بازار بورس طی 4سال اخیر فراز و فرودهای بسیار به خود دیده است. ابتدا با امید به آینده جهت برطرف شدن تحریمهای اقتصادی در یک مسیر پر شتاب صعودی قرار گرفت و پس از آن با توجه به کاهش نرخ تورم(در فضایی که نرخ سود بانکی بالای 20درصد بود) در مسیر اصلاح قیمتی گام نهاد. البته کاهش شدید نرخ جهانی نفت و بازارهای کالایی هم در کاهش بازدهی بازار سرمایه بیتاثیر نبوده است.
شرکتهای تولیدی که در دولت نهم و دهم تنها به واسطه تورم فزاینده و افزایش نرخ دلار به رشد سودآوری رسیدند به دلیل عدم توجه به مقوله بهرهوری و در فضای تورم تک رقمی نتوانستند سود سالانه خود را با شیب گذشته افزایش دهند. در این شرایط که بانکها نیز نرخ سود بالایی به مشتریان پیشنهاد میدادند، طبیعی بود که نقدینگی جدیدی از خارج بازار سرمایه به این بازار تزریق نشد و دست آخر سال 1395 شاخص کل بورس اوراق بهادار نیز بازدهی مثبتی را ثبت نکرد. اما در هفتههای اخیر رقابت کاندیدهای ریاستجمهوری، سیگنال جدیدی به بازار مخابره کرد مبنی بر اینکه تغییر دولت فعلی میتواند هزینه سنگینی بر اقتصاد تحمیل کند و ثبات فعلی را به بیثباتی بدل کند. با توجه به این موارد بازار سهام سیاست احتیاط را در پیش گرفت و عملا بسیاری از معاملهگران ریسکگریز اقدام به فروش سهام خود کردند اما حالا با مشخص شدن نتیجه انتخابات و تداوم دولت فعلی در 4سال آینده، بازار سهام واکنش مثبت نشان داده و آن را با صفوف خرید و پرتقاضای سهام به نمایش گذاشته است.
با توجه به نتیجه انتخابات در کوتاهمدت به دلیل اینکه بازار سهام تحت تاثیر نگرانی از تغییر رییسجمهور، افت و اصلاح قیمتی داشته، صعود قیمتی قابل پیشبینی است و در واقع معاملات مثبت بازار سهام درحال حاضر جبران افت قیمتی روزهای پیشین محسوب میشود. در میانمدت بازار سهام روال معاملات ماههای قبل را تداوم میبخشد و براساس واقعیتهای اقتصادی دست به انجام سرمایهگذاری میزند که تا حد بسیار زیادی به قیمتهای جهانی و سیاستهای دولت در بحث تورم سال 1396 مرتبط است و میتوان انتظار داشت، کلیت بازار سهام با شیب ملایمی در روند صعودی راه را ادامه دهد اما در یک دیدگاه بلندمدت دو مساله بسیار با اهمیت خواهد بود. نخست آنکه
60 درصد از شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ایران وابسته به نرخهای جهانی هستند لذا تغییرات قیمت جهانی بر روند آنها اثر خواهد داشت. مساله دوم آنکه نظام بانکی به عنوان مهمترین رقیب بازار سرمایه در جهت تامین نقدینگی محسوب میشود که با نرخ سپرده بالا، عدم تزریق منابع جدید به بازار بورس سهام را موجب شده لذا آنچه در بلندمدت نقش موثری در ایجاد یک بازار سرمایه فعال و کارآمد را ایفا میکند، اصلاح نظام بانکی از همه جهات است. تسویه بدهیهای دولت به پیمانکاران و نظام بانکی، منطقی کردن رابطه سود بانکی و نرخ تورم و سیاستهای تشویقی دولت جهت افزایش بهرهوری ازجمله مسائلی است که در بلندمدت روند بازار سرمایه را تعیین خواهد کرد. هرچه دولت توفیق بیشتری در این مهم داشته باشد، بازار سرمایه نیز عملکردی درخشانتر به نمایش خواهد گذاشت.