الهه باقری|
سالهاست اعتراضهای زیادی از سوی اهالی تئاتر به گوش میرسد. اعتراضهایی از نبود امکانات و تجهیزات و زیرساخت گرفته تا ماهها منتظر نوبت اکران نمایش ماندن. نگاههای متفاوتی در جواب این اعتراضها دیده میشود. در این میان هنوز پیشکسوتانی دولت را متصدی و مسوول مستقیم توسعه فضاهای فرهنگی میدانند و عدهیی با برداشتن بار از روی دوش دولت و واگذاری به بخش خصوصی، تجهیز و بهروزرسانی زیرساختهای هنر را دنبال میکنند. برخی، صدای اهالی تئاتر را بجا و برحق میدانند و برخی خواستار صبوری بیشتر از سوی این هنرمندان هستند؛ چراکه بعد از بحرانهایی که دولت در سالهای پس از انقلاب پشت سر گذاشته، فضای کنونی تئاتر را مثبت ارزیابی میکنند. اما زیرساختهای تئاتر بخش مهمی از اقتصاد این هنر است. اگر زیرساختها فراهم باشد، چرخ این هنر و رونق آن هم میچرخد. مهدی شفیعی، مدیرکل اداره هنرهای نمایشی، امیدوارانه به پیشرفت و تجهیز زیرساختهای هنر نگاه میکند. در گفتوگوی پیش رو، او با بیان اینکه هنوز تا نقطه مطلوب فضای فرهنگی فاصله داریم منتظر فردایی بهتر برای هنرهای نمایشی است. او که سالها آشنا به امور هنرهای نمایشی است، ابراز امیدواری
میکند که با مستقل شدن تشکیلات تئاتری، ایجاد مراکز تئاتر شهر، تشکیل شرکتهای خصوصی کوچک تئاتری (ورود بخش خصوصی به این هنر) و... گامهای موثری برای برونرفت از وضعیت موجود برداشته خواهد شد.
به نظر میرسد، اهالی تئاتر رضایت چندانی از وضعیت موجود ندارند. نگاه شما به وضعیت فعلی زیرساختهای تئاتر چیست؟
بعد از انقلاب، لازم بود تکلیف با امور هنری مشخص شود. مهمترین توصیه حضرت امام(ره) نیز ضرورت توجه به حوزه هنر بود. بر این اساس اگر هنر تابع قوانین نظام باشد، لازم است به آن توجه شود، قوام پیدا کرده و رشد کند. پس همه چیز حول این محور میچرخد که اعتقاد به هنر وجود دارد و توسعه هنر در دستور کار است.
همانطور که تمام رشتههای دانشگاهی گسترش پیدا کردند، جوانانی که وارد رشته هنر شدند و تحصیل کردند نیز بسیار زیاد شده و تعدادشان قابل قیاس با گذشته نیست. با این حساب با یک جمعیت بسیار وسیع در حوزه هنر روبهرو شدیم. متاسفانه در حوزه زیرساختها متناسب با این تکثر و رشد، برنامهیی نداشتیم و فضایی ایجاد نکردهایم. درحال حاضر سالنها و امکانات اجرای تئاتر چندان تفاوتی با سیوچند سال گذشته نکرده و هر تالار مطرحی که وجود دارد از گذشته باقی مانده است. افزایش ظرفیت تولید آثار توسط جامعه تئاتری و فارغالتحصیلان این رشته هیچ تناسبی با حوزه ساختوساز نداشته است. علاوه بر آن افزایش مالی و اعتباری مطلوبی هم در حوزه تئاتر نداریم. در واقع زیرساختهای حوزه نمایش متناسب با شرایط امروز تئاتر تعریف نشده است.
این صرفا مربوط به تئاتر هم نیست؛ بر خلاف چیزی که به نظر میرسد حتی میتوانم بگویم تئاتر نسبت به موسیقی و هنرهای تجسمی وضعیت مناسبتری دارد. نمیگویم سالنهای استاندارد و مطلوب ساخته شده است اما سالنهایی که قابلیت اجرای مناسبی دارند حتی در شهرستانها هم به نسبت بقیه حوزههای هنر، وضعیت بهتری دارد؛ هر چند که تا ایدهآل فاصله زیادی است.
ما در حوزه هنر به نهادی نیاز داریم که با توجه به افزایش جمعیت به نوسازی براساس استانداردهای هنری توجه ویژهیی داشته باشد. مخاطب امروز تئاتر به دنبال هنر سطح پایین نیست بلکه خواهان تئاتری است که با شاخصههای هنری هماهنگ باشد.
با توجه به این ظرفیت تولید که میگویید برای کمبود سالن و زیرساختهای مناسب چه تدبیری اندیشیده شده است؟
با توجه به این ظرفیت تولیدی که در تهران و شهرستان وجود دارد، ما نباید به سراغ ساختو سازهای بزرگ با زیربناهای زیاد برویم. باید به سالنهای کوچک و زودبازده فکر کنیم که علاوه بر دارا بودن استانداردهای لازم با کمترین زمان و هزینه بهرهبرداری شود و در اختیار هنرمندان قرار بگیرد. در بعضی از استانها نیز با مشارکت استانداریها، توانستیم این کار را انجام دهیم. مثل کرمان، کردستان، هرمزگان و سایر شهرهایی که هنرمندانش مولد بیشتری بودهاند. باید بخش خصوصی جدی گرفته شود و این تابو که هنر تماما در اختیار دولت باشد در این حوزه شکسته شود.
شاید در گذشته تمایل به سرمایهگذاری در این حوزه زیاد پررنگ نبوده اما امروز وضعیت متفاوت است. تعریف و ظرفیت قانونی برای سرمایهگذاری در بخش خصوصی ایجاد شده است. تعداد فضاهای خصوصی که در سالهای اخیر برای اجرای نمایش فعال شده، بسیار افزایش پیدا کردهاند. در چند سال اخیر با ایدهآل فاصلههای زیادی داشتیم. وقتی مجوزی برای تاسیس سالن نمایش میدادیم حداقلها برایمان کافی بود اما امروز چند نمونه تماشاخانه خصوصی داریم که هم در فضای مدیریتی، هم امکانات و هم تولید، انتخاب و اجرای نمایش بسیار خوب کار میکنند. وقتی ما میبینیم که بخش خصوصی چنین ظرفیتی دارد، بهتر است شرایط را برای حضور این بخش پررنگتر کنیم.
نگاه اقتصادی در بخش خصوصی، آنها را از توجه به زیرساختها دور نمیکند؟ نگاهی که حتی بسیاری از اهالی تئاتر را نگران میکند...
من با شما موافق نیستم. اگر بخواهیم به مصداقها توجه کنیم، میفهمیم شرایط تغییرات زیادی کردهاند. پیش از این در حوزه تئاتر، حمایت دولتی، حمایت حداکثری بوده است. شاید به خاطر تعداد محدود گروههای تئاتر، این امکان وجود داشته که حتی در صورت بازه اقتصادی نداشتن نیز نمایش با حمایت دولتی اکران میشده است.
نهایت مجوزهایی که در گذشته به گروهها داده میشد شاید به زحمت به 10 اجرا در ماه میرسید اما این سالها در تهران حداقل در هر شب 110، 115 اجرا در ژانرهای مختلف روی صحنه میرود. با این حجم اجرا، نگاه حمایتی صرف از سمت دولت را نمیتوانیم داشته باشیم. باید این نگاه را به سمتی سوق دهیم که حتی اگر در بازدهی اقتصادی نیفتد اما چرخه تئاتر همچنان بچرخد. گروههای جوان از بخش خصوصی استقبالهای خوبی کردهاند. در تماشاخانههای خصوصی آثاری به نمایش درمیآید که بسیار آثار فاخر و ارزشمندی هستند. در دهههای پیش از این زیر ساختها با توجه به اندک بودن تولیدات نسبت به امروز پاسخگوی این نیاز بود.
تولیدات تئاتری کمتر بود و با حمایت حداکثری و بهرهمندی از اعتبارات دولتی عمدتا در تماشاخانههای دولتی اجرا میشد. تقریبا گروه نمایش یا کارگردانی که کار را روی صحنه میبرد در دستمزد و هزینهها مشکلی نداشت و حاشیه کمتر مطرح بود اما امروز و در دوران گذار با توجه به افزایش ظرفیت تولید همچنین تعداد تماشاخانههایی که بر این ظرفیت افزوده شده است، دیگر اعتبارات دولتی کفاف حمایت حداکثری از همه تولیدات را نمیدهد. بر این اساس یک گروه نمایش باید به جوانب دیگر ازجمله درآمد مالی از خلال افزایش مخاطبان هم فکر کند. بر این اصل، متناسب با افزایش ظرفیت تولید علاوه بر زیرساختها باید به ابزار جذب مخاطب و درآمدهای ناشی از بلیتفروشی ضمن صیانت از شأن فرهنگی توانمند و مجهز میشدیم.
