تولید؛ تشنه نوآوری است نه اعتبارات

۱۳۹۳/۰۶/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۴۰

اقتصاد ایران سالیان سال است تداعی‌گر کم رشدی و تورم بالا و بیکاری گسترده به‌ویژه برای جوانان و تحصیلکرده‌هاست. این اقتصاد که همواره با لفظ بیمار از آن یاد می شود به‌طور یقین می‌توان گفت که تا به امروز هیچ‌گاه به‌طور اساسی به آن توجه مستمری نشده است.

اقتصاد ایران این روزها در کمای ناشی از رکود سال‌های 91 و 92 به‌سر می برد و بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجهات و پیگیری‌های جدی است. تجربه تلخ این اوضاع نابسامان باعث شده حتی مردم عادی هم قانع شده باشند باید برای آن راه‌حلی جدی اندیشید و به‌دنبال حل مقطعی آن نبود.

دولتمردان دولت یازدهم در برنامه‌ها و اظهارات خود همواره اشاره کرده‌اند که طرح‌های مقطعی را دنبال نمی‌کنند و خواهان آن هستند که اقتصاد کشور در ریل توسعه و رشد مستمر قرار بگیرد. برای نیل به این هدف اتخاذ رویکرد و راهبردها و فاصله گرفتن از روند گذشته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. وزیر اقتصاد در آخرین اظهاراتش در نشست خبری اخیر خود اشاره کرد که توجه به بخش خصوصی راهبرد اساسی دولت برای توسعه کشور است. با مدنظر قرار دادن این نکته به‌نظر می‌رسد توجه به کارآفرین‌ها و نقش کارآفرینی مولد در رشد اقتصادی از مهم‌ترین مواردی است که می‌تواند تغییرات بنیادین را در اقتصاد ما پایه‌گذاری کند. در ادبیات رایج اقتصادی کشور، واژه کارآفرینی واژه پرتکراری است اما کمتر به مفهوم و تاثیر آن در شرایط بلندمدت اقتصادی توجه شده است.نکته قابل‌توجه این است که در برخی کشورهای در حال توسعه، نسبت به کشورهای توسعه‌یافته، سطح کل فعالیت‌های کارآفرینی بسیار بالاست، در حالی که میزان رشد اقتصادی کشورهای مذکور کم بوده است. به‌نظر می‌رسد دلیل تفاوت مذکور، سهم کارآفرینی در فعالیت‌های مولد یا غیرمولد است.از مواردی که باید برای روشن‌تر شدن موضوع به آن توجه کرد تفاوت بین خوداشتغالی و کارآفرینی براساس نوآوری است. پژوهش‌ها و تحقیقات گوناگون تاثیر این دو را در شرایط بلندمدت اقتصاد کاملا متفاوت و متضاد نشان می‌دهد. به طور کلی پژوهش‌هایی که در مورد عوامل تاثیرگذار بر رشد اقتصادی انجام می‌شود نشان دهنده آن است که افزایش خوداشتغالی تاثیری منفی در رشد اقتصادی دارد اما در نوآوری موجبات رشد مداوم اقتصادی را فراهم می‌کند. واژه کارآفرینی ابتدا در سال 1848 توسط استوارت میل از فرانسه به زبان انگلیسی ترجمه شد. او وظایف کارآفرین را شامل هدایت، نظارت و خطرپذیری می‌دانست و عامل اخیر را به منزله عامل متمایزکننده مدیر و کارآفرین درنظر گرفت.کارآفرینی مولد که همراه با نوآوری است از نظر برخی اقتصاددانان مانند شومپیتر عامل و موتور توسعه اقتصادی است. شومپیتر معتقد بود نقش کارآفرینان تخصیص مجدد منابع با برهم زدن تعادل‌های موجود است. شومپیتر این فرآیند را که از طریق معرفی نوآوری‌های کارآفرینانه انجام می‌شود، تخریب خلاق می‌نامد. برداشت شومپیتر از تخریب خلاق، روند رقابت‌پذیری است که در آن کارآفرینان پیوسته به‌دنبال ایده‌های جدیدی هستند که ایده‌های رقبای آنان را شکست دهد. وی نوآوری‌های کارآفرینانه را شامل پنج مورد می‌داند:

1- معرفی کالای جدید 2- معرفی روش تولید جدید3- افتتاح و گشایش بازار جدید4- ایجاد منبعی جدید برای عرضه مواد اولیه یا کالای نیم ساخته5- ایجاد سازماندهی جدید . تعریف کارآفرینی و بیان ویژگی‌های یک کارآفرین موضوع مورد بحث و تبادل‌نظر بسیاری از اقتصاددانان بوده است. در یک جمع‌بندی، جان تامپسون براساس ترکیب یافته‌های تحقیقات کلیدی

