هزینه فرصت انتقال پایتخت

۱۳۹۵/۱۲/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۲۵۰۷


سوسن یزدانی | کارشناش شهری |

انتقال پایتخت به معنای فرار از مشکلات است و فرار از صورت مساله مشکلی را حل نمی‌کند. در اینکه تهران شهر آلوده، شلوغ و پر ازدحامی است، جای شک وجود ندارد. مشکلات هر روزه هزاران نفر در این شهر بی‌ در و پیکر بر کسی پوشیده نیست، اما آیا چاره کار همین است؟ آیا اگر این انتقال صورت گیرد مشکلات تهران کم خواهد شد؟ آیا سرمایه‌گذاری عظیمی که درخصوص زیر ساخت‌های شهری برای تهران انجام شده است که حتما با درنظر گرفتن جمعیت مشخصی پیش‌بینی و انجام شده است، قرار است بدون استفاده بماند؟ یعنی هزاران کیلومتر خیابان، تونل شهری، پل‌های هوایی، بزرگراه‌های یک طبقه و دو طبقه، پارک‌های جدید، شبکه‌های مترو، اتوبوس و... بدون استفاده خواهند ماند؟ یا اینکه قرار است همچنان چند میلیون نفر ساکن تهران از این امکانات استفاده کنند به این معنی که قرار است همچنان ساکن تهران بمانند. ولی اندکی از بار جمعیتی تهران بکاهیم و در شهر دیگری مجددا همین روش را ادامه دهیم.

اصولا هنگامی که صحبت از انتقال پایتخت می‌شود، یعنی همزمان باید هم برای شرایط جدیدی که متعاقب انتقال پایتخت از تهران به شهر دیگر به وجود می‌آید، برنامه‌ریزی کنیم (یعنی برای تهرانی که دیگر پایتخت نخواهد بود اما باید بدانیم که قرار است چه نوع فعالیتی در آن انجام گیرد) و هم برای آینده شهری که قرار است انتقال به آن صورت بگیرد و تبدیل به پایتخت جدید شود که ناگزیر مجموعه‌یی از کاربری‌های جدید به آن منتقل یا در آن ایجاد خواهد شد.

نتیجه انتقال این کاربری‌ها این است که به هر روی می‌خواهیم جمعیتی را به شهر دیگری منتقل کنیم، زیر ساخت‌های جدیدی برای این شهر در نظر بگیریم. صدها مورد است که زمانی که می‌خواهیم با برنامه‌ریزی شهری را منتقل کنیم باید به آنها بیندیشیم اما موردی که شاید به عنوان مساله اصلی باقی می‌ماند این است که کدام شهر پتانسیل این انتقال را دارد؟ با در نظر گرفتن هر یک از شهر‌های بزرگ مشخص است که آنها نیز با مشکلاتی مشابه مشکلات تهران یا شاید در بعضی موارد حادتر، دست به گریبانند.

اگر هر یک از شهرهای کوچک را برای این منظور درنظر بگیریم طبعا میزان سرمایه‌گذاری لازم در آنها بسیار بیشتر خواهد بود افزون بر اینکه شاید مسائل و مشکلات آنها در اصل تفاوت چندانی با مشکلات شهر‌های بزرگ نداشته باشد.

در هر حال شرایطی که منجر به طرح انتقال تهران به شهر دیگرمی شود به شکلی در هر یک از شهرهای کشور نیز وجود دارد. مثل مساله آلودگی هوا، تراکم جمعیت و زلزله‌خیزی. شهرهایی مانند اصفهان، شیراز با مشکلات شدید آلودگی هوا و ترافیک مواجهند. بسیاری از شهرها با مشکل سیل‌گیری روبه‌رو هستند. شهرهای غرب و جنوب کشور نیز علاوه بر مشکلات آلودگی هوا با مسائل کمبود زیر ساخت‌ها که بخشی از آنها ناشی از دوران جنگ است روبه‌رو هستند. مشکل آب رسانی به شهر‌ها و پیش‌بینی شبکه فاضلاب نیز در بیشتر شهرها وجود دارد. از این دست موارد فراوان می‌توان یافت بنابراین شاید باید به دنبال راه‌حل‌های بنیادی‌تری بود.

