زهرا یزدانیپرایی|
کارشناس ارشد برنامهریزی، مدیریت و آموزش محیطزیست|
شهرها با دارا بودن بیش از 60درصد جمعیت جهان، تولید 80درصد تولید ناخالص داخلی جهان را بر عهده دارند و درعینحال 80درصد کربن جهان در شهرها تولید و 50 درصد انرژی جهان نیز در شهرها مصرف میشود. همچنین مسوول بیش از 50 درصد آسیب وارده به لایه ازن شهرها هستند. شهرها حدود 2 درصد از خشکیهای زمین را اشغال کردهاند اما تاثیرات و جای پای اکولوژیک آنها بسیار فراتر از محدوده آنهاست.
وضعیت زیستمحیطی شهرهای ایران بهمراتب پایینتر از استانداردهای جهانی است. شهرسازی ما بهتبعیت از الگوی کلاسیک توسعه و پیروی کورکورانه از مدلهای کلیشهیی توسعه شهری که نسبت به خصوصیات و شرایط بومی بیاعتناست، نهتنها شرایط ناپایداری را در شهرها به وجود آورده، بلکه ناپایداری مناطق اطراف را نیز به دنبال داشته است. در ایران از جمعیت 75 میلیون و 149 هزار و 669 نفری 53میلیون و 646هزار و 661 نفر یعنی بالای71درصد آن در شهرها زندگی میکنند. (سرشماری سال 1390مرکز آمار ایران) جمعیت ایران در فاصله 25 سال گذشته با سرعت زیادی از یک جامعه نیمهشهری - نیمه روستایی به یک جامعه شهری یا شهر گرا تغییر کرده است. درحالی که کل جمعیت کشور طی این دوره 1.5 برابر شده است ولی جمعیت شهرنشین به بیش از 2.4 برابر افزایش یافته است. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست) آلودگی هوا در کلانشهرها و برخی شهرهای دیگر مانند سنندج، کرمانشاه و اهواز (سازمان جهانی بهداشت)، آسیبدیدگی و فرسایش خاک ناشی از بیابانزایی و جنگلزدایی و تغییر کاربری اراضی وسیع که منجر به کاهش امنیت غذایی و ایجاد بحرانهای اقتصادی و اجتماعی
و مهاجرت روستاییان به شهرها و تشدید فشار به شهرها میشود. تنش آبی به دلیل کاهش ذخیره و عرضه و افزایش تقاضای آب منجر به مشکلات امنیتی، زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی در شهرها خواهد شد.
هر شهروند اروپایی سالانه 1600 یورو هزینه ناشی از آلودگی هوا میپردازد، حال میتوانید تصور کنید که هر شهروند ایرانی چه مقدار هزینه پرداخت میکند. (مصاحبه معصومه ابتکار با نشریه مدیریت سبز، اسفند 1395) در سال 1392 فقط در تهران 4160 نفر به دلیل وجود ذرات معلق، 675 نفر به خاطر وجود دیاکسید گوگرد و 815 نفر به خاطر وجود دیاکسید نیتروژن جان خود را از دست دادند. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست) طی سالهای 92 - 1384 بطور میانگین، روزانه حدود 49 هزار تن پسماند عادی در کشور تولید شده است، (به استثنای پسماندهای عمرانی و ساختمانی) که حدود 38 هزار تن شهری و بقیه آن روستایی بوده است. تولید روزانه پسماند به ازای هر تخت بیمارستانی 2710 گرم است که با لحاظ حدود سی هزار تخت بیمارستانی، در هر شبانهروز حدود 81 تن زباله عفونی تولید میشود.
وضعیت نابسامان و بحرانی دفع زبالههای بیمارستانی، سالانه 8 میلیارد دلار هزینه اضافی به سیستم بهداشتی و درمانی کشور تحمیل میکند. (با نمایندگان مردم در مجلس دهم، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1395) بیشترین میزان تولید پسماند175,10 تن در روز و مربوط به شهر تهران، و کمترین آن 168 تن در روز و مربوط به استان خراسان جنوبی است. روزانه حدود 1500 مترمکعب شیرابه با آلودگی بسیار زیاد (CODدر حدود 60000 - 30000 میلیگرم بر لیتر) در کشور تولید میشود و مساحت وسیعی از زمینهای مرغوب حاشیه شهرها (حدود 110 - 80 هکتار در سال) به زمینهای آلودهشده به پسماند افزوده میشود. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست)
حدود هفتاد درصد از شهرهای ایران در معرض زمینلرزههای مخرب قرار دارند. خطر زلزله در شهرهای بزرگ مانند تبریز، مشهد، بندرعباس و تهران جدی است. در طی دوره دهساله 1382 الی 1393 تعداد 2253 مورد زلزله با بیش از 7270 تلفات انسانی و 7270 نفر مجروح و مصدوم گزارش شده است. همچنین طی سالهای 90 - 1382، نزدیک به 122000 باب واحد مسکونی در این زلزلهها خسارت دیده و تخریبشدهاند. در سال 1389، ایران در شاخص ریسک ناشی از بلایای طبیعی در جهان رتبه سوم را داشته است. طی دوره 20 ساله منتهی به سال 1393 زلزله و سیل از بین سایر پدیدههای طبیعی، به ترتیب با 92. 1 درصد و 6. 5 درصد عامل بیشتر مرگومیرها در ایران بودهاند.
ازنظر خسارتهای اقتصادی سه رویداد خشکسالی، زلزله و سیل به ترتیب با 45.5 درصد، 30.4 درصد و23.7 درصد بیشترین میزان خسارت را به اقتصاد کشورمان وارد کردهاند. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست) افزایش مصرف بیرویه انرژی و افزایش تولید دیاکسید کربن و وابستگی شدید به مصرف سوختهای فسیلی (برگرفته از سخنرانیگری لوییس هماهنگکننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران) از بین رفتن سرمایههای طبیعی در شهرها (رود درهها، دشتهای پیرامون شهرها، تپهها، کریدورهای باد در تهران) به دلیل نبود برنامهریزی کاربری اراضی و طراحیهای مناسب شهری (یزدانی، 1391) نیز بر بیثباتی و ناپایداری این وضعیت صحه میگذارند. (یزدانی، 1395)
در سال 2012 در جهان، بطور متوسط برای تولید یکمیلیون دلار ارزشافزوده حدود 99 تن معادل نفت خام انرژی مصرف شده است، درحالی که این رقم در ایران 40 درصد بیشتر است. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست) مقایسه میزان مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در سالهای 1383 تا 1392 نشان میدهد که سهم انرژیهای تجدیدپذیر نسبت به کل انرژی مصرفی کشور تقریبا ثابت و در حد 71 درصد بوده است. (گزارش وضعیت محیطزیست ایران، 1383-1392، سازمان حفاظت محیطزیست) در حقیقت ما به دلیل وجود الگوی نادرست مصرف، 9 برابر متوسط جهانی انرژی مصرف میکنیم. (مصاحبه معصومه ابتکار با نشریه مدیریت سبز، اسفند 1395)
شرایط نامناسب ذکرشده که بسیاری از سکونتگاههای کشور، بهویژه کلانشهرها را در برگرفته و آلودگیهای آب، هوا، خاک و صدا در بسیاری از آنها را میشود ناشی از رویکرد غلط به توسعه، بهویژه توسعه شهری و عدم وجود طرح ملی آمایش سرزمین و استقرار شهرها در مناطقی که قابلیتهای لازم برای شهرسازی ندارند دانست.
چالشهای مطرحشده یادآور میشود که ما به تغییر رویکردی در استقرار، برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهر احتیاج داریم. در رویکرد جدید، شهر باید به عنوان یک اکوسیستم و نظام بومشناختی در نظر گرفته شود. در دهه 70 میلادی و بهتبع ایجاد رویکرد توسعه شهری پایدار، مدلهای مختلفی به وجود آمدند که شهر اکولوژیک از آن جمله است. شهر اکولوژیک چیزی بیشتر از یک استعاره است زیرا هدف مهم بشری را توصیف میکند. این هدف چیزی جز برقراری تعامل و تعادل با محیطزیست پیرامون شهرها نیست. در این رویکرد سلامت اجتماعی و اکولوژیکی بلندمدت شهرها بهبود مییابد.