در سالهای اخیر سالنهایی برای اجرای نمایش اضافه شده از این سالنها جز چند سالن اصلی که از قدیم باقی مانده است، بقیه شرایط خوبی ندارند. وقتی هزینهیی برای ساخت این سالنها تخصیص مییابد آیا بهتر نیست از مشاوران و کارشناسان هنری و مطلع بهره برد؟
اولا در مورد سالنهای ساخته شده باید بگویم در تهران ساخت و ساز جدید نداشتیم شاید بتوان از دو سالن بزرگی که شهرداری به عنوان پردیس تئاتر ساخته، یاد کرد. وقتی ما از استاندارد حرف میزنیم باید ببینیم تعریفمان از استاندارد چیست. باید دید که چه انتظاری از یک مجموعه داریم بعد باید بیاییم استاندارد را تعریف کنیم. باید دید چه نمایشی در کجا میخواهد اجرا شود تا بتوان استاندارد را به درستی تعریف کرد.
البته من این تاسف را همیشه داشتم که درخصوص ساختو سازهای هنر هنوز مهندسان مشاور تخصصی حوزه فرهنگ و هنر یا نداریم یا اگر باشند بسیار اندکند اما در مورد اینکه هر کاری در حوزه فرهنگ و هنر شده به استانداردها بیتوجهی شده است باید کمی دقیقتر بررسی شود. در خارج از تهران با این قضیه تا حدودی موافق هستم. در سالنهایی که در شهرستانها ساخته میشود -که عموما زیرنظر وزارت راه و شهرسازی ساخته شده است- خروجیها برای عرضه آثار هنری مناسب نیست. این بحث در شهرستانها از آن معضلاتی است که در برنامهریزی وزارت ارشاد و حوزههای فرهنگی باید جدی گرفته شود.
اما درخصوص شهر تهران در بازدیدهایی که از سالنهای ساخته شده در سطح شهر بوده مانند همان پردیس شهر تهران، پلاتوها و فضای بسیار استانداری ساخته و با مطالعه بررسی شده است. شاید تنها ایرادی که به این مجموعه وارد است، مکان ساخت این پردیس است. در این پردیسها توجه زیادی به زیرساختهای مورد نیاز اجرای تئاتر در سالنهای آن شده و استانداردهای زیادی در آن رعایت شده است.
در مورد شهرستانها وضعیت چگونه است؟
فضاهایی که خارج از تهران ساخته میشود، فضاهایی است که باید توجه ویژهیی به استانداردها شود. مکانهایی در شهرستانها ساخته شده که فضای زیادی را اشغال کرده اما کاربری مفید آن خیلی محدود است. در آن فضای محدود هم سالنهای طویل و بزرگی است که به هیچ عنوان مناسب فعالیت هنرمندان آن منطقه نیست. شاید اگر این هزینهها به سالنهای کوچک و کمهزینه و زودبازده تقسیم میشد، نتیجه مطلوبتری به دست میآمد. البته تا ایدهآل فاصله زیادی داریم ولی بهتر است که ایدهالها را جوری نگاه کنیم که موجب ناامیدی نشود.
بعد از تعطیلی بخشی از کارگاههای ساخت تجهیزات تئاتر، چه فکری برای رفاه اهالی تئاتر شد؟
در آن مجموعه 3 بنا وجود دارد. یکی سالن فردوسی، یکی حافظ و یکی کارگاه تجهیزات تئاتر. درست است که زمانی تمام این فضا کارگاههایی متمرکز بوده و تسهیلات ویژهیی برای گروههای نمایشی فراهم میکرده اما در یک دوره مدیریتی تمام این فضاها واگذار شده است. البته این واگذاری بد نیست اما باید مقداری بررسی بیشتری صورت میگرفت. به هر حال باید گفت با این حجم افزایش گروهها و اجراها، نمیتوان توقع داشت که تمام اینها در یک کارگاه دولتی به تجهیزات بپردازند. اینکه مشاغل تخصصی مرتبط با تئاتر باید بیشتر ایجاد شود و زمینه فعالیت فراهم شود یکی از مسائل ضروری است؛ حوزههای تخصصی مانند ساخت دکور، نور، آکوستیک، لباس، گریم و... اتفاقا این هم راستا با اقتصاد مقاومتی است که به ایجاد مشاغل تخصصی توجه بیشتری شود.
واگذاری این کارگاهها و در اختیار قرار دادنشان قطعا هزینههایی برای گروهها به همراه دارد. اگر این گروهها قادر به پرداخت این هزینهها نباشند منجر به خانهنشینی و کنارهگیریشان نمیشود؟
بله؛ ایدهآل این است که همه چیز فراهم شود اما باید سازوکار رفتن به سوی این ایدهآل بررسی شود. من کاملا موافقم که این کارگاهها باید به صورت دولتی فعال باشند. خب این کارگاهها بوده و چند سالی است واگذار شده که ما به دنبال احیای آن نیز هستیم اما نکته مهم این است که ساخت وسازها نباید انحصاری شود تا از کسانی که به صورت مجزا به این فعالیتها میپردازند، حمایت شود.