10 نکته اساسی در مورد کارآفرینی را بیان می‌کند:1- کارآفرینان خود را از دیگران متمایز می‌سازند.2- کارآفرینی موضع‌یابی و بهره‌برداری از فرصت‌هاست.3- کارآفرینان منابع مورد نیاز برای بهره‌برداری از فرصت‌ها را می‌یابند.4- کارآفرینان ارزش افزوده ایجاد می‌کنند.5- کارآفرینان شبکه‌سازان اجتماعی و مالی خوبی هستند.6- کارآفرینان دانش عملی هستند.7- کارآفرینان سرمایه مالی، اجتماعی و هنری خلق می‌کنند.8- کارآفرینان مدیریت ریسک دارند.9- کارآفرینان در مواجهه با ناملایمات دارای قاطعیت هستند.10- کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری را شامل می‌شود.

با نگاه اجمالی به موارد مطرح شده برای ویژگی‌های نوآوران و کارآفرینان درمی‌یابیم که بسیاری از مشکلات ساختاری کشور که سالیان سال است برای آن برنامه‌های بلندبالا ریخته می‌شد، می‌توانست در یک رویکرد جامع و کامل توسط بخش خصوصی و کارآفرینان، مدیریت و برطرف شود.

بر این اساس باتوجه به اظهارات وزیر اقتصاد که توجه به بخش خصوصی را راهبرد اصلی دولت برای توسعه کشور اعلام کرده است و با درنظر گرفتن لایحه غیرتورمی خروج از رکود که راه برون‌رفت از وضعیت کنونی را توسعه صادرات می‌داند، به‌نظر می‌رسد، دولت یازدهم با استناد به ویژگی‌های اعلام شده در مورد نوآوری‌های کارآفرینان لازم است در تدوین آیین‌نامه و دستورالعمل‌های مربوط به بندهای این لایحه گشایش بازارهای جدید و ایجاد سازماندهی جدید در بازارهای صادراتی را مدنظر قرار داده و از این طریق شرایط را برای تامین منابع مالی مورد نیاز لایحه فراهم سازد. هر چند در دوران احمدی‌نژاد این هدف از طریق اعطای وام زودبازده و خوداشتغالی دنبال شد و اینک پس از هشت سال روشن شده که هیچ یک از اعتبارات پرداخت شده به نتیجه نرسیده است. دولت یازدهم باید با تکیه بر تجارب دولت‌های گذشته درخصوص اعطای اعتبارات به‌منظور افزایش تولید و صادرات همچنین افزایش اشتغال، از ورود به این حوزه‌ها خودداری کرده و تنها با بستر‌سازی برای گسترش صادرات از طریق بازارهای جدید و سازماندهی تولید اقدام کند.

اما از سوی دیگر باید درنظر داشت انجام تغییر در یک محیط اجتماعی، نیازمند یک اراده قوی است. به عبارت دیگر عملی شدن فکر و اراده جدید ممکن است با برخی موانع سیاسی و حقوقی روبه‌رو شود. شکل‌گیری فعالیت‌های جدید ممکن است از سوی بعضی گروه‌ها محکوم شود و از طرف گروه‌های دیگر مورد بی‌مهری قرار گیرد و سبب فشار بر افراد خلاق و حتی مجازات آنها در برخی جوامع شود. هدایت چنین فعالیت‌هایی صرفا براساس خلاقیت فردی نیست زیرا جذب و ایجاد رضایت گروه‌های اجتماعی، خود نوعی فرآیند اجتماعی است. بی‌تردید اراده دولت برای انجام تغییرات مورد نیاز به تنهایی راهگشا نیست زیرا برخی موانع تولید و صادرات خارج از حوزه دولت و در سپهر فعالیت قوای دیگر نهفته است. اقدام دولت به‌منظور همسوسازی هر سه قوه جهت انجام تغییرات بنیادی برای افزایش تولید و صادرات در صورتی به نتیجه مثبت منتهی می‌شود که قوای دیگر نیز اراده‌ای برای این منظور و سپردن امور به مردم تدارک ببینند.

بر این اساس استفاده از ظرفیت بخش خصوصی نیازمند عزم جدی و برنامه‌ای کاربردی است که نه فقط به‌دنبال میدان دادن به بخش خصوصی در فضاهایی باشد که دولت برای ورود رغبت ندارد، بلکه به‌دنبال استفاده از ویژگی‌های ذاتی بخش خصوصی و ظرفیت‌های ناب افراد کارآفرین برای ایجاد تغییرات و تحول در اوضاع کشور باشد. اما قطعا این تغییر در نگرش به‌سادگی اتفاق نخواهد افتاد زیرا فرهنگ «توسعه دولت محور» در ایران سابقه‌ای دور و دراز دارد و عوض شدن این مورد کار بسیار بزرگی است که مشکل می‌کند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر