گروه ایران|
«سرانجام قالیباف به نفع رییسی کنار کشید.» این خبری بود که حول و حوش 2بعدازظهر دیروز ابتدا در کانالهای تلگرامی مربوط به قالیباف و بعد از آن در شبکههای اجتماعی و به سرعت برق و باد در خبرگزاریهای رسمی بازتاب پیدا کرد تا همچنان پوشیدن ردای ریاستجمهوری، برای این فرمانده اسبق نیروی انتظامی به یک رویای دور از دسترس باقی بماند.
انصراف کاراکتری که در دور اول مناظرهها خطاب به جهانگیری اعلام کرده بود که؛ «آقای جهانگیری بهزودی صداقت شما در انتخابات مشخص و معلوم میشود که آیا به نفع شخص خاصی کنار میکشید یا اینکه در صحنه انتخابات باقی خواهید ماند؟» و اما پاسخ جهانگیری به این حمله ناشیانه قالیباف یکی از صحنههای ماندگار دور اول مناظرههای تلویزیونی را برای مخاطبان ساخت. زمانی که جهانگیری با یک ضدحمله هوشمندانه، قالیباف را در گوشه رینگی که خودش برپا کرده بود، گیر انداخت و با حرارت تمام از حضورش بهعنوان نماینده گفتمان اصلاحطلبی در انتخابات دفاع کرد.
این مجادله هنوز از حافظه جمعی ایرانیان پاک نشده بود که روز گذشته خبر انصراف قالیباف به نفع رییسی روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت تا افکار عمومی ایرانیان با این پرسش کلیدی مواجه شود که چگونه نامزدی که جهانگیری را برای احتمال انصرافش نواخته بود، خود به نخستین انصرافی انتخابات دوازدهم بدل شده است؟
قالیباف اما در بیانیه انصرافش بر همان که پیش از این در ایام تبلیغات انتخابات و مناظرههای تلویزیونی روی آن تکیه کرده بود؛ وارونهنمایی دستاوردهای دولت و انتقاد و تخریب از آنچه حکومت 4درصدیها در جامعه میخواند، اشاره کرده است. وی در بیانیهاش از ضرورت تغییر در مسیر مدیریت کشور سخن گفته و از تمام طرفداران و اعضای ستادش خواسته که تمام ابزارهایشان را برای پیروزی ابراهیم رییسی در انتخابات به کار بگیرند.
بیانیه انصراف قالیباف از انتخابات
بلافاصله بعد از انتشار خبر انصراف قالیباف خبرگزاریهای اصولگرا پر شدند از تیترهایی که در آن از اتحاد استراتژیک اصولگرایان صحبت شده بود؛ در این میان برخی تحلیلگران روی این نکته تاکید میکنند که انصراف قالیباف به معنای چاقتر شدن سبد رای رییسی نیست، بلکه این انصراف از منظر بسیاری از تحلیلگران جامعه مدنی ایران را برای تمرکز روی روحانی متحدتر میکند.
در متنی که محمدباقر قالیباف منتشر کرده، آمده است: «روزی که باوجود مصالح شخصی، تصمیم گرفتم وارد صحنه انتخابات شوم، میدانستم با چه شرایط سخت و خطرناکی روبهرو خواهم شد؛ چراکه روشن بود برای تغییر اساسی وضع موجود، راهی نیست جز مبارزه با 4درصدیهایی که در سالهایی طولانی، توانستهاند بر شریانهای اقتصادی و سیاسی کشور مسلط شوند و نه تنها اقدامی برای حل مهمترین معضلات روز اقتصادی و اجتماعی نکنند، بلکه روز به روز با ترجیح منافع خود و بیقانونیهای گسترده، بر این بحرانها، بهویژه بر بحران رکود و بیکاری دامن بزنند. همانطور که شهید بهشتی پیشبینی کرده بود، مبارزه با فرصتطلبانِ انقلابینما بسیار پرهزینه شده است، چون این جریان موریانهوار در حال خوردن ریشههای انقلاب است و گروهی که نه تنها با انقلابیهای اصیل تضاد مبانی فکری دارند، بلکه جریانی هستند که منافع مادی آنها به خطر افتاده است.»
