در سال 1367 که قانون اساسی کشور اصلاح شد عملا پست نخستوزیری که رییس هیات وزیران بود حذف و وظیفه آن برعهده رییسجمهور گذاشته شد. این یک تحول رو به جلو و مثبت برای اداره امور کشور بود، زیرا در قانون قدیم رییسجمهور تقریبا یک پست تشریفاتی بود و تمام کار و حتی انتخاب وزرا برعهده نخستوزیر گذاشته شده بود و صدالبته با تایید رییسجمهوری.
اما دورههایی بود که عملا برخی وزرا مورد تایید رییسجمهور نبودند و علاوه بر این برخی مصوبات و سیاستهای راهبردی اقتصادی و اجتماعی دولت هم که در هیات وزیران به تصویب میرسید با نظر موافق رییسجمهوری صورت نمیگرفت. چالشهایی که عملا میان رییسجمهوری و نخستوزیر طی 9 سال پس از انقلاب به وجود آمد دستاندرکاران نظام کشور را بر آن داشت تا در قوه مجریه اصلاحاتی را صورت دهند که مهمترین آن حذف پست نخستوزیری و انتقال اداره دولت و انتخاب وزرا به رییسجمهور بود. اما در این میان اتفاقی که افتاد و اصلاحیهیی که در این قانون صورت گرفت که از قضا اصلاحیه درستی هم هست، ایجاد پست معاون اولی برای رییسجمهوری است. این پست براساس ضرورت ایجاد شد. شرایطی پیش میآید که رییسجمهور قادر به ادامه وظایف خود نیست، مثل بیماری حاد یا فوت یا عدم کفایت سیاسی، در این صورت باید کسی باشد که اداره امور را در دست بگیرد و قوه مجریه را اداره کند یعنی عملا رییسجمهور شود و این فرد کسی جز معاون اول نمیتواند باشد. اما به نظر میآید این اصلاحیه با روح قانون منافات دارد. چرا؟
1- براساس قانون اساسی، رییسجمهور یک فرد انتخابی است. مردم او را براساس آرایی که در صندوق میریزند، انتخاب میکنند و او هم براساس تنفیذی که ازسوی مقام معظم رهبری اعمال میشود مشروعیت خود را میگیرد. به عبارت دیگر، یک انتخاب است و یک مشروعیت.
2- معاون اول رییسجمهور، عملا بعد از انتخاب شدن و گذراندن مراحل تنفیذ و قسم خوردن رییسجمهور در مجلس از سوی رییسجمهور منصوب میشود. یعنی فردی که پس از ریاستجمهوری قرار میگیرد و در غیاب او مقام دوم کشور است نه یک فرد انتخابی از سوی مردم است و نه یک فرد قسم خورده به حفظ قانون اساسی در مجلس! او عملا یک فرد انتصابی ازسوی رییسجمهور است نه انتخابی. شاید گفته شود که رییسجمهور بنا بر اعتمادی که مردم به او کردهاند این حق را دارد که معاون اول را هم انتخاب و منصوب کند. اما بهتر است یادمان باشد که در نبود رییسجمهور، او یک رییسجمهور است که بنا بر روح قانون باید ازسوی مردم انتخاب شود و در مجلس قسم بخورد.
چه باید کرد؟
تجربیات کشورهای دیگر راهحل را پیش پای ما گذاشته است. اگر نامزدان ریاستجمهوری در زمان تبلیغات خود معاون اول خود را هم معرفی کنند تا مردم و هواداران او بدانند که در غیاب او چه کسی کابینه و کشور را اداره میکند، در این صورت میتوان هم به روح قانون اساسی پایبند بود و هم اینکه مشکلاتی که برای رییس دولت قبل پیش آمد پیش نمیآید، زیرا در دولت قبل شاهد بودیم که رییسجمهور وقت با انتخاب یک فرد به معاون اولی خود با واکنشهای شدیدی بین هواداران خود و نیز مقامات عالیرتبه کشور مواجه شد. این واکنش آنقدر شدید بود که رییسجمهوری وقت را واداشت تا وساطت کند که پذیرفته نشد و درنهایت با استعفای آن فرد از آن پست ماجرا به پایان رسید.
آیا بهتر نیست در همین دوره مردم بدانند که مقام دوم ریاستجمهوری چه کسی است تا شایستگی آن را داشته باشد؟ آیا بهتر نیست رای مردم به رییسجمهوری انتخابی همان رای مردم به معاون اولی او هم باشد و آیا بهتر نیست معاون اول رییسجمهور هم مانند خود رییسجمهور در مجلس سوگند وفاداری به قانون اساسی را بخورد؟