نشانه‌شناسی تصاویر و ویدیوهای ساختمان پلاسکو

۱۳۹۵/۱۱/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۹۷۱۲

گروه اقتصاد اجتماعی| آسو محمدی|

قاب بسیاری از تصاویری[متحرک و ثابت] که از محل حادثه مخابره شدند، پر بودند از غم، اشک و اندوه آتش‌نشان‌ها برای همکاران‌شان که در ویرانه‌های پلاسکو مدفون شدند. نکته‌یی که در بحران‌ها معمولا فراموش می‌شود، آسیب‌های روحی امدادگران است. در ساعات ابتدایی آتش‌سوزی ویدیوهای که به دست مردم و از نماهای دور و نزدیک گرفته شده و منتشر شدند، حاکی از نکات قابل تاملی هستند که تحلیل نشانه شناسانه آنها خالی از لطف نیست.

نقش نشانه این است که چیز دیگری را بازنمایی کند و جایگزین آن شود؛ مثلا دود دلالتی بر وجود آتش است. نشانه‌ها مشخصه‌های اصلی ارتباط در هر سطح و در هر معنا و در هر ترکیبی از معما هستند. چالز پیرس در تعریف نشانه می‌گوید تنها در پرتو نشانه است که می‌توان اندیشید. نشانه‌ها ممکن است منش کلامی_تصویری_آوایی یا بساوایی به خود بگیرند اما آنچه بدیهی است اینکه این امور به تنهایی دارای معنا نیستند و معنا چیزی است که ما به آنها می‌افزاییم. چرا موضوع «دیدن» را انتخاب کردم؟ دیدن امری است نشانه ای؛ به دلیل اینکه ما را با جهان پیرامون ارتباط می‌دهد. اینجا دیدن به مثابه فهمیدن است و اینکه این دیدن‌ها چگونه در مواقع بحران، معنادار می‌شود. در ویدیویی که یکی از شهروندان همسایه ساختمان پلاسکو قبل از فروریختن ضبط کرده است، به کرات این دیالوگ تکرار می‌شود. «علی این ساختمان می‌ریزه، علی این ساختمان می‌ریزه... ». کنش این شهروند و دیدن او[نه به معنای نگاه کردن] به‌مثابه فهمیدن و فهم عمق فاجعه قابل تامل است و پیش‌بینی تخریب ساختمان از چشمان تیزفهم او دور نمی‌ماند. خلاف بعضی از ویدیوهایی که فقط نگاه مخاطب حاضر است و این حضور انفعالی و صرفا تماشاگر است. اما آتش‌سوزی این ساختمان چه کدهایی به این شهروند می‌دهد که آتش‌نشانان و مسوولان حاضر در صحنه عاجز از درک و فهم این چراغ سبزها هستند؟

نشانه‌شناسی این ویدیوها و تصاویر نشان می‌دهد که در چه جهانی از نشانه زندگی می‌کنیم و هیچ راهی برای فهم چیزها جز از طریق نشانه‌ها و رمزگانی که این چیزها در آن سامان یافته‌اند نداریم. واسازی و چالش کشیدن واقعیت نشانه‌ها معلوم می‌کند که چه واقعیت‌هایی در موقعیت برتر قرار گرفته و چه حقیقت‌هایی در این ماجرا سرکوب شده است. ازجمله وظایف پیش روی نشانه‌شناسی آن است که نشانه‌های مختلف را از هم متمایز کرده و شیوه‌های متفاوت مطالعه آنها را تدوین کند. در این میان نشانه‌شناسی کمک می‌کند تا بازنمایی رسانه‌یی، بازتاب واقعیت قلمداد نشود و ما را قادر می‌سازد تا آنها را از هم جدا کرده و بفهمیم این واقعیاتی که آنها

نشان‌گرشان هستند چه هستند.

در تصویرهای آغازین آتش‌سوزی یک شهر[تهران] را در کلیت آن می‌بینیم_ تا کم‌کم عکس‌ها در روز پنجم در جزیی‌ترین حالت خود به تصویر یک کپسول آتش‌نشانی تقلیل یابد_ در این نگاه چیزی برجسته شده؛ و دوربین بر نقطه خاصی متمرکز شده است. اگر دقت کنید، شاهد، چشم یا سوژه خاصی ندارد که نشان‌دهنده شخص نگاه‌کننده باشد. این نگاه از این جهت عمومی است که نمی‌دانیم متعلق به کیست. یک نگاه شاهد به عنوان نگاه مدعی وجود دارد که مسیر نگاه او را دنبال می‌کنیم. در اینجا نگاه می‌گوید تهران را آنگونه که من می‌بینم، ببینید. تهرانی آشفته از آتش‌سوزی نگاه ما را هدایت می‌کند.

نگاه خاص و محدود و متمرکزی است که بر ابژه خاصی تمرکز دارد. ساختمانی در وسط قرار دارد که به وضوح دیده می‌شود؛ اما در پشت، ساختمان‌های دیگری وجود دارند که کمرنگ‌تر هستند و محو شده‌اند. خانه‌های چپ و راست تصویر هم در حال محو شدن هستند و فقط یک ساختمان است که بیشتر جلوه می‌کند همانی که از آن آتش می‌جهد. این نگاه بیننده‌محور است که بین «دیگرانی که آنجا هستند» و «منی اینجا هستم» تمایزی قائل می‌شود. این امر نشان می‌دهد شاهدی وجود دارد که قسمتی را بر قسمتی دیگر ترجیح داده و روی قسمتی تمرکز بیشتری دارد. این تمرکز سبب شده تا نگاه غایب شاهد نگاهی خنثی نباشد؛ بلکه نگاهی فعال باشد که دست به تفکیک و ایجاد مرکز و حاشیه زده است. این تصاویر و ویدیوها از مخاطبان زنده ارسال شده‌اند و بیننده مستقیم هستند. کنشگرانی که تعامل فرا اجتماعی با صحنه روی داده، دارند. در ساعات ابتدایی آتش‌سوزی عکس‌ها نشان می‌دهند که جرثقیل‌ها قدرت و پتاسیل مهار این حجم از آتش‌سوزی را ندارند. حتی یک از جرثقیل‌ها شیلنگ آبش در بالاترین سطح فشار به قسمتی که آتش گرفته، نمی‌رسد که این خود نشان از کمبود تجهیزات و امکانات کافی در اطفای حریق است. در ویدیوها می‌بینیم با توجه به اینکه حجم آتش گسترده است اما این پیش‌بینی نشده که ممکن است این آتش‌سوزی آسیب‌دیدگان زیادی داشته باشد. چنانکه در یکی از ویدیوها مشخص است مصدومانی کنار پیاده‌رو منتظر آمبولانس اورژانس هستند.

ساختمان چنان عظیم و بلند است که هر کس در اطراف آن رفت و آمد کند، قطعا متوجه آتش‌سوزی شده و به سمت آن حرکت می‌کند. در نتیجه گروه آتش‌نشان و نیروهای انتظامی باید در همان لحظه وقوع برای جلوگیری از اتفاقات بیشتر حاضر می‌شدند. ولی در تصاویر پیداست با اینکه پلاسکو آتش گرفته، ولی مردم در اطراف آن هنوز جولان می‌دهند و خود را تا نزدیک‌ترین پیاده‌رو رسانده‌اند.

با اینکه مسوولانی در ابتدای حادثه در ساختمان‌های اطراف حاضر شدند و شاهد پرتاب شدن تکه پاره‌های آتش‌سوزی به اطراف ساختمان بودند، اما خبری از توصیه و توجهات مسوولانه نیست و مردم چنانکه در تصاویر قابل مشاهده است هنوز به داخل پاساژ رفت و آمد می‌کنند و ساختمان که تخریب می‌شود آوار آن مردم و چندین آتش‌نشان را مصدوم می‌کند که این سطح از بی‌توجهی به چنین آتش‌سوزی مهیبی که خود مسوولان هم در صحنه حاضر بودند، نمی‌تواند قابل قبول و قابل درک باشد.

چنانکه مشخص شد یکی از آتش‌نشانان به دلیل مصدومیت ناشی از سقوط آوار و سوختگی در بیمارستان درگذشت در حالی که با رعایت نکات قابل پیشگیری می‌توانست چنین اتفاقی نیفتد.

در تصاویر متاخرتر ما روبه‌روی کسی که هم نگاه حاضر دارد و هم این حضور به موضع‌گیری و کنش تبدیل شده است قرار گرفته‌ایم؛ و ما متوجه کنش او می‌شویم: او با دست یا انگشت دارد دخالت می‌کند و دارد تصویری را نشان می‌دهد که درباره‌اش صحبت می‌کند. در تفاوت با نگاه قبلی 3 اتفاق مهم رخ می‌دهد:

کنش‌گر روبه‌روی من قرار دارد، صورتش را می‌بینیم و ارتباط مستقیم است؛

دست او در حال نشان دادن چیزی است، یعنی انفعالی که قبلا از آن صحبت کردیم، وجود ندارد؛

سوژه دیداری فعال است، درحال گفت‌وگو و احتمالا در حال القای چیزی است؛ پس نگاه نق‌‌آفرین است؛ چیزی را نشانه رفته است؛ پس هم کنشی است و هم عاطفی است چون چهره دارد، دست دارد. در این نوع نگاه با نقشی فعال مواجه هستیم. اما این ویدیو که بعد از آواربرداری گرفته شده، خطرهای غیرقابل پیش‌بینی دارد که باز چشم آتش‌نشانان و مسوولان حاضر در آنجا مغفول مانده است.

آتش‌نشانان که آماده گزارشات تلفنی هستند و در محوطه ساختمان مستقر شده و وضعیت منطقه را بررسی می‌کنند، باید بر دلالت‌های ضمنی اتفاقات در هنگام بحران‌ها -مخصوصا آتش‌سوزی‌های از این دست- آگاهی داشته باشند تا بتوانند برای کمک‌های اورژانسی با هر درجه‌یی از وخامت از یک تصادف اتومبیل ساده تا انفجارمهیب پاسخگو باشند.

واضح است که یک آتش‌نشان هنگام مبارزه با حریق و موارد اضطراری برای حفظ جان اشخاص و سرمایه‌های مردم باید بدون تعلل و خطا عمل کند، برای این منظور یک آتش‌نشان باید از هر حیث آمادگی کامل داشته باشد و استراتژی‌های مرتبط با خطر را عملا اجرا کند. اگر آموزش‌های تئوری و عملی مستمر در کار نباشد، طبعا به مرور زمان مطالب فراموش می‌شود و کاربرد ابزار و ادوات نجات و اطفای حریق به اشتباه یا با تاخیر و تعلل صورت خواهد گرفت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر