تعادل| یکی از وظایف مهم بانکهای مرکزی این است که ذخایر بینالمللی کشور را مدیریت کنند. اما مدیران ذخایر بانک مرکزی به 2 دلیل مهم از این وظیفه طفره میروند: اول نرخهای پایین بهره و دوم اینکه چگونه بهترین مراودات را انتخاب کنند. در اصل مدیران ذخایر بانک مرکزی تصمیم میگیرند که چگونه ذخایر بینالمللی بانکهای مرکزی را سرمایهگذاری کنند، چه چیزی را سرمایهگذاری کنند و در چه وقت. هدف سرمایهگذاری فراگیر کمک میکند تا ارزش بیرونی پول محفوظ بماند.
آنها این هدف را براساس 3 رکن اصلی پایهریزی میکنند: حفظ سرمایه سرمایهگذاریها، اطمینان از نقدینگی داراییها -چگونه آنها قابل معامله شوند- و بازگشت سود. با اینکه اقتصاد بسیاری از کشورها بعد از بحران مالی جهانی بهبود یافته با این حال بسیاری از مدیران ذخایر هنوز نتوانستهاند از حالت فرسایشی خارج شوند. ما میخواهیم بدانیم چرا. بنابراین از 63 بانک مرکزی کشورهای پیشرفته، نوظهور و کمدرآمد درباره دلایل پشت این نگرانیها پرسش کردهایم. پاسخ اکثر آنها بهشدت شبیه هم بود. ما نتایج را در کنار هم گذاشتیم که در اینجا 2 موضوعی را که مدیران ذخایر نسبت به آن نگران هستند را میآوریم.
نرخهای پایین بهره
نرخهای پایین بهره نگرانی اصلی مدیران ذخایر هستند. برگشت ذخایر بینالمللی بانکها پایین است و در برخی موارد منفی هم میشود. مدیران ذخایر بدون آنکه ریسکهای غیرقابل قبولی را بپذیرند در تکاپو برای پیدا کردن منابع درآمدی هستند. قبل از بحران مالی جهانی، حتی داراییهای نقدپذیر و امن از قبیل اوراق قرضه دولتی، بازگشتهای خوبی داشتند و نسبتا دستیابی به 3 رکن اهداف سرمایهگذاری راحت بود.
این مورد طولانیمدت نیست. مدیران ذخایر مجبور به پیدا کردن راهحل نیستند اما اگر آنها میخواهند بازگشت سود را افزایش دهند باید با خطرهای بالاتری مواجه شوند. برخیها سعی کردهاند در ارزهایی سرمایهگذاری کنند که به آنها نرخ بالاتر بازگشت سرمایه را میدهد اما همراه با افزایش شکنندگی بازارهای ارز خارجی آنها به یک نگرانی دیگری که بازگشت سود پایین برای ریسک پول ملی است، روی میآورند. انتخابها سخت هستند: چه ریسکی پذیرفته شود، چگونه و به چه صورتی راهحلهای تازه به کار گرفته شده نتایج مطلوب را به بار خواهند آورد. برای مثال، سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور یا اوراق قرضه شرکتی شاید در کوتاهمدت پول بیشتری بیاورد اما ممکن است باعث یک جریان ثابت درآمد سرمایهگذاری نشود.
انتخابهای مراوداتی
مدیران دارایی شروع به ارتباط گرفتن انتخابهای بیشتر کردهاند اما برای بسیاری از بانکهای مرکزی مراوداتی که میکنند بسیار سخت است و چرا اینگونه میشود. مراودات شفاف و ثابت درباره عملکرد و انتخاب مدیریت ذخایر به بازارهای مالی و مردم کمک میکند تا بفهمند که چرا مدیران ذخایر آن انتخابها را میکنند. این ابزارها توضیح میدهند که مدیریت کردن ذخایر بینالمللی به معنای سودسازی نیست. درنهایت این به معنای حفظ ارزش خارجی پول داخلی و اولویت دادن به ثبات آن است.
بنابراین سوال این است که مدیران ذخایر چگونه به یک تراز میرسند؟ این بدان خاطر است که اکثر آنها به بهای بازگشت سرمایهگذاریشان روی 2 رکن اول متمرکز میشوند؛ یعنی حفظ سرمایه و سطح بالای نقدینگی ذخایرشان. سهامداران بانک مرکزی بهتر است از این استراتژی حمایت کنند بهویژه در زمانهیی که بازارهای مالی بهشدت شکننده هستند و نرخهای بهره، پایین.