکند، بینجامد. گسترش چنین برنامههایی در اقتصادهای نوظهور و با درآمد اندک، بهطور قابل توجهی ظرفیت این اقتصادها را در حمایت از خانوارهای فقیر در مقابل شوکهای قیمتی و غیرقیمتی ایجادکننده فقر پایدار، افزایش داده است.
این گزارش میافزاید در صورت امکانپذیر نبودن پرداخت نقدی که در بسیاری از کشورهای کمدرآمد اینگونه است، سایر برنامهها میتواند همزمان با ارتقای ظرفیت مدیریتی ایجاد شود. این تلاشها باید بر برنامههای موجود که بهطور سریع گسترش یافته و میتوانند پیشرفتهایی در هدفمندی کارا نیز داشته باشند، متمرکز شوند. مثلا توزیع تغذیه در مدارس، مشاغل عمومی، کاهش هزینه آموزش و سلامت، کمک هزینه حمل و نقل شهری و کمک هزینه انشعاب آب و برق گفته شده که گسترش این برنامهها باید با رویکرد حذف تدریجی یارانهها همراه شود.