قبل از هر چیز باید تعریفی از توسعه پایدار ارائه دهیم و سپس به توسعه پایدار شهری و اصول آن بپردازیم. تعاریف متعددی از توسعه پایدار ارائه شده است که تعریف براندتلند موردپذیرش عمومیتری در جهان قرار گرفته است. «آن توسعهیی را پایدار میگوییم که بتواند نیازهای نسل کنونی را بدون از دست دادن تواناییهای نسل آینده در تامین نیازهایشان تامین کند.» متعاقبا توسعه شهری پایدار را میتوان توسعهیی تعریف کرد که: سلامت اجتماعی و اکولوژیکی بلندمدت شهرها را بهبود بخشد. بر اساس این تعریف راستاهای اصلی توسعه پایدار شهری باید زمینههایی را داشته باشند که در ادامه به آن میپردازیم.
ابعاد شهر اکولوژیک
در مورد مجموعهیی ظاهرا بیارتباط از ایدهها در مورد برنامهریزی شهری، حملونقل، سلامتی، اسکان، انرژی، توسعه اقتصادی، زیستگاههای طبیعی، مشارکت مردمی و عدالت اجتماعی بحث میکنم که همه یک قالب واحد را دربرمی گیرند: شهر اکولوژیک.
• در 1975 ریچارد رجیستر و تعدادی از دوستانش در برکلی موسسه اکولوژی شهری را به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی بهمنظور «بازسازی شهرها در تعادل با طبیعت» پایه نهادند. ازآنپس این موسسه در برکلی با سایرین مشارکت کرد تا «خیابان کند» یا Slow Street را بسازند.
• هدف:
• بازگرداندن رودخانه داخل شهر که 80 سال پیش روی آن پوشانده شده بود به وضعیت اول،
• کاشت درختان میوه در شهرها،
• طراحی گلخانه خورشیدی،
• تاسیس یک خط اتوبوسرانی،
• ارتقای جایگزینهای پیادهروی و دوچرخه بر اتومبیلها، برای تاخیر و احتمالا توقف ساخت آزادراهها و بسیاری اتفاقات دیگر
اکولوژی شهری از طریق انتشار کتاب تصویری مطرح شد. این حرکت وقتیکه نخستین کنفرانس اکولوژی شهری در 1990 در برکلی برگزار شد شدت یافت. این کنفرانس 700 نفر را از سراسر دنیا جمع کرد تا در مورد مسائل و مشکلات شهری بحث کنند و پروپوزالهایی را به تصویب برسانند که در سراسر دنیا در شکلدهی اصول شهرهای اکولوژیک حرکت کنند. کمی قبل از کنفرانس دوم دیوید انگویچ (David Engwitch) یک فعال اجتماعی استرالیایی کتاب (به سوی شهر اکولوژیک) را منتشر کرد. انگویچ در این کتاب نشان میدهد که چگونه برنامهریزان شهری و مهندسان عملا مبادلات انسانی موثر را با ساختن جادهها، با خارج کردن تجارت از شهرها و بردن آنها به فروشگاههای شلوغ تجاری، خراب کردن جوامع و افزایش تسهیلات ترافیکی حذف کردهاند. انگویچ، شهر را «اختراعی برای افزایش تبادلات و کاهش سفرها» میدانست. بهاینترتیب او همه تبادلات را مدنظر قرار داد: کالاها، پول، ایدهها، احساسات و مسائل ژنتیکی. او شهر اکولوژیک را مناطقی میداند که مردم میتوانند پیاده بروند، یا میتوانند با دوچرخه و وسایل حملونقل عمومی و بدون ترس از ترافیک و مواد سمی عبور و مرور نمایند.
اکولوژی شهری امروزه بیش از 40 سال دارد و بیان میکند که ماموریت آن خلق شهرهای اکولوژیک با پیروی از 10 اصل زیر است: (Urban Ecology,1996)
• بازنگری اولویتهای کاربری سرزمین برای ایجاد استفادههای فشرده، متنوع، سبز، ایمن، خوشایند و حیاتی در نزدیکی گرههای عبور و مرور و سایر تسهیلات حملونقل.
• بازنگری و اصلاح اولویتهای حملونقل به سوی پیادهروی، دوچرخهرانی، درشکه، گاری و...
• احیای محیطزیستهای تخریبشده شهری بهویژه خطوط جزر و مدی و خطهای ساحلی و تالابها.
• ایجاد سکونتگاههای مخلوط نژادی و اقتصادی پایدار و تابآور، ایمن، مناسب و راحت.
• به ثمررساندن عدالت اجتماعی و ایجاد و ارتقای فرصتهای بهتر رشد برای زنان، رنگینپوستان و معلولان.
• حمایت از کشت و کارهای محلی، پروژههای سبز شهری و باغداری شهری.
• بهبود وضعیت بازیافت، تکنولوژیهای مناسب و خلاق، حفاظت از منابع درعینحال کاهش آلودگی و مواد زائد خطرناک.
• کار و هماهنگی با تجارتهایی که فعالیتهای اقتصادی صحیح اکولوژیکی را موردحمایت قرار میدهند، همراه با ممانعت از آلودگی توسط زبالهها و مواد زائد خطرناک.
• تشویق سادگیهای داوطلبانه در مصالح و مواد ساختمانسازی و ممانعت از مصرف فزاینده مواد و کالاها.
• افزایش آگاهی در مورد محیطزیست محلی و مناطق زیستی از طریق فعالان و پروژههای آموزشی که آگاهیهای عمومی و پایداری اکولوژیکی را افزایش میدهد.
بررسی پارادایمها و حرکتهایی که در طی 30 و 40 سال اخیر در جریان بودهاند به ما کمک میکند تا درک بهتری از ابعاد مختلف شهر اکولوژیک داشته باشد. این پارادایمها شامل تکنولوژیهای مناسب، توسعه اقتصادی جامعه، اکولوژی اجتماعی، جریانات سبز، توسعه پایدار و توسعه بر اساس سیستم مناطق زیستی (Bioregionalism) است.
تکنولوژی مناسب
تکنولوژی مناسب تکنولوژی است که طوری طراحی میشود که با ویژگیهای محلی تطابق داشته باشد مانند جمعکنندههای خورشیدی فعال و بالقوه برای گرما و سرما، ژنراتورهای بادی برای تولید برق، باغهای پشتبامها، گلخانههای هیدروپونیک و صنایعدستی.
اگرچه عقیده بر این است که هدف اصلی تکنولوژی مناسب خودکفایی جوامع بومی و محلی است اما ویژگیهای مردم خودکفا که تکنولوژی مناسب میتواند در به وجود آوردن آنها کمک کند شامل:
• استفاده کم از منابع، همزمان با بازیافت بسیار زیاد،
• ارجحیت استفاده از منابع تجدیدپذیر به غیرتجدیدپذیر،
• تاکید بر حفظ هارمونی زیستمحیطی،
• تاکید بر صنایع کوچک و
• درجه بالایی از انسجام اجتماعی و احساسات عمومی است.
توسعه اقتصادی جامعه
توسعه اقتصادی جامعه فرایندی است که طی آن جوامع میتوانند راهحلهای خاص خودشان را برای مسائل اقتصادی خود ایجاد کرده و در درازمدت ظرفیتهای درونی ایجاد کرده و یکپارچگی و هماهنگی بین اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را افزایش دهند.
اکولوژی اجتماعی
اکولوژی اجتماعی مطالعه همزمان اکوسیستمهای طبیعی و انسانی و بهویژه روابط اجتماعی است که بر کل طبیعت اثر میگذارند. اکولوژی اجتماعی یک نگاه جهانی کلنگر، تکنولوژی مناسب، بازسازی اکوسیستمهای تخریبشده و اقدامات انسانی خلاقانه را توسعه میبخشد. این رویکرد ملاحظات برابری و عدالت اجتماعی را با بهرهوری انرژی و تکنولوژی مناسب پیوند میدهد. اکولوژی اجتماعی فراتر از نگاههای صرفا محیطزیستی است. درگیریهای آزادیخواهانه زنان، سیاهپوستان، مردم بومی، طبیعت (جنبشهای اکولوژیک) که همگی بخشی از جنبشهای آزادیخواهانه علیه سلسلهمراتب موجود هستند.
جنبشهای سبز
سبزها به 4 محور باور دارند: اکولوژی، مسوولیت اجتماعی، دموکراسی برای توده مردم، و عدم خشونت.
این محورها در ترجمه برای جامعه به اصول خودکفایی جامعه، بهبود کیفیت زندگی، هماهنگی با طبیعت و تمرکززدایی و تنوع ترجمه میشود. سبزها متوجه شدند که حرکت آنها ناچار در کشورهای مختلف در قالبهای متفاوتی عمل میکند. در برخی کشورها مانند آلمان غربی سبزها توانستند کرسیهایی در مجلس را به دست آورند. در امریکای شمالی سبزها مداخلات زیادی در کمپینهای سیاسی فدرال دارند. در امریکای شمالی سبز بودن به معنی پیشرو بودن در محیطزیست است، حالآنکه در آلمان سبز بودن به معنای هواداری از حقوق زنان، حقوق شهروندان، تلاش برای همرنگی و وحدت با مردم جهان سوم و پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی است.
مناطق زیستیگرایی
ایده اولیه این مفهوم به مکان مربوط است. این مفهوم از کلمه bio که یک کلمه یونانی به معنای زندگی است میآید و region از کلمه لاتین به معنای قلمرو میآید. این دو کلمه باهم به معنای قلمرو زندگی هستند یعنی مکانی که اصولا با فرمهای زندگی، توپوگرافی و جانداران آن پهنه تعریف میشود تا فرمان انسانها. در حقیقت منطقهیی که با قدرت طبیعت اداره میشود نه با قوانین انسانی. منطقه زیستی در حقیقت اندازه درست برای سازمانهایی است که انسانها آنها را بنانهادهاند، که اغلب با عنوان حوضه رودخانه یا حوضه آبخیز نامیده میشود. یک چارچوب طبیعی برای تمرکززدایی سیاسی و اقتصادی و خودمختاری.
در دسامبر 1983 در بین نگرانیهای فزاینده در مورد زوال روندهای اکولوژیک و مشاهده ناسازگاریهای اقتصاد و محیطزیست به درخواست برانتلند نخستوزیر نروژ در مورد برگزاری کمیسیون توسعه و محیطزیست پاسخ مثبت داده شد. در آوریل 1987 کمیسیون برانت لند گزارش خود با عنوان آینده مشترک ما ر ا منتشر کرد که هسته اصلی این گزارش توسعه پایدار بود. در حقیقت این کمیسیون به آنچه طی دههها روی آن کار شده بود اعتبار سیاسی بخشید. این کمیسیون توسعه پایدار را توسعهیی معرفی کرد که نیازهای نسل حاضر را بدون آسیب به منافع نسل آینده تامین میکند. که همین مفهوم در دستور کار 21 و ریو+20 هم نمود یافت.
اصل اول- کاربری فشرده و دارای کارایی
زمین یکی از منابع محدود است و بدون شک الگوهای توسعه کنونی توسعه شهری و محیط اطراف شهرها را بهصورت ناپایدار به مصرف میرسانند. بنابراین باید تدابیر و تمهیدات گستردهیی در جهت تحقق کاربری زمین پایدار به کار گرفت. بنابراین باید بازنگری اولویتهای کاربری سرزمین برای ایجاد استفادههای فشرده، متنوع، سبز، ایمن، خوشایند و حیاتی در دستور کار قرار گیرد. البته قطعا این به معنای تشویق بلندمرتبهسازی در هر شرایطی نیست.
اصل دوم- اتومبیل کمتر- دسترسی بیشتر
• بازنگری و اصلاح اولویتهای حملونقل به سوی پیادهروی، دوچرخه رانی، و حملونقل عمومی
• حملونقل در شهرهای پایدار باید روی چند اصل کلیدی زیر استوار باشد: تامین دسترسی از طریق نزدیک کردن فعالیتها و کاربریها، وارونه کردن سلسلهمراتب کنونی حملونقل و اولویت دادن به عابران پیاده و کاهش تقاضا
• این کار باید با ترغیب توسعههایی با کاربریهای مختلط، ایجاد مراکز محلهیی که دارای مسکن، محل کار، مغازه و تسهیلات تفریحی در فاصله نزدیکی به هم باشند میتوان به هدف فوق دست یافت.