شاید تجزیه و تحلیل مشخص‌تری از این مشکلات باید انجام شود مثلا اینکه آیا آلودگی هوای هر یک از شهرها به دلیل موقعیت قرارگیری‌شان در نقطه خاصی است یا اینکه عملکردهای انسانی در ایجاد این آلودگی دخیل بوده است؟ آیا اگر شهری مثل تهران را به حال خود رها کنیم و سراغ شهر دیگری برویم که قرار است به عنوان پایتخت جدید درنظر گرفته شود مشکلات شهر تهران کم می‌شود یا این مشکلات به قوت خود باقی می‌مانند و برای شهر دیگری نیز همین مشکلات را به وجود خواهیم آورد. آیا با انتقال پایتخت از تهران مساله زلزله خیز بودن تهران حل می‌شود و در دیگر شهرها با این مشکل روبه‌رو نخواهیم بود؟ آیا جلوی ساخت و سازهای بی‌رویه در تهران یا هر شهر دیگر گرفته خواهد شد و محدودیت‌های ساخت در ارتفاعات اجرا خواهد شد؟

اصولا با جمعیت چند میلیونی تهران که در ادارات و کارخانه‌ها و بخش خصوصی فعالیت دارند چه باید بکنیم؟ سوال اساسی‌تر شاید این باشد: چرا جمعیت تهران هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و نمی‌توان این رشد یا به عبارتی مهاجرت را مهار کرد؟

به هر روی شهری که قرار است این انتقال در آن صورت گیرد باید ظرفیت پذیرش چنین دگرگونی و رشدی را داشته باشد تا بار دیگر شاهد اشتباهات وسیع و خطاهای مکرری که برای تهران اتفاق افتاد، در جای دیگری نباشیم.

هر گاه صحبت انتقال می‌شود به دنبال آن باید گروه مهاجران از شهرها و روستاها را به شهر هدف در نظر داشت. این پدیده قطعا با شرایط فعلی اتفاق خواهد افتاد بنابراین روندی آغاز می‌شود که شاید چندان کنترلی بر آن وجود نداشته باشد این به این مفهوم است که پدیده‌های ناشی از مهاجرت شهر به شهر و روستا به شهر در ابعاد وسیعی اتفاق خواهد افتاد مگر ریشه‌های این پدیده‌ها شناسایی و چاره‌اندیشی شود. فراموش نکنیم که در حال حاضر تقریبا بهترین و بیشترین امکانات و زیر ساخت‌ها در تهران ایجاد شده است مانند اینکه با سابقه‌ترین دانشگاه‌های کشور در تهران‌اند.

تقریبا بهترین و مجهزترین بیمارستان‌های کشور (به غیر ازچند بیمارستان فوق تخصصی که در چند سال اخیر ساخته شده‌اند و یکی، دو بیمارستانی که از قدیم بوده اند) در تهران ساخته شده‌اند، بزرگ‌ترین فرودگاه‌های کشور در تهران است. بیشترین میزان ساخت و ساز در تهران انجام می‌شود. مراکز اداری در مقیاس بسیار عظیم درتهران قرار دارند، مرکز اصلی رادیو تلویزیون در تهران است بنابراین زیر ساخت‌های اصلی آن در تهران واقع شده است. از این دست موارد به فراوانی می‌توان ذکر کرد. چند سال پیش طرحی تصویب شد که به موجب آن اداراتی که فعالیت عمده‌شان مربوط به مناطقی غیر از تهران بود، باید به همان منطقه منتقل می‌شدند که ظاهرا هنوز هم در اجرای آن چون و چراهایی وجود دارد و عملا طرح موفقیت چندانی نداشته است.

بنابراین می‌شود علل این تجربه نه چندان موفق را بررسی و بر مبنای آن برای آینده تصمیم‌گیری کرد. هر چند که ابعاد این طرح با طرح انتقال پایتخت بسیار متفاوت است اما به عنوان یک نمونه کوچک نواقص و ناکارآمدی‌های آن قابل تعمق است.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر