تحقق در تداوم اعتدال‏گرایی در سیاست خارجی

۱۳۹۶/۰۲/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۴۹۶۸

محمدرضا حق‏شناس

دکتری روابط بین‌الملل دانشگاه تربیت‌مدرس

مقام معظم رهبری به‌رسم مالوف و قرار معهود (طی 18 سال اخیر)، هم‏پیوند با سال گذشته (اقتصاد مقاومتی: اقدام و عمل)، سال جاری را «اقتصاد مقاومتی: تولید-اشتغال» نام‌گذاری کردند. با توجه به جایگاه و نقش ایشان در روند سیاست‌گذاری و تصمیم‏سازی، تصمیم‌گیری کلان، این سوال برای ذهن هر شهروند کنجکاو و به‌ویژه تحلیلگر دغدغه‏مند منافع ملی کشور و نظام جمهوری اسلامی قابل‌ طرح است، اینکه ضرورت، دلایل و چرایی این نام‌گذاری چیست؟ و به عبارتی چرا عنوان‏گذاری مجدد، اقتصاد مقاومتی؟

زیست تجربه و تاریخچه نام‌گذاری سال‌های گذشته، نشانگر آن است، که سه شاخص کلیدی، از جمله توجه و کاربست مردم به اهمیت و ارزش، موضوع خاص، ضرورت، نیاز داخلی و تلاش بیشتر مسوولان در جهت مرتفع کردن آن و نهایتا همراهی دولت و ملت در جهت مقابله، مهار یک مشکل و چالش اساسی تعیین‌کننده بوده است. لذا به گمان نگارنده، می‌توان گفت، جدا از اهمیت مضاعف نیاز داخلی (رونق تولید و بسترسازی اشتغال)، مقابله با چالش‏های اقتصادی (به‌ویژه اقتصاد دولتی رانتی، عدم شفافیت، نهادهای موازی، قوانین غیرضروری، مسائل بانکی، سرمایه‏گذاری...) و نتیجتا ضرورت ایجابی (نه سلبی) برگزینش رویکرد درون‏زایی رشد، توسعه اقتصادی، باید اذعان داشت، ابتکار اقتصاد مقاومتی، گویای فهم برتر و شناخت دقیق ایشان از سیر تحول ماهیت و ابعاد چندگانه قدرت، امنیت و تغییر در هندسه، معادله قدرت، امنیت‏سازی در نظم‏ نوین، گذار جهانی است.

اظهارات ایشان در بدو تولد سال جدید مبنی بر «ضرورت تامین امنیت و رفاه برای مردم ایران و مسلمانان جهان»، به زبان روابط بین‌المللی یعنی اینکه، موقعیت، نقش‏آفرینی و کنشگری و امنیت ملی کشورها هم به «توانمندی نظامی و هم رونق و مقاومت اقتصادی» آنها در برابر چالش‏ها و بحران‏ها وابسته و متکی است. در همین راستا، باید در نظر داشت، توسعه، رشد پایدار اقتصادی، مستلزم پارامترهایی از جمله، وفاق اجتماعی (همچون سرمایه اجتماعی)، هماهنگی قوای سه‏گانه (همچون سرمایه سیاسی)، تحرک و برتری تلاش و عمل جمعی و مشارکت واقعی مردم در فرآیند تصمیم‌گیری (همچون سرمایه فرهنگی، اجتماعی) و نهایتا تداوم رویکرد اعتدال‏گرایی در سیاست خارجی و توازن‏گرایی با جهان بیرون (شرق و غرب) است. گرچه تمام موارد فوق، شروط لازم و کافی تحقق این ابتکار مهم هستند ‏باشند و نیاز به موشکافی و کارشناسی دقیق هر یک از آنها وجود دارد، اما با توجه به حوزه تخصصی نویسنده، در ادامه تنها به‌ضرورت پارامتر تداوم اعتدال‏گرایی در سیاست خارجی پرداخته می‌شود.