اصل سوم- کارایی در استفاده از منابع- آلودگی و مواد زائد کمتر
حرکت به سوی پایداری به معنی توجه بیشتر به جریان انرژی و مواد از طریق جامعه انسانی و برنامهریزی جهت استفاده معقولتر از منابع است. صرفهجویی در مصرف انرژی، بهبود وضعیت بازیافت، استفاده از تکنولوژیهای مناسب و خلاق، حفاظت از منابع درعینحال کاهش آلودگی و مواد زائد خطرناک. هماهنگی با تجارتهایی که فعالیتهای اقتصادی صحیح اکولوژیکی را موردحمایت قرار میدهند، همراه با ممانعت از آلودگی توسط زبالهها و مواد زائد خطرناک از مواردی است که باید در سرلوحه اقدامات مدیریت شهری قرار گیرد.
اصل چهارم- احیای سیستمهای طبیعی
گرچه بسیاری از مناطق شهری به خاطر آسفالت، ساختمانها و گیاهان غیربومی کاملا مصنوعی بهحساب میآیند با وجود این تقریبا در هر شهری میتوان مقداری از عناصر مربوط به اکوسیستم اولیه را یافت که قابل احیا یا حفاظت باشد. تلاش برای احیای این سیستمها بر سرزندگی، سلامت اکولوژیکی و پایداری کلی منطقه شهری میافزاید.
احیای محیطزیستهای تخریبشده شهری بهویژه خطوط جزر و مدی و خطهای ساحلی و تالابها. (شهر تیانجین چین که به عنوان اکوشهر شناخته میشود در منطقهیی که کاملا آلوده و غیرقابل زیست بود ایجاد شد.)
اصل پنجم- مسکن و محیط زندگی خوب
یکی از اهداف اصلی شهر ایجاد مکانهایی مطلوب برای زندگی ساکنین است و چنانچه چنین مکانهایی وجود نداشته باشد یا به دلیل گرانی در دسترس نباشد نظام زندگی شهری دچار مشکل خواهد شد. که این امر راهکارهای اقتصادی و اجتماعی دارد که خارج از حوضه بحث ماست ولی باید در بسیاری از ابعاد طراحی مسکن و محلات تجدیدنظر شود تا از دسترس بودن فضای باز، محلهای تجمع، تسهیلات عمومی، تسهیلات مهدکودک و ضروریات دیگری که شهر را قابل زیست میکند اطمینان حاصل شود.
ایجاد سکونتگاههای مخلوط نژادی و اقتصادی پایدار و تاب آور، ایمن، مناسب و راحت.
اصل ششم- اکولوژی اجتماعی سالم
سلامت اجتماعات انسانی در یک منطقه شهری را بهمراتب مشکلتر از اکولوژی طبیعی میتوان درک کرد. برخی مسائل اجتماعی مثل بیخانمانی کاملا قابلمشاهده است ولی برخی مسائل مثل تبعیضهای قومیتی، جنسیتی و نژادی و... در درازمدت شالوده یک زندگی اجتماعی سالم را دچار تزلزل میکنند. تحقق یک اکولوژی اجتماعی سالم و پایدار به معنی دستیابی به عدالت و برابری برای همه افراد جامعه و به ثمررساندن عدالت اجتماعی و ایجاد و ارتقای فرصتهای بهتر رشد برای زنان، اقلیتهای قومی و معلولان است.
اصل هفتم- اقتصاد پایدار
ایجاد اقتصادی که سلامت بلندمدت نظامهای انسانی و طبیعی را تضمین کند از چالشهای بزرگ پایداری است. بطور کل اقتصاد منطقهیی پایدار باید حول محورهای زیر شکل گیرد:
• اقتصادی احیاکننده باشد. یعنی به احیای خسارتهای اجتماعی و زیستمحیطی گذشته پرداخته و از بروز مسائل جدید جلوگیری کند.
• اقتصادی انسانگرا باشد یعنی بتواند نیازهای واقعی انسان را تامین کرده و کاری معقول در مقابل دستمزدی معقول برای مردم تامین کند.
• اقتصادی محلی باشد یعنی بر مالکیت محلی، کنترل محلی، سرمایهگزاری محلی، استفاده از منابع محلی، تولید برای بازارهای محلی تاکید داشته باشد. یعنی حتیالمقدور از صنایعی حمایت کنند که ریشه در شهر یا منطقه موردنظر باشد.
• حمایت از کشت و کارهای محلی، پروژههای سبز شهری و باغداری شهری.
• تشویق سادگیهای داوطلبانه در مصالح و مواد ساختمانسازی و ممانعت از مصرف فزاینده مواد و کالاها.
اصل هشتم-مشارکت مردم
یکی از مهمترین اجزای پایداری شهری ایجاد دموکراسی عملی بیشتر در سطح محلی و منطقهیی است. در حقیقت باید مجموعهیی از سیاستها را مدنظر داشته باشیم که هدفشان باز کردن فرایند تصمیمگیری محلی، مصون نگهداشتن فرایند تصمیمگیری از اعمالنفوذ گروههای پرقدرت و خاص و. باشد.
افزایش آگاهی در مورد محیطزیست محلی و مناطق زیستی از طریق فعالان و پروژههای آموزشی که آگاهیهای عمومی و پایداری اکولوژیکی را افزایش میدهد. درعین حال آموزش مسوولان به نحوی که بتوانند قدرت را با سایر گروهها شریک شوند. توسعه پایدار با توسعه فرهنگی آغاز میشود.
اصل نهم- حفظ فرهنگ و درایت محلی
اولویت و اعتبار هر منطقه شهری بیشتر در سنن فرهنگی و رابطه خاصی که ساکنین آن با یکدیگر و با زمین برقرار میکنند نهفته است. این ویژگی به هر منطقه سرزندگی بخشیده و آن را مکانی جالب و متفاوت از سایر نقاط برای زندگی میکند. برعکس آنچه در شهرهای ما اتفاق افتاده و همه به سمت و سوی مشابه شدن با تهران و تهران نیز بدون هیچ مطالعه فرهنگی و اجتماعی به سمت مشابه شدن یا شهرهای بزرگ دنیا پیش میرود و نتیجه شهرهایی بیهویت است که کارکردهای خوبی نیز ندارند.
اصل دهم- افزایش آگاهیهای عمومی
افزایش آگاهی در مورد محیطزیست محلی و مناطق زیستی از طریق فعالان و پروژههای آموزشی که آگاهیهای عمومی و پایداری اکولوژیکی را افزایش میدهد از راهکارهای اساسی توسعه پایدار شهری است. انچنان که در بالا نیز اشاره شده است، توسعه پایدار بدون توسعه فرهنگی شعاری بیش نیست. آنچه طی سالهای اخیر و باگسترش شبکههای اجتماعی، به سمت فراگیر شدن پیش میرود نمونههای مناسبی از این اصل است. کمپینهایی مانند سه شنبههای بدون خودرو نمونه بارزی از تلاش آگاهان و فعالان محیطزیستی برای گسترش فرهنگ و نگاه اکولوژیکی به شهرهاست، به نحوی که شهرها را محلی مناسب برای زندگی مینمایند.
با وجود اینکه مجموع شرایط نامناسب زندگی شهری و پایین بودن کیفیت زندگی در شهرهای ایران بیش از هر چیز معلول نوع نگاه سیاستگذاران و برنامهریزان کلان به مقوله توسعه و مغفول ماندن مسائل اکولوژیک در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای شهری است، همچنان سیاستگذاران شهری بزرگترین غایبان تغییر رویکردها در این عرصه هستند. وقت آن رسیده -شاید بهتر آن باشد که بگوییم از وقت مناسب نیز گذشته است- که مجموع سیاستگذاران حوزه شهری رویکرد برنامهریزی انسانمدار حاکم بر برنامهریزی شهری ایران را که متاسفانه به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه بهشدت به انحراف و فسادی گریبانگیر مجموعه دولت و ملت دچار شده است، تغییر داده و به رویکرد برنامهریزی اکولوژیک که زمینههای بروز فساد (رانتهای موجود در توسعه شهری) را نیز کاهش میدهد برگردند. اگرچه این تغییر رویکرد یکشبه قابل تحقق نیست، لیکن میتوان انتظار داشت که از طریق آگاهیهای اجتماعی و اکولوژیکی، تهیه مدلها و نمونههای ابتکاری و شناخت بهتر سیاستها، برنامهها و طرحهای متناسب با پایداری شهری اشکال جدید و پایدارتر توسعه شهری شکل بگیرند. آنچه در این فرصت به آن پرداخته شد
میتواند به عنوان مبنای فکری برای برنامهریزان حوزه برنامهریزی شهری مورداستفاده قرار گیرد.
منبع: شمس