پیوستن به سازمان جهانی تجارت، مهم‌تر از تعدد مناطق آزاد

۱۳۹۵/۱۱/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۹۶۹۶

گروه تشکل‌ها

قابلیت مناطق آزاد در توسعه صادراتی کشور بر هیچ کس پوشیده نیست. تجربه موفق بسیاری از کشورها در توسعه مناطق آزاد و به تبع آن افزایش بنیه‌های صادراتی موجب شد تا ایران نیز برای افزایش برون‌گرایی اقتصاد خود به این روش متوسل شود. موقعیت جغرافیایی ایران در ترانزیت کالا همچنین دسترسی به آب‌های جهان بیش از پیش بر اهمیت توسعه مناطق آزاد کشور افزوده است. با این حال ایجاد مناطق آزاد آنگونه که پیش‌بینی می‌شد، نتوانست اهداف مورد نظر سیاست‌گذاران این عرصه را محقق کند اما به گفته بسیاری از کارشناسان تشکلی، فرصت برای جبران این عقب‌ماندگی هنوز وجود دارد. انوش رحام، کارشناس امور گمرکی در این باره به تحلیل عملکرد مناطق آزاد پرداخته و می‌گوید برای آنکه به اهداف اولیه تاسیس مناطق آزاد دست یابیم باید در بسیاری از سیاست‌گذاری‌های کلان این مناطق تجدیدنظر کنیم. رحام تعدد مناطق آزاد را برای کشور بسیار خطرناک تلقی می‌کند و معتقد است با افزایش تعداد مناطق آزاد تنها صورت مساله پاک می‌شود و از سوی دیگر نیز باید اقدامی را برای نقش تشکل‌ها در توسعه صادرات غیرنفتی ترسیم کنیم. در ادامه مشروح مصاحبه را می‌خوانید:


خصوصیت اصلی مناطق آزاد نسبت به دیگر مناطق مرزی کشور چیست؟

مناطق آزاد عموما در مجاورت مسیرهای ترانزیتی و بنادر تاسیس می‌شوند و از این رو نقش بسزایی در تقویت عملیات‌های ترانزیتی دارند که به طور اساسی حمل‌ونقل کالا را تسهیل و از سوی دیگر خدمات بیشتری را برای صادرکنندگان فراهم می‌کند. بر همین اساس زمانی که سیاست گسترش مناطق آزاد در کشور را دنبال می‌کنیم باید به فکر افزایش تولید و توسعه صادرات باشیم که این موضوع متاسفانه در سال‌های اخیر روند معکوسی را طی کرده است. در برهه کنونی مناطق آزاد درحال تبدیل به کانال‌های یک طرفه واردات شده‌اند که البته همه کارشناسان بر این نکته اذعان دارند. اما آنچه کمتر به آن توجه می‌شود، این است که مناطق آزاد ایران به دلیل دارا بودن موقعیت ترانزیتی ممتاز می‌توانند به یک منطقه لجستیکی بسیار قوی تبدیل شوند و به عنوان منبع درآمدی بسیار معتبر و مطمئن عمل کرده و حتی کالاهای مورد نیاز بازارهای کشورهای همسایه را تامین کند. مناطق آزاد می‌توانند جهت اهداف جذب سرمایه‌گذار، بهبود پردازش‌های صادراتی و تولید در این مناطق تاثیرگذار بوده و نقش اساسی را ایفا کند. اساسا آنچه که در مناطق آزاد به عنوان رویکرد اصلی همواره مد نظر سیاست‌گذاران این عرصه بوده، پردازش و توسعه صادرات کالاها بوده است. پردازش صادراتی به این معناست که مواد اولیه با کمترین هزینه‌های وارداتی و مالیاتی به مناطق آزاد وارد شود و در آنجا به محصولات نهایی تبدیل شود و از کشور برای صادرات یا از مرزهای گمرکی به بازارهای داخلی راه پیدا کند. این عملکرد و هدف اصلی مناطق آزاد در اقتصاد کشور است اما در کشور ما دقیق این پروسه بر عکس بوده؛ چراکه این مناطق به کلیدرهایی تبدیل شده‌اند که عملا کالا از طریق مناطق آزاد، کالا به کشور وارد می‌شود در صورتی که این موضوع کاملا مغایر با هدف توسعه صادراتی بوده است.

برای جلوگیری از این معضل دولت باید چه سیاست‌هایی را دنبال کند؟

باید برای دستیابی به هدف اصلی ایجاد مناطق آزاد نقشه راه دقیقی به عنوان اطلس مناطق آزاد تدوین شود. رویکرد صحیح مناطق آزاد به گونه‌یی است که تولیدکنندگان با توجه به نوع صنایعی که در آن مشغولند، دسته‌بندی شده و در حوزه‌های خود ساماندهی شوند.

وجود این اطلس برای بهبود عملکرد مناطق آزاد به‌ شدت حائز اهمیت است. باید پذیرفت که مناطق آزاد در کشور به یکی از عوامل تقویت قاچاق کالا تبدیل شده‌ در صورتی که وجود تعرفه‌های گمرکی بالا در کشور به نوبه خود پتانسیل قاچاق و تخلف از قوانین گمرکی را تشدید می‌کند. این درحالی است که وضعیت گمرکی ایران با کشورهای همسایه متفاوت است. نخستین تفاوت قوانین وارداتی و صادراتی ایران با کشورهای همسایه در تعرفه‌های وارداتی کالا اختصاص دارد به طوری که این تفاوت ناشی از عدم عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی است. متاسفانه به دلیل اینکه ایران جزو سازمان تجارت جهانی نیست و حتی تصمیمی هم برای پیوستن به این سازمان وجود ندارد، قوانین گمرکی در مناطق آزاد و مناطق عمومی مانند سیاه‌چاله‌هایی هستند که حول آنها انگیزه برای قاچاق کالا تقویت می‌شود. از این رو زمانی که تعدد مناطق آزاد تجاری در کشور رو به فزونی باشد، مشکلات اصلی بیشتری در کنار این مناطق به وجود می‌آید که این مشکلات به آرامی به شهرستان‌های نزدیک‌ به این مناطق نیز منتقل می‌شود. افزایش واردات به دلیل رد شدن از مرزهای بین قلمروهای مناطق آزاد و مناطق گمرکی به خودی خود، ایجاد انگیزه برای قاچاق‌چیان می‌شود. به دلیل وجود همین مشکلات زیرساختی که در تهیه و تدین برنامه مناطق آزاد وجود دارد، میزان واردات در این مناطق بین 9تا 11برابر بیشتر از صادرات بوده است. مطابق با آمارهای اعلام شده در مناطق آزاد، بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر مناطق آزاد حتی وجود نداشتند، میزان صادرات کشور بیشتر از زمان فعلی و تراز تجاری ایران در وضعیت مناسب‌تری قرار داشت. با این حال بنگاه‌های اقتصادی کشور در صورت وجود یا نبود مناطق آزاد به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند اما نکته مهمی که در مورد نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور وجود دارد، این است که این مناطق باید تولیدات بنگاه‌ها تولیدی را گسترش دهند و شرایط مناسبی برای رقابت‌پذیری میان بنگاه‌های داخلی فراهم کنند و از سوی دیگر عرضه محصولات داخلی را در بازارهای جهانی قوت بخشند. در غیر این صورت مناطق آزاد کارکرد دیگری برای توسعه و بهبود شرایط کسب و کار کشور نخواهد داشت. ضمن اینکه سازمان توسعه تجارت نیز در جهت‌دهی صحیح به کارکرد مناطق آزاد نقش مهم و اساسی دارد؛ چراکه سازمان توسعه تجارت یک تیم کارشناسی قوی در حوزه‌های تعرفه گمرکی داشته که با کمک این تیم می‌تواند برنامه‌هایی تدوین کند که از مشکلاتی که ممکن است در آینده برای مناطق آزاد ایجاد شود، جلوگیری کند.

بنا به گفته‌هایتان افزایش تعداد مناطق آزاد نمی‌تواند توسعه صادراتی کشور را تقویت کند؛ حال نقش تشکل‌ها در راستای توسعه صادرات غیرنفتی چیست؟

مناطق آزاد در همه کشورهای توسعه یافته مانند غشا سلولی هستند که گذر کالا از مرزهای آن در صورتی که عوارض گمرکی بالایی وجود داشته باشد، اتفاق می‌افتد از این رو افزایش تعداد این مناطق بسیار خطرناک خواهد بود؛ چراکه تعدد این مناطق به ‌شدت مستعد قاچاق کالا و افزایش پولشویی است و در سازمان‌های جهانی معتبر در این زمینه همواره به حفاظت از مناطق آزاد تاکید می‌کنند؛ چراکه مناطق آزاد به دلیل نظارت کم رنگی که بر عملکرد آنها وجود دارد، تبدیل به موقعیت‌های مستعدی برای رشد باکتری پولشویی و قاچاق می‌شوند و از این رو تشکل‌ها باید به سمت تقویت ساختار درونی خود و فعالیت در این مناطق باشند. به هر حال تشکل‌ها در راستای توسعه صادرات غیرنفتی نقش اساسی ایفا می‌کنند و در این بازه زمانی باید به سمت قدرتمند شدن چانه‌زنی و مذاکره با دولتمردان باشند. به نوعی در شرایط امروز برای رشد صادرات تامین و فراهم‌آوری زیرساخت‌ها هم برعهده تشکل‌ها و هم دولتمردان است که این تشکل‌های مردم نهاد برای رونق صادرات باید پا به میان بگذارند.

اساسا رویکرد اصلی دولت در تعیین و ایجاد مناطق آزاد باید به چه شکلی باشد؟

مناطق آزاد باید در جوار مراکز و مناطقی که تمرکز تولید در آن نواحی زیاد است، تاسیس شود مانند مناطقی که تولیدات پتروشیمی، کشاورزی و حتی فولاد به مقدار قابل توجهی است. اهمیت موقعیت مناطق آزاد در این نکته خلاصه می‌شود که این مناطق با توجه به امتیازاتی که نسبت به دیگر مناطق دارند به بنگاه‌های تولیدی، صادرات را جهت‌دهی می‌کنند. از این رو رویکردهای مناطق آزاد می‌تواند موجب ایجاد اشتغال ‌شود.

جذب نیروی کار نیز در این مناطق به چه عواملی وابسته است؟

در مناطق آزاد کنونی مانند قشم و کیش که بیشتر با رویکرد جذب توریسم ایجاد شد، جذب اشتغال و نیروی متخصص چندان به اهداف مورد نظر دست نیافت درحالی که مناطق آزاد باید به صورت ویژه‌یی برنامه تولید داشته باشند. اینکه منطقه‌یی را بسازند و هزینه‌های آن را از طریق عوارض وارداتی تامین کنند اصلا منطقی نیست. منطقه آزادی که فاقد تولید و گردش مالی مولد باشد و مواد اولیه‌یی که به آن وارد می‌شود، نتواند به محصول نهایی تبدیل شده و دوباره در چرخه صادراتی قرار گیرد، عملکرد قابل قبولی نخواهد داشت. در کشورهای توسعه یافته، مناطق آزاد با رویکرد افزایش تولید و به تبع آن افزایش صادرات شکل گرفته که هر کدام از این دو هدف باید در کنار هم و مکمل یگدیگر باشند. حوزه اشتغال در این مناطق بسیار مهم است و حتی در این مناطق افزایش حضور نیروی کار خارجی نیز بسیار زیاد است و چه بسا که جای نیروی کار ایرانی را هم اشغال کند اما به هر حال تولید به هنگام و رقابت‌پذیر در این مناطق بسیار حیاتی است. اگر این نیاز در نظر گرفته شود و دولت از راه‌های آزموده شده درستی به مراحل اجرایی ورود پیدا کند قطعا تولید در این مناطق به صورت جهش‌یافته‌یی افزایش می‌یابد و به تبع آن معضل اشتغال نیز در کل کشور به صورت قابل قبولی بهبود پیدا می‌کند.

هم‌اکنون اگر مناطق آزاد فعلی را بررسی کنید، درمی‌یابیم که کرامت بسیاری از مردم نادیده انگاشته شده و حتی برخی از اهالی این مناطق در عین ناباوری به واردات کوله‌بری و قاچاق روی‌آورده‌اند درحالی که اگر در سیاست‌گذاری‌های تاسیس این مناطق موضوع افزایش تولید را هم در نظر داشتیم و دولت در راستای حمایت از این هدف بودجه‌های کمکی به تولید‌کنندگان ارائه می‌داد قطعا تولیدکنندگان به سرمایه‌گذاری در این مناطق روی می‌آوردند و کمتر با چالش روی‌آوری بومیان این مناطق به کوله‌بری و قاچاق جزیی روبه‌رو می‌شدیم. اگر اشتغال را از دو عامل تولید و صادرات ارزیابی کنیم این دو عامل نیاز به سرمایه‌گذاری دارد درحالی که در کشور ما کمتر سرمایه‌گذاری انجام می‌گیرد. دولت در این راستا تامین نقدینگی می‌کند اما کمتر شرایط و زمینه‌های سرمایه‌گذاری در کشور را تسهیل می‌کند و این مورد موجب شده تا اشتغال پایدار در این مناطق به وجود نیامده و بیشتر سمت و سوی اشتغال‌های ایجاد شده به حوزه خدمات اختصاص پیدا کند. کما اینکه در بعضی از مباحث دیده شده که شرکت‌های تولید‌کننده معتبری در تهران هستند اما زمانی که به مناطق آزاد ورود پیدا می‌کنند بیشتر به جنبه‌های وارداتی این مناطق توجه نشان می‌دهند.

متاسقانه این موارد جزو رویکردهای مدیرتی دولتی در این مناطق است که متاسفانه در این دولت نیز به این موضوعات کمتر توجه شده و بیشتر همان موضوعات روزمره حالت اجرایی به خود گرفته است.

مشاهده صفحات روزنامه