قالیباف در ادامه تاکید میکند: «لذا با توکل بر خداوند باریتعالی و با همه کمبودها و کمبضاعتیهایی که در خود میدیدم، تصمیم گرفتم با هدف تغییر وضع موجود، پای در میدان انتخابات بگذارم؛ میدانی که با تخریبها، توهینها و اتهامزنیهای گستردهیی علیه خودم، خانوادهام و هوادارانم همراه بود و البته همه اینها مرا در پیمودن مسیری که انتخاب کرده بودم، مصمم و راسختر ساخت. در شرایط کنونی، آرمان اصلی کشور و مردم، تغییر وضع موجود است و برای رسیدن به این آرمان، چارهیی نبود جز اینکه با وجودِ داشتنِ برنامهیی دقیق و جامع برای حل مشکلات کشور، مبارزهیی واقعی و نه شعاری با اشرافیگری و فرصتطلبی هم آغاز میشد؛ لذا تلاش کردم، در کنار ارائه برنامههای دقیق، که توانایی اجرایی شدن آنها نیز وجود داشت، با شیوهیی صریح و اخلاقی، مبارزه با 4درصدیها را آغاز کنم و در راه این مبارزه، نه از تخریبها و تهدیدها ترسیدم و نه هیچگاه پا را از اصول فراتر گذاشتم و در کنار شفافسازی زندگی اقتصادی شخصیام، حرفی بیسند و بیمبنا نزدم. درحالی که آنها در عین تخریبهای کور، نتوانستند از لرزهیی که بر اندامشان افتاده است جلوگیری کنند، بهگونهیی
که تمام امکانات خویش را برای مقابله با این جنبش مردمی به خط کردند و از این پس نیز این تخریبها توسط این 4درصدیها ادامه پیدا خواهد کرد.»
پایان قالیباف در انتخابات
قالیباف نهایتا بیانیهاش را با این جملات به پایان میرساند: «آنچه در این مقطع اهمیت دارد و حیاتی است، حفظ منافع مردم، کشور و انقلاب است و اکنون که این آرمان بزرگ، جز با تغییر وضع موجود محقق نمیشود، باید برای وحدت در جبهه انقلاب، تصمیمى اساسی و خطیر گرفت. لذا براى حفظ این آرمان بزرگ، از همه حامیان مردمى خویش در سراسر کشور مى خواهم که تمام ظرفیت و حمایت خود را براى موفقیت برادر ارجمندمان حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رییسى و به بار نشستن دولت کار و کرامت برای خدمت به مردم قرار دهند و از همه مردمی که در این مدت به تشکیل دولت مردم دل بسته بودند و از همه حامیان مردمی و یاران بیادعای خودم، که بیهیچ چشمداشتی و با تمام وجود، در جهت تحقق آرمانهای انقلاب تلاش کردهاند، تشکر و قدردانی میکنم. انتظار ما و مردم بر این است که این تصمیم، زمینهساز آغاز دورانى جدید براى یک تحول اقتصادی باشد که با قطع دست 4درصدیها از اقتصاد، منتج به ایجاد اشتغال جوانان برومند این سرزمین و حمایت از مستضعفان و محرومان در ایران سربلندمان گردد.
مبارزه تازه آغاز شده است و تا ریشهکنی کامل فساد و ناکارآمدی، باید جان و آبروی خود را نیز بیچشمداشت فدا کرد.»
واکنش مردم به انصراف قالیباف در شبکههای اجتماعی اما به دو دسته تقسیم میشدند. طرفداران اصولگرایان با استقبال از این کنارهگیری این حرکت را درراستای وحدت اصولگرایان ارزیابی میکردند و طرفداران روحانی و اصلاحطلبان نیز سعی میکردند با تحلیل این انصراف، نگاهی به احتمالات آینده انتخابات بیندازند. اینکه آیا این حرکت اصولگرایان در تصویر نهایی انتخابات چه تاثیری خواهد گذاشت موضوعی است که برای آگاهی از آن باید همچنان منتظر ماند تا روز 29 اردیبهشت که از شمایل رییسجمهور آینده کشورمان رونمایی میشود.