ابتکاری هوشمندانه برای قدرت‌افزایی هوشمند

به‌ گمان تحلیلگران بین‌الملل، از آنجا که قدرت همواره به شرایط (زمانی و مکانی) وابسته است. هوشمندی، عقل‏ورزی شرایط‌مدار، توانایی فهم روندها و شناخت رویدادهای محیط پیرامون، فراپیرامون، سرمایه‏گذاری و تمرکز بر ظرفیت و منابع بهینه داخلی، می‌تواند به اهرمی تعیین‌کننده و سرنوشت‏ساز در دست رهبران برای تبدیل منابع بالقوه قدرت به «قدرت‌افزایی» و «تهدیدزدایی» و نیل به راهبرد‏های کامیاب مبدل شود.

لذا با نظر به شرایط زمانی و طرح و تدوین مسائل و موضوعاتی از جمله «نرمش قهرمانانه» و آغاز مذاکرات هسته‏یی ایران با غرب (مهر 1392)، تدوین طرح اقتصاد مقاومتی (سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مورخ اواخر سال 1392 در 24 ماده)، 22 ماه مذاکره و سرانجام توافق، برجام هسته‏یی (23 تیرماه 1394)، بدبینی ساختاری و فقدان اعتماد متقابل (محوریت اصل راستی‌آزمایی)، احتمال نقض قرار، توافق معهود شده از سوی غرب به‌ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ (به قول استاد سخن، سعدی شیرازی، «کژدم را ارادت بر قرار و توافق معهود نیست») در امریکا و تشدید تحریم‌های غیرهسته‏ای در ماه‌های اخیر و همچنین تداوم شرایط سیال و «اضطرار ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا»، در مجموع باید گفت، طرح و تاکید مجدد بر دستور کار و برنامه «اقتصاد مقاومتی»، حاکی از هوشمندانه بودن این ابتکار اقتصادی، امنیتی و سیاسی دارد.

بر همین اساس محوری‏ترین بخش ابتکار اقتصاد مقاومتی به‌ گمان مقام معظم رهبری، شامل «لزوم رصد و بازبینی برنامه‌های تحریم‌ها و فشار‏ها، افزایش هزینه برای دشمن» و همچنین «عدم امکان تحقق القای روانی نمی‌شود و نمی‌توانیم» دشمن در مسوولان کشور است. بنابراین با پیشبرد این ابتکار در صورت تحریم حتی گسترده و عدم اجرای تعهدات از سوی غرب، کشور باید بتواند در سطحی قابل توان و متکی بر مزیت نسبی و ظرفیت بومی و مردمی به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.

لذا با توجه به «جزیره‏ای باثبات و امن جمهوری اسلامی ایران در محیط، اقیانوس آشوب‏زده و ناامن، دو مولفه ضروری و استراتژیک، نخست حفظ «جبهه محور مقاومت» (سخت‌افزاری) و دوم ابتکار «اقتصاد مقاومتی» توام با تداوم برجام هسته‏یی (نرم‏افزاری)، بازوان بزرگ و موثر کنشگری فزاینده و نقش‏آفرینی برتر ایران در منطقه بی‏نظم و پویای غرب آسیا و گذار قدرت در نظام بین‌الملل خواهد بود. در نتیجه یکی بدون دیگری ممکن، میسر و مطلوب نیست. به‌واقع باید گفت این همان مصداق «امنیت= توسعه» و توسعه= امنیت (معروف به رویکرد چینی) است. پس جوهره و آورده نهایی عملیاتی‌شدن موفقیت‌آمیز این ابتکار هوشمندانه، افزایش قدرت هوشمند (توامان قدرت سخت‌افزاری و نرم‏افزاری) در عرصه تعاملات و روابط منطقه‏یی و بین‌المللی است. زیرا توانایی کسب نتایج مطلوب در گرو توسل به زبان نوینی از قدرت هوشمند است.


ضرورت تداوم اعتدال‏گرایی

همان‌گونه که گفته شد، طرح ابتکار هوشمندانه «اقتصاد مقاومتی» به عنوان دستور‏العمل ارشادی، حمایتی و اجرایی، باید به معنی تلاش همه‏جانبه، در جهت قدرت‌افزایی، امنیت‌افزایی هوشمند (رویکرد ایجابی) یا حداقل محتمل، تهدید‏زدایی، حساسیت‏زدایی با کمینه‏ترین هزینه ممکن (رویکرد سلبی) باشد. همچنان که ازلحاظ نظری نیز چنین هدفی از دو طریق قابل‌دستیابی است.

نخست از طریق خودکفایی اقتصادی و قطع یا کاهش ارتباط با جهان بیرون به‌نحوی‌که بخش عمده و استراتژیک و حساس نیازهای اقتصادی با اتکای به امکانات و توان داخلی تامین شود که در ادبیات اقتصاد مدل توسعه از آن به عنوان پارادایم «توسعه درون‏زا» نام می‏برند. دوم تبدیل اقتصاد ملی به جزو و پیکره چنان مهمی از اقتصاد جهانی است که تحریم و انزوای اقتصاد آن، کشور تحریم‌کنندگان را با زیان و خسران چشم‌گیر مواجه کند. در مورد اول باید گفت، خودکفایی و اقتصاد خودکفا (همچون امنیت خوداتکا) اگر هم بتواند در جهان درهم‌تنیده و جهانی‌شده امروز به حیات خود ادامه دهد، نه‌تنها از مزیت نسبی و فواید مبادله اقتصادی با کشورهای منطقه و فرامنطقه‏یی محروم می‌شود. بلکه با رانده شدن به حاشیه تعاملات منطقه‏یی و بین‌المللی و تقویت ذهنیت و انگاره منفی در اذهان رهبران سیاسی دیگر کشورها و افکار عمومی جهانی، آسیب‏پذیری آن کشور را در برابر فشار سیاسی، اقتصادی و نظامی افزایش می‌دهد. همچنان که موقعیت برتر ژئوپلیتیکی و ظرفیت پرتوان ژئواکونومیک ایران، شرایط آشوب‏زده منطقه‏یی، منطق اقتصادی نفتی رانتیر بودن دولت) و نیاز به سرمایه بیش از صدها میلیارد دلار برای بازسازی و بهینه‏سازی صنعت نفت (همچون موتور محرکه رشد اقتصادی و امنیت ملی) و نهایتا تجربه دهه‌های اول (دهه 60 ش. ، جنگ هشت‌ساله) و سوم (دهه 80 ش. ، تشدید تحریم‌های هوشمند و فلج‌کننده) انقلاب اسلامی، برای تضعیف و رد چنین گزینه‏یی کافی است.

به‌این‌ترتیب، گزینه دوم منتج می‌شود و راه رساندن اقتصاد ایران به سطحی که منزوی کردن آن باعث «افزایش هزینه برای دشمنان و رقیبان» شود. این امر مستلزم رساندن اقتصاد ملی به سطح اقتصادهای پویا و سرمایه و تکنولوژی‏پذیر (نه سرمایه و تکنولوژی‌گریز) و بر عهده گرفتن نقشی عمده و تاثیرگذار در صحنه اقتصاد سیاسی منطقه‏یی و بین‌المللی است.

در این صورت، با توسعه و پیشرفت اقتصادی، قطعا شرایط و موقعیت چانه‌زنی و قدرت نرم و نسبی ایران را بهبود می‏بخشد و همزمان همسو با چشم‌انداز 1404 شمسی (2025 میلادی) می‌تواند موقعیت و جایگاه آن کشور را در ساختار توزیع قدرت منطقه‏ای دگرگون کند. در نتیجه، در این صورت، فضای عمل، کنشگری کشورهای رقیب منطقه‏‏یی (به‌ویژه عربستان) که موقعیت فعلی و راهبرد بقا‏جویی، امنیت‏جویی خود را مرهون درآمدهای هنگفت رانت نفتی، حمایت متحدان غربی، دامن زدن به ناامنی، حمایت از تروریسم، افراط‏گرایی و اتهام‏زنی، برچسب‌زنی به دیگران می‏بینند، تنگ و محدود می‏سازد؛ به‌گونه‌یی که به‌راحتی نتوانند، با توجیه فقدان ثبات و امنیت و با هزینه کردن از امنیت، منافع و ثروت دیگر کشورها (بازی حاصل جمع صفر) و همچنین سرکوب مردم و اقلیت‏های دینی و سیاسی خود (تقویت دیکتاتوری)، امنیت و بقای خود را جست‌وجو و تامین کنند.

لذا اقتضای ابتکار نوین اقتصاد مقاومتی، حصول شناخت بنیادی‏تر از تحول ماهیت و چندبعدی قدرت، برجسته‏‏سازی امنیت همیارانه و ضرورت عبور، گذار از وضعیت نامطلوب فعلی («قدرتمندترین دولت در منطقه‏ای ضعیف») و نظم شکننده و سیال ژئوپلیتیک منطقه‏‏ای غرب آسیا به سمت «منطقه‏ای قوی‏تر با دولت‌های کارآمدتر» (عاریه گرفته‌شده از دکتر حسام‌الدین آشنا، رییس مرکز بررسی‏های استراتژیک ریاست‌جمهوری)، مستلزم ترسیم و تداوم راهبرد و رویکرد معطوف به ساخت‌وساز و تقویت قدرت هوشمند است. می‌توان گفت، گرچه هرگونه کنارگذاشتن و انزوای ایران از مبادلات اقتصادی، امنیتی و سیاسی جهانی و منطقه‏ای ناممکن و دشوار است، بااین‌حال، تداوم رویکرد اعتدالی در سیاست خارجی می‌تواند، در پی اهدافی مهم‌تر و فراتر از کنش سلبی و درگیر شدن در منازعات و چاره‌جویی ابن‏الوقتی برای مقابله با فشار و تحریم‌های خارجی باشد.

در واقع رویکرد اعتدالی بایسته است، ضمن همنوایی و هماهنگی با قطب‏های قدرت در درون ساختار سیاسی کشور، درصدد تسریع گسیل و تسهیل ورود تکنولوژی و سرمایه‏گذاری خارجی به داخل کشور باشد. در این صورت پارادایم اعتدال‏گرایی به عنوان حلقه پیوند بین سطح داخل و سطح خارج، ضمن اینکه نوعی مصونیت سیاسی و نظامی و تبدیل تهدیدات به فرصت‏ها را به دنبال دارد. بلکه تعامل متوازن و پیوند عقلانی اقتصادی با جهان بیرون، می‌تواند با ارتقای قدرت هوشمند (سخت‌افزاری و نرم‏افزاری) دامنه کنشگری و نقش‏آفرینی ایران را فزونی بخشد. به عبارتی، تداوم رویکرد اعتدال‎گرایی در سیاست خارجی، می‌تواند به‌مثابه اهرم و حلقه واسط برای عبور دادن اقتصاد ایران از حاشیه به متن و مرکز اقتصاد جهانی از یک‌سو و همچنین عبور دادن امنیت ایران از متن، مرکز به حاشیه، پیرامون حساسیت‏ها و نگرانی‏های امنیت جهانی و منطقه‏یی عمل کند.

لذا در پایان باید گفت، با نگاه از دریچه عقلانیت راهبرداندیش، دوراندیش، تسهیل‏‏گر، کاتالیزور (نه تخریب‏گر)، قدرت منطق، گفتار و کنش اعتدال‏گرایانه (نه افراط‏گرایی، پرخاشگری و نه وادادگی و سرسپاری) و در کنار هم گذاشتن برجام هسته‏یی و ابتکار اقتصاد مقاومتی به عنوان دو مکمل و هم‏افزا با رویکرد اعتدالی، تحقق منویات و رهنمودهای رهبر یگانه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حفظ و اعتلای منافع، امنیت و توسعه ملی کشورمان را بیش‌ازپیش فراهم خواهد آورد.

منبع: شمس

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر