از آنجا که شهروندان در تصمیمات اتخاذ شده برای شهر ذینفع هستند، بنابراین حق آنهاست تا از میزان هزینههایی که صرف شهر میشود و نیز میزان درآمدهای شهر مطلع باشند. در واقع شفافیت تنها یک روند نیست، بلکه یک چارچوب ضروری برای آینده است که بر مبنای آن شهروندان میتوانند به صورت آزادانه به اطلاعات دسترسی داشته باشند.
به زعم بسیاری از کارشناسان بدون شفافیت شهری، رسیدن به اهداف کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با محدودیت و خطر مواجه میشود و در این مسیر شفافیت یک ابزار قوی و راهگشا است.
بیگمان، یکی از اصلیترین منابع تامین امور مالی در شهرهای پیشرفته دنیا، مشارکت شهروندان در بهبود و بهسازی فضای زیست شهری است. این مهم زمانی محقق میشود که در نحوه هزینه و مخارج شهرداری برای عموم شفافیت وجود داشته باشد. این موضوع در شهرهای بزرگ دنیا رایج است، اما در شهرهای جوامع در حال توسعه مانند ایران، امکان چنین وضعیت شفافسازی وجود ندارد. بنابراین مردم هم رغبت چندانی برای همکاری و سرمایهگذاری ندارند که این امر شهرداریها را از داشتن یک منبع مهم کسب درآمد پایدار محروم میکند.
متاسفانه برخلاف ادعاهای مدیریت شهری تهران تاکنون فعالیتهای مالی این نهاد برای شهروندان شفاف نبوده است. مهمترین نمود آن هم عدم تحقیق و تفحص مجلس از شهرداری و نیز تلاش شهرداری برای مخفی نگه داشتن میزان بدهیهای خود به بانکها و پیمانکاران است. بعد از رد طرح تحقیق و تفحص از شهرداری توسط نمایندگان مجلس این سوال پیش میآید که چرا شهرداری که مدعی است، حاضر به شفافسازی در مقابل همه نهادهای نظارتی در ابعاد مختلف فعالیتهای خود است به اجرای این تحقیق و تفحص کمک نکرد.
واقعیت این است که شهرداری با بهرهگیری از ابزارهای مختلف تلاش کرد، مجلس را به سمتی ببرد که به طرح تحقیق و تفحص از شهرداری تهران رای منفی بدهد و در نهایت نیز موفق شد. عدم استقبال مدیریت شهری تهران از طرح تحقیق و تفحص نشان میدهد اتفاقاتی در شهرداری رخ داده که شفاف نیست.
در شورای شهر نیز همانگونه که مردم و رسانهها شاهد بودند، پیش از این طرح تحقیق و تفحص مطرح شد که در آنجا نیز برای اجرای آن مانع ایجاد شد. طرح مذکور در شورای شهر تبدیل به بازرسی و نظارت شد.
در بحث بدهیهای شهرداری نیز برخی اعضای شورا بارها از شهرداری درخواست کردند تا میزان دقیق این بدهیها را در اختیار شورای شهر و نیز مردم قرار دهد اما شهرداری سالها از این امر طفره رفت تا اینکه در فروردین امسال علیرضا دبیر در گزارشی میزان بدهیها را 20هزار میلیارد تومان عنوان کرد اما اعضای شورا این میزان را غیر واقعی میدانند و معتقدند بدهیهای شهرداری سه برابر این عدد است.
البته عدم شفافیت شهرداری فقط به این دو مورد محدود نمیشود و در جریان املاک نجومی، استخدامهای نجومی، بودجه و موارد بسیار دیگر شهرداری نتوانست پاسخگوی شورا و شهروندان باشد و جهت رفع ابهامات تلاشی نکرد.
متاسفانه باید گفت نظام مالی شهر تهران دارای تناقضهای بسیاری است که پشت این تناقضها منافع بزرگ مالی و فساد خوابیده است. این موضوع زمینهساز از بین رفتن اعتماد شهروندان شده در حالی که پیش شرط توسعه شهرها، نظام مالی شفاف است.
در شهرداری پایتخت یا سایر شهرها دانستن حق مردم است. باید حساب درآمد و هزینههای شهرداری به صورت آنلاین منتشر شود. اکنون شهرداری تهران هزارها میلیارد تومان بدهی دارد که هنوز میزان دقیق آن بر شهروندان پوشیده است. اگر هدف شهرداری همانگونه که ادعا میکند تلاش در راستای ایجاد فضای مناسب برای سازندگی شهر باشد تا مردم به شهردار خود ایمان پیدا کنند و او را امین بدانند، باید شفافیت در نظام بودجهریزی و برنامهریزی شهری در اولویت نخست قرار گیرد.
هر چند این حق قانونی برای شهروندان وجود دارد که از نمایندگان خود در شورای شهر تهران این سوال را داشته باشند که چگونه آنها نسبت به پایمال شدن اساسیترین حق قانونی خود که شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات است، سکوت کردهاند و هیچگونه اعتراض و نظارتی نیز از سوی این نمایندگان، نسبت به نقض حقوق اولیه مردم صورت نگرفته است. متاسفانه در این دوره از شورا، تعداد اندک نیروهایی که تلاش کردند در راستای بهبود شرایط و شفافسازی اقدامات گام بردارند بطور محسوسی نمایان بود.
شهر تهران باید به لحاظ مدیریتی تغییراتی را مطابق با فرمول جهانی پشت سر بگذارد. دیپلماسی شهر باید با یک جهانشهر تطابق پیدا کند. بنابراین شهروندان باید در انتخابات پیشرو دقت کنند تا افرادی وارد شورا شوند که دغدغه شهر را داشته و به دنبال اطلاعرسانی و شفافسازی فعالیتهای شهرداری باشند. یک شورای خوب برآمده از بستر سیاسی، فرهنگی شفاف میتواند با انتخاب شهردار شایسته که رویکرد سیستمی را در رأس برنامههای خود قرار دهد و به رشد اجتماعی یک شهر خدمت شایانی ارائه دهد.
انتخاب شهردار توسط شورای شهر که برخاسته از آرای مردمی هستند، سبب جلب مشارکت عمومی و نهادینه کردن دموکراسی شهری میشود و فرصت مناسبی را فراهم میسازد تا با ایجاد تعامل و همکاری متقابل و استفاده از توان مدیریت فراگیر اجتماعی با تاکید بر خرد جمعی و پرهیز از نظرات شخصی و حب و بغضهای سیاسی، تحقق اهداف توسعه شهری و اجتماعی روند سریعتری به خود بگیرد.